Get Mystery Box with random crypto!

زنان و مسائل اجتماعی

لوگوی کانال تلگرام women_socialproblems — زنان و مسائل اجتماعی ز
لوگوی کانال تلگرام women_socialproblems — زنان و مسائل اجتماعی
آدرس کانال: @women_socialproblems
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.55K
توضیحات از کانال

نوشته های یک جامعه‌شناسی خوانده
در حوزه مسائل اجتماعی و مطالعات زنان.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-08-19 13:39:35 جدیدترین آمار کهنه از قتل‌های ناموسی

«در سال‌های اخير، آمـار موجـود در مراكز فوريت‌های پلیس ۱۱۰ و پليس آگاهي ناجا حكايت از فراوانی آمار قتـل عمـد دارد كه در بين انواع قتل‌ها، قتل‌های ناموسی در برخی از استان‌ها خصوصا استان‌های مرزی و غرب كشور آمار نگران كننده‌ای به خود اختصاص داده كه سهم اسـتان‌هـای خوزسـتان، كرمانشاه و ايلام بيشتر از ساير نقاط ايران است؛ به طـوری كـه براسـاس نتـايج تجزيـه و تحليل آمار جرایم، وقوع قتل‌های ناموسی در طول ۵ سال گذشته (۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵) بـه ترتيب در استان خوزستان شامل ۳۹/۱ درصد، كرمانشاه ۴۸/۴۵ درصد و ايلام ۴۰ درصد از كل قتل‌های واقعه در سطح استان بوده است.»

آماری تازه‌تر از آن‌چه که در بند بالا آمده در دسترس عموم نیست. اسفناک است! تازه همین آمار هم مال چهار سال پیش است. این یک ذره اطلاعات در مقاله‌ای در شماره‌ی پاییز ۱۳۹۸ فصلنامه‌ی «پژوهش‌های اطلاعاتی و جنایی» منتشر شده که زیرنظر دانشگاه علوم انتظامی امین ناجاست. این مقاله در اصل هم رساله‌ی دکتری نویسنده (قاسم کوهزادیان) در همین دانشگاه بوده و احتمالا به این دلیل به آمار دسترسی داشته است. حدس می‌زنم که دانشجوی دکترای دانشگاه ناجا هم برای پژوهش‌اش دسترسی به اطلاعات جامعی نداشته، چون چند سطر بعد در همین مقاله‌ به آماری عتیقه از سال ۱۳۸۳ استناد می‌کند.

معلوم است که شیوه‌ای برای شمارش قتل‌های ناموسی وجود دارد و آمارش هم ثبت می‌شود. فقط علاقه‌ای به عمومی کردنش نیست. چه‌طور می‌شود مسئله‌ای را حل کرد که اعدادش مجهولند؟
@Eshraghi_Alireza
196 views10:39
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 23:42:25 ‍ انعکاس رنج زنان در داستان «بچه‌های قالیبافخانه»‏
انسیه موسوی، ارشد تاریخ هنر، مرداد ۱۴۰۱

قالیبافی، یکی از هنرهای سنتی پرسابقه و معروف در خطّه کرمان است. در موارد متعدد، کسب منافع ‏اقتصادی افزونتر،‌ عاملی بوده که موجب می‌گشته است صاحبان کارگاه‌های قالیبافی، با پرداخت وجهی به ‏والدین، كودكان را از سن پایین برای کار اجير کنند. بافت قالی در روستاها، بيشتر بر عهده زنان و کودکان ‏بوده است که به علت شرايط سخت كاری، ساعات کار طولانی و محيط‌های نامناسب، کوچک و ‏غيربهداشتی كارگاه‌های مستقر در زیرزمین‌ها، بيماری‌های متعددی چون كم‌بينايی، اختلالات اسکلتی، ‏روماتيسم و مشکلات تنفسی را برای آنها به همراه داشته است.

هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب ‌‏«بچه‌های قالیبافخانه»، گوشه‌ای از این رنج و تلخی را در برابر نگاه خواننده قرار می‌دهد. این کتاب که در ‏دهه ۱۳۵۰ نگارش شده شامل دو داستان بلند است و از ناملایماتی می‌گوید که به دلیل فقر و شرایط ‏نابسامان اقتصادی، گریبانگیر قشر محروم می‌شود. ‏

در خلال داستان‌های اصلی و در طی گفت‌وگوی شخصیت‌ها، گوشه‌هایی از رنج زنان و کودکان بازگو ‏می‌شود: لیلو (لیلا) مادری است که باید رضایت دهد تا به دلیل بدهی شوهر، پسر دردانه و هفت‌ساله‌اش ‏را برای قراردادی چندساله، به کارگاه قالی‌بافی در روستایی دیگر بفرستند؛ نیّرو (نیّر)، مادری سیزده، ‏چهارده‌ساله با نوزادی زرد و بیمار و گریان که ناچار است برای کسب لقمه نانی، همراه با کودکش به کار در ‏کارگاه ادامه دهد. عفتو (عفت)، دختر جوان بیست‌ساله‌ای با پاهایی فلج که شانزده سال است که هر روز ‏صبح، برای کار به کارگاه آورده می‌شود. رضو (رضا)، کودکی که در قالیبافخانه مشغول به کار و زندگی ‏است، از زمان بارداری مادرش به کارگاه فروخته شده است با این شرط که از پنج سالگی برای کار بیاید. ‏رخسارو (رخساره) دختر زیبایی بوده است که بارها مورد دست‌درازی پسر صاحب کارگاه قرار گرفته، بیمار ‏شده و در جوانی مرده است.‏

محوریت ماجرا در داستان دوم، به اسدو (اسد) و همسرش خجیجه (خدیجه) مربوط می‌شود. مادر خدیجه، ‏زنی که سختی روزگار، لاغر و چروکیده‌اش کرده، همه آرزوهایش را برای دخترش می‌خواهد. خدیجه که از ‏سه چهارسالگی، هر روز پشت دار قالی نشسته، دچار مشکل اسکلتی شده، پاهایش کج شده و ستون ‏فقراتش، خمیده است. خدیجه باردار است و جز فقر و بیکاری شوهر، یکی از نگرانی‌های بزرگ او این است ‏که کودکش سالم به دنیا خواهد آمد یا نه؟ و چه تلخ است وقتی می‌گوید: «هر کی مث من بوده، یا بچه‌ش ‏مرده، یا خودش سرزا رفته، یا هر دو تاشون...»‏

نویسنده، هوشنگ مرادی کرمانی، در مقدمه کتاب توضیح می‌دهد که این شخصیت‌ها، حاصل تخیل او نیستند بلکه گوشه‌ای از زندگی همشهری‌ها و همولایتی‌های ‏قالیبافش را روایت می‌کنند و نگارش این کتاب، نوعی «ادای دین» به این آدم‌ها بوده ‏است؛ قصه زندگی آدم‌هایی نازنین با چهره‌هایی مهربان، ساده و دردکشیده و لهجه کرمانی، ‏مرادی کرمانی در مقدمه چاپ مجدد کتاب، می‌نویسد: حرف زدند و گفتند و تعریف کردند و حتی برایم ‏نوشتند ریز به ریز، تا من چفت و بست و خط قصه‌ای از دویست صفحه یادداشت درهم و برهم، پیدا کردم و ‏اسمش را گذاشتم: «بچه‌های قالیبافخانه».‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg
204 views20:42
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 23:30:38 چکیده «مجازات زنا در حقوق رومی متأخر و قرآن»

خوان کول

این ارائه به بررسی چهار آیه قرآن در مورد رابطه جنسی نامشروع (زنا) می‌پردازد: آیات ۱۵ و ۱۶ و ۳۴ سوره نساء و آیات ۲ تا ۵ سوره نور. و این فرضیه را مطرح می‌سازد که این آیات را در پرتو قانون‌گذاری امپراتور ژوستینیانوس (م. 565 میلادی) بهتر می‌توان درک کرد. این قوانین ژوستینیانوس در ابتدا تنها در امپراتوری روم وضع شده بود اما بعدتر در منطقه‌ای در شرق رود اردن و شمال حجاز نیز اعمال شد.

به ویژه، قانونی که در کتاب Novellae Constitutiones در قوانین سال ۵۵۶ میلادی در بخش ۱۳۴: ۱۰ آمده است، حاوی احکامی در مورد زنا است که شبیه به قانون قرآن است. در این ارائه،‌ نشان داده می‌شود که دغدغه‌ی قرآن در این موضوع، بیشتر مربوط به بی‌اخلاقی آشکار جنسی و شاید فحشا (فاحشة،‌ زنا) است که در آن عمل، فرد آشکارا معیارهای جامعه را نادیده می‌گیرد؛ و همچنین آیه ۳۴ سوره نساء مجازات‌های بسیار خفیف‌تری را برای یک رابطه مخفیانه توصیه می‌کند (نشوز). احکام قرآنی مربوط به بی‌اخلاقی جنسی، در پرتوی زمینه‌ی رومیِ نزول این آیات، تا اندازه‌ی زیادی بهتر فهمیده خواهد شد.

—————————————————
ارائه مبتنی بر مقاله‌ای در دست انتشار خواهد بود.

#معرفی_سخنرانان_مدرسه_انعکاس
@inekas
202 views20:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-16 22:41:14 بخش اجتماعی این شماره را به دانشگاه اختصاص داده‌ایم. چهار مقاله با چهار موضوع قابل تأمل؛

نخستین مقاله با عنوان «طرد و مقاومتِ زن کنشگر در دانشگاه» به قلم فرشته طوسی است. او تلاش می‌کند به این سؤال پاسخ دهد که «اعمال قدرت در نهاد دانشگاه و جنبش‌های برآمده از آن چگونه بر زن دانشجوی کنشگر تأثیر گذاشته است؟». در این مقاله نقل‌قول‌هایی از فعالان دانشجویی زن انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌های تهران در دل تحلیلی از حذف و مقاومت آنها در دانشگاه جای گرفته است.


«بیگانه‌ای در میان: تجربه زنانه جذب در نهاد دانشگاه» مقاله‌ای است که مینا عزیزی و شقایق یوسفی مقدم به طور مشترک نوشته‌اند. عنوان مقاله «بیگانه‌ای در میان»، متأثر از تجربه شخصی پاتریشیا هیل کالینز، استاد زن سیاه‌پوست از تدریس در فضای دانشگاهی آمریکای دهه هشتاد است و به این نکته اشاره دارد که زنان سیاه‌پوست حتی پس از ورود به حرفه دانشگاهی نیز موقعیت فرودستی را تجربه می‌کنند که حاصل تقاطع جنسیت، طبقه و نژاد است. در این مقاله نیز نقل‌قول‌هایی از دانشجویان دکتری، استادان تازه جذب شده و فارغ‌التحصیلانی که تجربه شرکت در فراخوان‌های جذب هیات علمی را داشتند، در کنار تحلیل‌شان آمده است.

عنوان سومین مقاله «آزار جنسی و قلدری در دانشگاه»، نوشته آتنا کامل است. هر دو موضوع آزار جنسی و قلدری از مباحث مهم در هر فضای کاری و اشتراکی از جمله دانشگاه است که در ایران چندان به آنها پرداخته نشده است. در این مقاله با یازده دانشجو و فارغ‌التحصیل زن از دانشگاه‌ها و رشته‌های مختلف مصاحبه شده و متن در واقع تلاشی است برای گشودن بحث فراگیر اما ناگفته آزارهای جنسی و جنسیتی،‌ قلدری و زورگویی و فضای سلسله‌مراتبی و سوء‌استفاده از قدرت در دانشگاه و از طرف دیگر نحوه مواجهه دانشجویان با چنین مصائب و مشکلاتی.

«تجربه یک زن از دانشگاه»، چهارمین و آخرین مقاله، به قلم مهسا اسداله‌نژاد است. مهسا در همان ابتدای متن مشخص می‌کند که مراد از تجربه در این متن تجربه‌ای است که او با مختصات و ویژگی‌های خاص خودش از سر گذارنده و «به این معنا هر گاه از صفت‌های دیگری برای زن و یا از جنسیتی دیگر سخن به میان آید، جنس مواجهه متفاوت خواهد بود». این مقاله به طور مختصر به سراغ چند سطح از مواجهه دانشگاهی می‌رود: اول، فضاهای غیررسمی میان دانشجویان و مکان‌هان کمتر رسمی در تشکل‌های دانشجویی، دوم، فضای کلاس درس،‌ سوم، ارتباط با استاد/استادان، چهارم، ارتباط با حراست دانشکده/دانشگاه و پنجم، دوران پس از دانشجویی.

لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۵/
241 views19:41
باز کردن / نظر دهید
2022-08-15 18:13:51 مریم فومنی:
«برای ساختن یک فیلم مستند به دنبال زنانی هستیم که بیستم اسفند ۱۳۵۷ در پنجمین روز از تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری از میدان انقلاب به سمت میدان آزادی راه‌پیمایی کردند. . ممنون می‌شوم که دست به دست کنید تا زنانی که آن روز در خیابان بوده‌اند را پیدا کنم.

اگر شما یا کسی از آشنایان‌تان در این تظاهرات بوده و می‌توانید در یک مصاحبه‌ صوتی تجربه‌‌تان را روایت کنید، ممنون می‌شوم که با من تماس بگیرید. در صورت تمایل هویت مصاحبه‌شوندگان محفوظ خواهد ماند و فقط از صدای آنها منتشر خواهد شد. اطلاعات بیشتر درباره این کار را در این گزارش بخوانید.»

ایمیل:
mfoumanii@gmail.com
.
267 views15:13
باز کردن / نظر دهید
2022-08-15 18:13:31 خبرآنلاین: رشته موسیقی برای دانش‌آموزان دختر در مدارس شیراز حذف شده است

‌ #ايران: بر اساس گزارش پایگاه خبری «خبرآنلاین» به خانواده ۶۱ دختری که برای رشته موسیقی هنرستان کامیاب شیراز ثبت‌نام کرده بودند، اعلام شده «ثبت‌نام‌شان منتفی است»
یکی از خانواده‌ها گفته «آموزش و پرورش گفته باید از تهران مجوز بیاید تا بتوانند ثبت‌نام کنند. اما ثبت نام پسران انجام شده است»
? Iranintl

@VahidOOnline
247 views15:13
باز کردن / نظر دهید
2022-08-15 18:08:08 روزنامه «جهان صنعت» روز یکشنبه ۲۳ مردادماه با انتشار گزارشی از سه برابر شدن نسبت جمعیتی فقرای ایران از زمان وقوع انقلاب بهمن ۵۷ خبر داد.
این گزارش با تیتر «نیم قرن اشتباه» می‌گوید در سال ۱۳۵۷ حدود ۲۰ درصد از ایرانیان زیر خط فقر قرار داشتند اما این میزان در سال ۱۳۶۸ و پایان جنگ تحمیلی به حدود ۴۰ درصد رسید و در پایان قرن ۱۳ در سال ۱۴۰۰، میزان جمعیت زیر خط فقر به حدود ۵۲ درصد رسیده است.
@VahidHeadline
276 views15:08
باز کردن / نظر دهید
2022-08-12 19:00:16 ‍ پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت لغو حجاب اجباری
فاطمه موسوی ویایه- دکترای جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی ایران

گزارش تفصیلی حجاب و عفاف ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مشحون از غلط‌های تایپی و املایی و از نظر محتوایی نمونه کاملی از وربالیسم ایدئولوژیک است. به فهرست پیامدهای لغو قانون حجاب در عکس ضمیمه نگاه کنید که حتی در یک مورد به گزارش آماری سایر کشورهای مسلمان یا پژوهش میدانی یا مقایسه تاریخی- تطبیقی مستند نیست. در حقیقت لغو قانون حجاب اجباری تنها یک پیامد کوتاه‌مدت دارد: کاهش پوشش درصد اندکی از زنان و افزایش مزاحمت خیابانی برای آنان.

شواهد علمی این حدس چیست؟ یافته‌های تحقیق سراج زاده، جواهری و رحمتی (مطالعات اجتماعی ایران، ۱۳۹۴) در مقاله « پوشش زنان و احساس امنیت در فضاهای عمومی» نشان داد زنانی که در فضاهای عمومی پوشش بیشتری دارند کمتر قربانی خشونت‌های جنسی می‌شوند. حدود نود درصد پاسخگویان در طول یک سال دست‌کم یک بار با رفتارهایی مثل تنه زدن و تماس‌های تعمدی و نیز آزار بصری مواجه شده‌اند. حدود سه چهارم آنان دست کم یک‌بار متلک شنیده‌اند. البته احساس امنیت جنسی با نوع پوشش رابطه‌ای نداشت و همه زنان دانشجوی نمونه تحقیق با هر نوع پوششی به یک میزان نگران مواجه شدن با آزارهای جنسی خیابانی بودند. زنان دارای پایبندی دینی و پوشش بیشتر، بیش از دیگران زنان را مقصر می‌پنداشتند با این حال زنانی که تجربه آزار جنسی داشته‌اند کمتر چنین می‌اندیشیدند.

اما مردان مزاحم چه کسانی هستند؟ تنها تحقیق ایرانی که یافتم با عنوان «مطالعه اثر مولفه‌های اجتماعی-فرهنگی والدین بر مزاحمت جنسی (خیابانی) فرزند پسر» از احمدی و بیورانی (مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، ۱۳۹۵) نشان می‌دهد که در جامعه نمونه شامل ۳۸۰ مرد جوان ساکن شهر سنندج به جز ۱۸ نفر بقیه یکی از چهار نوع مزاحمت بصری (چشم‌چرانی، چشمک زدن)، کلامی (متلک‌پرانی، به کارگیری الفاظ رکیک) تعقیبی (اصرار به سوار شدن در اتومبیل، شماره دادن، تعقیب فرد) و فیزیکی (لمس بدن، سد کردن راه فرد، عورت‌نمایی) را مرتکب شده‌اند. که ۱۲ درصد دارای مزاحمت زیاد بودند و ۸ درصد مزاحمت در حد متوسط. میزان سنتی‌بودن، میزان جنسیت‌زدگی و میزان خشونت در خانواده تاثیرگذارترین متغیرها بر مزاحمت جنسی هستند.

نتایج این دو تحقیق در کنار هم تایید می‌کند همان دیدگاه سنتی که پوشش زنان را مقصر بزده‌دیدگی آنها می‌داند باعث ارتکاب بزه و مزاحمت خیابانی در میان مردان است. پس مقصرپنداری قربانیان (زنان) و درخواست از آنان برای پوشیدگی بیشتر مشکل را حل نمی‌کند زیرا ذهنیت سنتی مردان که عامل مزاحمت است همچنان باقی است و تاکید بر مقصر بودن پوشش زنان آن را تقویت می‌کند. موثرترین راه‌ کاهش ناامنی زنان همان‌گونه که تجربه سایر کشورها نشان می‌دهد اصلاح نگرش‌های سنتی و نگاه جنسیت‌زده به زنان است. لغو قانون حجاب اجباری و تمرکز بر جرم‌انگاری مزاحمت مردان فرصتی است تا مردان ایرانی احترام گذاشتن به فردیت و انتخاب پوشش زنان را یاد بگیرند و در بلندمدت از نگاه جنسیت‌زده و مزاحمت بکاهند تا احساس امنیت و امکان فعالیت زنان در فضاهای عمومی افزایش یابد.

@women_socialproblems
322 views16:00
باز کردن / نظر دهید
2022-08-09 11:16:53 بحران «بی‌هدفیِ مشترک»

از آشنایان، که زوجی تحصیل کرده‌اند، دو دختر هشت و یازده ساله دارند. گاهی آنها را به خانه مادر بزرگشان می برند و کودکان با فشار و اصرار شب را در کنار مادر بزرگ مهربان می گذرانند و به خانه برنمی گردند. می گویند: شب هایی که دختران در خانه نیستند به معنای واقعی کلمه دچار یأس فلسفی و بی‌معنایی در زندگی می شوند. در خانه بی هدف راه می روند، حواس‌شان نیست و گاهی با همدیگر برخورد می کنند، بی جهت به همدیگر گیر می دهند، مدام با خانه مادر بزرگ تماس می گیرند، و در کل نمی دانند که در نبود دختران حتی نسبت شان با همدیگر چیست و چرا با هم اند!

هر چند طبق آمار، بخش قابل توجهی از طلاق ها در پنج و ده سال نخست پس از ازدواج رخ می دهد ولی به این معنا نیست که زوج هایی با بیست یا سی سال زندگی مشترک از هم جدا نمی شوند. مصاحبه های پراکنده ام با بعضی از زوج ها که طلاق در سنین بالا یا به تعبیری «طلاقِ پس از استقلال فرزند» را تجربه کرده اند بیانگر آن است که پس از استقلال اقتصادی و مکانی فرزندان، گَردِ بحران «بی هدفی مشترک» بر خانه پاشیده می شود. در این وضعیت زوج های کهنه‌کار و پا‌به‌سن‌گذاشته همچون پرستاران کودکی می مانند که با بزرگ شدن او باید چمدان خود را ببندند و با میزبان خداحافظی کنند. یادآوری می کنم که این امر گمانی جامعه شناختی و تنها یکی از دلایل طلاق در بین زوج های قدیمی است و شناخت بیشتر آن تحقیقات میدانی وسیعی را می طلبد.

هر چند در جهان جدید نقش پدری(1) و نقش مادری(2) در مقایسه با گذشته رفته‌رفته وسیع تر گشته به طوری که برخی محققان جهان جدید را جهان والدین مضطرب می نامند ولی دوشادوش آن، دیدگاههایی نیز بیان می شوند که مردان و زنان را به تجربه لذت ها و خوشی های مشترک و ایجاد فضایی برای خود- جدا از نقش پدری و مادری شان -دعوت می کنند. نکته آن است که در جهان جدید به طور خاص از سه پروژه صحبت به میان می آید: نخست پروژه «خود»(من نباید خودم را فراموش کنم)، پروژه زندگی مشترک (من و همسرم باید لذت ها و فضای خاص خودمان را داشته باشیم) و سوم پروژه فرزندان(ما به عنوان والدین وظیفه خطیری بر عهده داریم). بی تردید حفظ تعادل بین این سه عرصه آسان نیست.

طلاقِ پس از استقلال فرزند بیانگر زوج هایی است که تمام تخم مرغ هایشان را تنها در یک سبد گذاشته اند. در اینجا پس از رفتن فرزندان توجیه این گروه از زوج ها برای بودن در کنار هم ضعیف می شود و بی اساس نیست اگر بگوییم که حتی گاهی در خصوص نسبت شان با همدیگر نیز دچار شک و تردید می شوند. به طور خلاصه، در این زوج ها هویت پدر-مادری یا والدینی به شکل وسیعی بر هویت فردی و هویت همسری آنان چیره شده است و در واقع مجالی برای شکوفایی دو هویت اخیر نمانده است.

در پایان آیا می توان گفت که پدر-مادری کردن به شکل مادام العمری در بین زوج های ایرانی که پس از استقلال فرزندان همچنان ادامه می یابد، به دلیل هراس از مواجهه با بحران تلخ« بی‌هدفی مشترک» یا «بحران بی نسبتی» است؟
1-Paternity
2-Maternity
...............................................
نوشته: فردین علیخواه|دانشگاه گیلان

کانال نویسنده متن: @fardinalikhah
ارسال نظر برای نویسنده: @alikhahfardin
380 views08:16
باز کردن / نظر دهید
2022-08-08 15:56:38
پ ن: به این ابیات زیبا توجه کنید ببینید چطور می‌توان از استعداد نهفته در قیام حسین الهام گرفت و تن به انفعال و خفت و خفقان نداد.
پ ن: مقایسه کنید با مداح‌های پاچه‌خوار یا تکنویی (با ریتمِ خوشگلا باید برقصن!)‌ و افراد غافل و جاهلی که زیر عَلَمِ ظلم ستیزی سینه می‌زنن و در عین حال تا گلو غرق در انفعال و بی‌تفاوتی‌اند!
337 views12:56
باز کردن / نظر دهید