آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
50.57K
توضیحات از کانال
از کتابهای روانشناسی میخوانیم
@ads_cafe :(آگهی)راه ارتباطی
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
1
2 stars
0
1 stars
1
آخرین پیام ها 9
2023-02-02 21:15:20
کتاب را بست و ادامه داد: «بنابراین مشکل وجود تمایلات جنسی نیست. بلکه این است که چیزی دیگر که بسیار گرانبهاتر و باارزشتر است، در این میان نابود میشود! شهوت برانگیختگی و شهوترانی، همگی اسیرکنندهاند! مردم عامی، زندگی را همچون خوکی سپری میکنند که از آبشخور شهوت تغذیه میشود.»
برویر که از سرسختی نیچه در حیرت بود با خود تکرار کرد: «آبشخور شهوت شما در این زمینه احساسات نیرومندی دارید بیش از هر زمان دیگری میتوان شور و هیجان را در صدایتان بازیافت.»
برویر به قصد صید آنچه در پیاش بود، اضافه کرد: «و تجربه خود شما در این حوزه چیست؟ آیا تجربیات تاسفباری داشتهاید که منجر به این نتایج شده باشد؟»
در مورد اشاره قبلیتان به تولیدمثل به عنوان هدف اصلی - اجازه بدهید از شما بپرسم: نیچه سه بار با حرکت انگشت هوا را شکافت: «آیا بهتر نیست پیش از تولیدمثل، بیافرینیم و برازنده شویم؟ وظیفه ما در قبال زندگی، آفریدن موجودی برتر است، نه تولید موجودی پستتر هیچ چیز نباید به تکامل قهرمان درونی شما خللی وارد کند. اگر شهوت راه بر این تکامل میبندد، باید بر آن نیز چیره شد.»
اروین یالوم
از کتاب وقتی نیچه گریست
ترجمه سپیده حبیب
2.5K views18:15
2023-02-01 20:30:33
ممکن است تصور کنید که نیاز به صمیمیت معادل برونگرایی است، اما یافتههای پژوهشی موید این دیدگاه نیستند. برخلاف برونگرا که روابط متعددی دارد و به اصلاح مجلسگرمکن هستند، افرادی که نیاز شدیدی به صمیمیت دارند معمولا تعداد معدودی دوست صمیمی دارند و گفتگوی صمیمانه و هدفمند را به شرکت در مهمانیها و محافل شلوغ و پر سر و صدا ترجیح میدهند.
اگر از افرادی که نیاز شدیدی به صمیمیت دارند بپرسید که معمولا وقتی با دوستانشان هستند چهکار میکنند، اغلب خواهید دید که با دوستانشان تعاملهای انفرادی دارند و نه گروهی. وقتی با دوستانشان هستند به گفتههای آنها گوش میدهند و با آنها درباره مسائل شخصی نظیر احساسات، آرزوها، افکار و تمایلات خود صحبت میکنند. شاید علت آنکه دیگران این افراد را «صمیمی»، «دوستداشتنی»، «بیتکلف» و «فداکار» میدانند نیز همین باشد...
نتایج پژوهشهای دیگر نشان دادهاند که نیاز به صمیمیت مزایایی دارد و هم در زندگی زنان و هم در زندگی مردان آثار مثبتی بر جای میگذارد. این نیاز در زنان با شادکامی و رضایتمندی از زندگی و در مردان با کاهش فشارها و استرسهای زندگی همراه است. برخلاف دو انگیزه قدرت و پیشرفت که از نظر میزان آنها تاکنون تفاوتی میان زنان و مردان مشاهده نشده است، در مورد میزان نیاز به صمیمیت تفاوت جنسی مشخصی به چشم میخورَد، به این صورت که معمولا این نیاز در زنان شدیدتر از مردان است.
رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
4.5K views17:30
2023-02-01 18:30:06
تفاوت نتیجه «هیچ کاری نکردن» و «تلاشهای روزانه خیلی کوچک» به زبان ریاضی
4.8K viewsedited 15:30
2023-01-31 20:45:06
هر کس را باید مجاز و محق دانست که مالک احساسات خود باشد و خود را متمایز از دیگران بداند. شاید این نکته به نظرتان عجیب برسد، اما در واقع، در فرایند تغییر و رشد اساسیترین گام همین است.
شاید بسیاری از ما از فشار شدیدی که بر زنان، شوهران یا فرزندانمان وارد میکنیم تا به افکار و احساساتی شبیه به افکار و احساسات ما دست یابند، آگاه نیستیم. چیزی که ما غالبا به دیگران میگوییم این است که «اگر میخواهی دوستت داشته باشم، باید مثل من احساس کنی و مثل من فکر کنی. اگر من میگویم رفتارت بد است تو هم باید همین طور احساس کنی؛ اگر من احساس میکنم که چیزی خوب و مطلوب است، تو هم باید همین احساس را داشته باشی.»
در حالی که گرایش مراجعان ما پس از گذراندن دوره درمان خلاف این را نشان میدهد. آنان مایلند که شخص دیگر، احساسات، ارزشها و هدفهای احتمالا متفاوت و متمایز خود را داشته باشد و مختصر این که مایلند و میگذارند، فرد به شیوهای که خود میخواهد و یا میتواند احساس و عمل کند.
به اعتقاد من وقتی شخص پی میبرد که میتواند به احساسات و واکنشهای خود اعتماد کند، به این معنی است که درمییابد انگیزههای پنهانش لزوما مخرب یا مصیبتبار نیستند و دیگر نیازی به مراقبت و حمایت دیگران ندارد، بلکه قادر است زندگی را بر مبنایی واقعی تجربه کند، تمایل به قبول استقلال دیگران نیز در او افزایش مییابد. پس وقتی فرد در مییابد که میتواند به خویشتن متمایز و بیهمتای خود اعتماد کند، اعتمادش به همسر یا فرزندش نیز بیشتر میشود و احساسات و ارزشهای متمایز و بیهمتایی را که در آن دیگری وجود دارد نیز به سهولت بیشتری میپذیرد.
کارل راجرز
از کتاب هنر انسان شدن
ترجمه مهین میلانی
2.3K views17:45
2023-01-30 23:01:54
پیوستن به دیگری، لزوما ترک خود نیست! یک بار گفتی در زمینه ارتباط خیلی چیزها میتوانی از من بیاموزی. پس بگذار بیاموزمت! گاه لازم است شکاک و گوش به زنگ باشیم، ولی گاهی هم میشود آرام گرفت و به دیگران اجازه داد که لمسمان کنند.
اروین یالوم
از کتاب وقتی نیچه گریست
ترجمه سپیده حبیب
4.5K views20:01
2023-01-30 20:10:08
ما انسانها صاحبِ مغزی هستیم که پیشینه تکاملیاش به عصر حجر برمیگردد، اما امروزه در محیطی زندگی میکنیم که بسیار متفاوت از محیطی است که در آن تکامل یافتهایم. برای مثال، در گذشته، اجداد ما در قالب گروههای کوچک ۵٠ تا ١۵٠ نفری زندگی میکردند و برای تامین خوراکشان به شکار میرفتند و به جمعآوری مواد غذایی میپرداختند.
اما امروزه بسیاری از مردم در شهرهای بزرگی زندگی میکنند که جمعیتشان به چندین هزار یا چندین میلیون نفر میرسد و ویژگیهایی همچون بیگانههراسی یا ترس از غریبهها، که احتمالا زمانی برای اجداد ما انطباقی به شمار میرفتهاند، امروزه برای آنها لزوما جنبه انطباقی ندارند.
بعضی از ویژگیهای شخصیتی ما انسانها نیز میراث پیشینه تکاملیمان هستند و احتمالا با توجه به جنبههایی از محیط زندگی اجدادمان، که در حال حاضر دیگر اثری از آنها به چشم نمیخورَد، جنبه انطباقی داشتهاند.
رندی لارسن و دیوید باس
از کتاب روانشناسی شخصیت
ترجمه فرهاد جُمهری و همکاران
4.7K views17:10
2023-01-30 10:30:39
از سوی دیگر، بیاحساسی و فقدان عاطفه دفاعهایی هستند در برابر اضطراب. وقتی کسی مدام خود را با خطری مواجه میبیند که قادر نیست بر آن غلبه کند، آخرین دفاعش این است که حتی از حس کردن آن خطرات هم پرهیز کند.
تنها بعد از نیمه دهه ۱۹۶۰ بود که این مشکل به شکل چند رویداد عميقا تکاندهنده خود را نشان داد. «پوچی» ما به یاس، ویرانگری، خشونت و ترور بدل شد؛ و اکنون نمیتوان انکار کرد که این پدیدهها پابهپای بیاحساسی پیش میروند. نیویورکتایمز در مارس سال ۱۹۶۴ نوشت: «۳۸ شهروند محترم مطیع قانون، برای بیش از نیمساعت در باغ کیوا به نظاره قاتلی ایستاده بودند که زنی را تعقیب کرد و در سه حمله جداگانه به او چاقو زد.»
در آوریل همان سال، تایمز در سرمقاله پرشوری از رویداد دیگری نوشت که در آن، جمعیت زیادی جمع شده بود و با «بیعرضه» و «ترسو» خواندن نوجوان دچار اختلال حواسی که از لبه بام هتلی آویزان شده بود، از او میخواست خود را به پایین پرتاب کند: «آیا فرقی هست میان این افراد و روميانی که با چشمان خون گرفته پاره پاره شدن انسان و حیوان را در کلوسئوم تماشا میکردند؟... آیا برخورد این اوباش شهر آلبانی نیویورک را نمیتوان نمونهای از شیوه زندگی ما امریکاییها دانست؟… اگر چنین است ناقوس برای تمامی ما به صدا درآمده است.»…
میدانم اغراق در مورد رویدادهای خاص چقدر ساده است و اصلا مایل نیستم در این مورد غلو کنم. با این حال اعتقاد دارم در جامعه ما گرایش خاصی به بیعاطفگی به عنوان رویکردی به زندگی و ویژگی شخصیتی وجود دارد.
رولو می
از کتاب عشق و اراده
ترجمه سپیده حبیب
5.2K viewsedited 07:30
2023-01-29 23:50:11
این کانال برای آن دسته از مادرانی که به سلامت روان کودک خود اهمیت میدهند.
@kodakanegi
6.1K views20:50
2023-01-29 21:30:50
دیگران سر از رفتارهای ما درنمیآورند، خب که چه؟ انتظار آنها برای اینکه ما فقط باید کاری را انجام بدهیم که آنها میفهمند، تلاش برای دیکته کردن نظراتشان به ماست. اگر این رفتار ما در نظر آنها نشانه «غیراجتماعی بودن» یا «غیرمنطقی بودن» است، بگذارید باشد.
اغلب آنها کسانی هستند که از آزادمنشی و شجاعت ما برای اینکه خودمان باشیم، خوششان نمیآید. تا زمانی که رفتارهای ما موجب آزار دیگران و یا تجاوز به حقوق آنها نیست، به هیچوجه ضرورت ندارد که برای آنها درباره رفتارمان توضیح و یه به آنها حساب پس بدهیم.
چه زندگیهایی که در اثر «نیاز به توضیح دادن» خراب نشدهاند، آن هم توضیحاتی که باید دیگران حتما آنها را بفهمند و تأیید هم بکنند! بگذارید منظور شما از روی اعمالتان و به صورت واقعی مورد قضاوت قرار گیرد، ولی بدانید که یک انسان آزاد، فقط باید به خودش یعنی - عقل و وجدانش - و افراد بسیار اندکی که حق دارند توضیحات او را بشنوند، توضیح بدهد.
اریک فروم
از کتاب هنر بودن
ترجمه پروین قائمی
6.8K views18:30
2023-01-29 19:30:43
مثالهای متعددی از تفکر خودمدارانه وجود دارد. شاید یکی از جالبترین آنها توسط پژوهش رابرت جرویس که یک دانشمند علوم سیاسی است، فراهم شده باشد. وی استدلال میکند که رهبران مهم دنیا به گونهای غیرمعقول، گرایشی قوی به این باور دارند که هر اقدامی از سوی یک ملت بیگانه، یا پاسخی به تصمیمات قبلی آنان است، یا به قصد فراخواندن پاسخی از سوی آنان انجام گرفته است.
به دیگر سخن، این رهبران جهانی، امور دنیای خارج را چنان ادراک میکنند که گویی حول محور آنان میچرخند. مثلا در خلال جنگ جهانی دوم، هیتلر، خودداری انگلیسیها را از بمباران شهرهای آلمان، به تمایل آنان برای مقابله به مثل در برابر خویشتنداری آلمان نسبت داد، و نه به این واقعیت که بریتانیاییها هواپیمای کافی نداشتند، که واقعیت امر بود.
الیوت ارونسون
از کتاب روانشناسی اجتماعی
ترجمه حسین شُکرکُن
6.8K views16:30