آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
50.57K
توضیحات از کانال
از کتابهای روانشناسی میخوانیم
@ads_cafe :(آگهی)راه ارتباطی
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
1
2 stars
0
1 stars
1
آخرین پیام ها 10
2023-01-28 10:53:36
اگر جز سوم عشق یعنی احترام وجود نداشته باشد، احساس مسئولیت به آسانی به سلطهجویی و میل به تملک دیگری سقوط میکند. منظور از احترام، ترس و وحشت نیست، بلکه توانایی درک طرف، آن چنان که وی هست، و آگاهی از فردیت بیهمتای اوست.
احترام یعنی علاقه به این مطلب که دیگری، آنطور که هست، باید رشد کند و شکوفا شود. بدین ترتیب، در آنجا که احترام هست، استثمار وجود ندارد. من میخواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود، نه برای پاسداری من.
اگر من شخص دیگری را دوست دارم، با او آن چنان که هست، نه مانند چیزی برای استفاده خودم یا آنچه احتیاجات من طلب میکند احساس وحدت میکنم.
واضح است که احترام آنگاه میسر است که من به استقلال رسیده باشم یعنی آنگاه که بتوانم روی پای خود بایستم و بیمدد عصا راه بروم، آنگاه که مجبور نباشم دیگران را تحت تسلط خود در بیاورم یا استثمارشان کنم.
احترام تنها بر پایه آزادی بنا میشود: به مصداق یک سرود فرانسوی، «عشق فرزند آزادی است» نه از آن سلطهجویی.
اریک فروم
از کتاب هنر عشق ورزیدن
ترجمه پوری سلطانی
8.0K views07:53
2023-01-26 21:30:33
بر اساس نظر سوزان فیسک و شلی تیلور، ما انسانها از لحاظ شناختی ممسک هستیم، بدین معنا که همواره میکوشیم انرژی شناختی خود را ذخیره کنیم.
با توجه به اینکه ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات داریم، تلاش میکنیم راهبردهایی را بپذیریم که مسائل پیچیده را ساده میکنند. برای انجام این کار مهم ما بخشی از اطلاعات را به منظور کاهش بار شناختی خود نادیده میانگاریم، یا برای جلوگیری از جستجوی اطلاعات بیشتر، از اطلاعات دیگر بیش از اندازه استفاده میکنیم، یا آنکه ممکن است به پذیرش راهحلی ناکامل گرایش پیدا کنیم که ظاهرا به اندازه کافی مناسب به نظر میرسد.
راهبردهای کسی که امساک شناختی دارد ممکن است کارآمد باشند، یعنی چنین فردی، از ظرفیت شناختی محدود خود برای پردازش دنیای تقریبا نامحدودی از اطلاعات، استفاده نسبتا خوبی میکند، لیکن این راهبردها میتوانند به خطاها و سوگیریهای جدی نیز بینجامند، به ویژه هنگامی که یک راهبرد ساده نادرست را انتخاب کنیم یا در شتاب خود برای ادامه حرکت، جزءهای اطلاعات حیاتی را نادیده بگیریم.
الیوت ارونسون
از کتاب روانشناسی اجتماعی
ترجمه حسین شُکرکُن
8.5K viewsedited 18:30
2023-01-26 15:50:38
وضعی که به طور کلی با صراحت و گشودگی فرد در مواجهه با تجربههای درونی و بیرونیاش رابطه نزدیک دارد، صراحت و بیتکلفی او نسبت به دیگران و پذیرش نامشروط آنان است. اگر مراجع بتواند تجارب خود را بپذیرد تجارب دیگران را نیز میتواند بپذیرد. بر این اساس، او هم تجربه خود و هم تجربه دیگران را همان طور که وجود دارند، درک میکند و میپذیرد.
باز هم گفته مزلو را درباره تحقق بخشیدن به خویشتن خود نقل میکنم، «هیچ کس آب را به علت رطوبت آن و صخره را به دلیل صلابت و سختی آن سرزنش نمیکند... فردی که میخواهد خویشتن خود را تحقق بخشد، به طبیعت انسان هم در وجود خود و هم در وجود دیگران، آنگونه مینگرد که کودکی بیریا و معصوم با چشمان باز و خطاپوش خود به دنیا نگاه میکند. یعنی بدان گونه که تنها دریابد چه چیزی در شرف وقوع است، بدون آن که بخواهد درباره آن بحث کند یا بخواهد که دنیا چیزی جز آن که هست باشد.»
کارل راجرز
از کتاب هنر انسان شدن
ترجمه مهین میلانی
8.1K views12:50
2023-01-25 13:15:06
مشکل امروزی جامعه ما گرایش شدید مردم به توافق و همرنگی است. وقتی مردم، مایوس از خود و تواناییهای خود سعی میکنند که برای رسوا نشدن، همرنگ جماعت باشند، «اخلاق» معنی «سازگاری» با معیارها و راه و روشهای مرسوم و عمومی پیدا میکند و «اخلاق» و «اطاعت» واژههای مترادف میشوند... شرط حتمی بیچون و چرای چنین جامعهای نداشتن یا رشد نکردن خودآگاهی مردم است و کنجکاوی و سوال و مسئولیت هرچه کمتر باشد بهتر.
اما «اطاعت بیچون و چرا» چگونه میتواند «اخلاقی» باشد؟ اگر معنی اخلاق اطاعت محض باشد سگ میتواند خیلی «اخلاقیتر» از انسان تربیت شود و سگی که «خوب» تربیت شده باشد خیلی بیشتر از صاحبش «اخلاقی» خواهد بود زیرا نافرمانی نمیکند و از صاحبش خوشبختتر خواهد بود زیرا اگر گهگاه از او نافرمانی سر بزند آنچنان احساس گناه نمیکند که کارش به روانرنجوری بکشد.
رولو می
از کتاب انسان در جستجوی خویشتن
ترجمه مهدی ثریا
9.1K views10:15
2023-01-25 11:10:29
وجود ناخودآگاه پیش از فروید هم به خوبی شناخته شده بود، اما نه به معنای پویایی که او از آن مراد میکند. در واقع، از زمان فلاسفه دوران باستان و احتمالا حتی پیش از آن، کاشف به عمل آمده بود که بخش زیادی از فعالیتهای ذهنی ما بدون آگاهی و اطلاع ما اتفاق میافتد، و بنابراین این ایده ناخودآگاه از پیش وجود داشت.
اما ناخودآگاهی که فروید از آن سخن میگوید، از سرکوب و واپسرانی جداشدنی نیست: مراد او از ناخودآگاه یک فضای روانیِ واقعی است که افکاری که با ذهن خودآگاه سرِ ناسازگاری دارند به آنجا تبعید میشوند و با این ترفند از خودآگاهی میگریزند. اگر بخواهیم آن را از ناخودآگاه به معنای کلیاش متمایز کنیم، میتوانیم اسمش را «ناخودآگاه پویا» بگذاریم.
ژانمیشل کینودُز
از کتاب درآمدی بر زیگموند فروید
ترجمه مهرداد پارسا
7.6K views08:10
2023-01-24 20:05:41
او [نیچه] در چند جا به اهمیت پذیرش سرنوشت فردی تاکید کرده است. سرنوشت در معنای ژرف خود؛ نه فقط به عنوان سرنوشت تکاملی فردی، بلکه وضعیت انسان به عنوان یک موجود.
نیچه میگوید این وظیفه انسان نمو یافته است که به سرنوشت خویش، ژرف بنگرد. او میدانست که نگاه ژرف، اغلب موجب درد است، ولی باور داشت که باید خود را برای تحمل رنج حقیقت بپروریم. خیره شدن به حقیقت آسان نیست. نیچه نوشته است: «این کار همواره چشم انسان را میآزارد و در پایان بیش از آنچه میخواسته مییابد. در نهایت، نجاتبخش بزرگ، همانا رنج است که به ما رخصت میدهد ژرفترین ژرفاهایمان را بیابیم. دومین جمله ماندگار او این است که: «آنچه مرا نکشد قویترم میسازد.»
اروین یالوم
از کتاب وقتی نیچه گریست
ترجمه سپیده حبیب
7.9K viewsedited 17:05
2023-01-24 18:43:27
آیا خویشتن خود شدن متضمن وقفه و سکون است؟
عدهای تصور میکنند که خویشتن واقعی خود بودن به معنای ایستایی و رکود است. این افراد چنین هدف و ارزشی را با سکون یا عدم تغییر مترادف میدانند. هیچ چیز برتر از حقیقت نیست. خویشتن خود بودن، مستلزم آن است که فرد کاملا به فرایند تغییر بپیوندد و عبارت از آن تلقی گردد. تغییر، تنها زمانی به بهترین وجه صورت میپذیرد که انسان واقعا بخواهد و اراده کند به خویشتن واقعی خود دست یابد.
در حقیقت، فردی که برای رواندرمانی به ما مراجعه میکند، فردی است که بر واکنشها و احساسات خود سرپوش گذاشته و آنها را انکار کرده است. چنین کسی چه بسا که کوشیده است تغییر کند، اما پیوسته خود را در قید رفتارهایی که دوستشان نمیداشته اسیر و محبوس دیده است. دورنمای تغییر، تنها زمانی در فرد مشاهده میشود که فرد تا بدانجا که میتواند بکوشد عبارت از خویشتن خود باشد و بتواند هر چه بیشتر به آنچه در خویشتن خود انکارش میکرده است، دست یابد.
کارل راجرز
از کتاب هنر انسان شدن
ترجمه مهین میلانی
7.2K views15:43
2023-01-23 19:00:37
او [کارن هورنای] معتقد بود که بسیاری از نقشهای جنسی را فرهنگ تعیین میکند. مثلا برای آنکه بیشتر بر تفاوتهای جنسی موجود در واکنش به رقابت و پیشرفت تاکید کند، از اصطلاح ترس از موفقیت استفاده کرد و عقیده داشت که بسیاری از زنان تصور میکنند اگر به موفقیت و پیشرفت دست یابند دوستانشان را از دست میدهند و به همین دلیل بسیاری از آنها ناخودآگاه، از موفقیت واهمه دارند.
اما در عوض مردان معتقدند که در صورت موفقیت و پیشرفت دوستان بیشتری پیدا میکنند و به همین دلیل به هیچ وجه از تلاش و کوشش در راه رسیدن به موفقیت و پیشرفت نمیهراسند که این نکته به یکی از تاثیرات مهم فرهنگ بر رفتار اشاره دارد.
هورنای بر این موضوع تاکید داشت که اگر چه جنسیت را عوامل زیستی مشخص میکنند، هنجارهای فرهنگی حاکم بر هر جامعه هستند که تعیین میکنند زنان و مردان در آن جامعه چگونه رفتار کنند.
رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
8.0K viewsedited 16:00
2023-01-23 10:57:11
این تجربه عشق و وضعیت هیجانی مرتبط با آن است که فرد را به خود میخواند، نه خودِ معشوق. در کار با بیماران آزرده از عشق، درستی و ارزش این عبارت نیچه که «انسان بیشتر دلباخته اشتیاق خویش است تا آنچه اشتیاقش را برانگیخته است» بارها بر من ثابت شده است.
اروین یالوم
از کتاب هنر درمان
ترجمه سپیده حبیب
7.9K views07:57
2023-01-22 23:40:09
هر شب یک کتاب صوتی و یک موسیقی بی کلام، خودت را مهمون کن @PICS_NET
7.8K viewsedited 20:40