2022-06-20 22:08:10
مهدی بازرگان، مردی که گند زد!
| حسین رونقی
مهدی بازرگان، نهضت آزادی و یارانش را میتوان یکی از اصلیترین دلایل سیاهیهای این روزهای ایران دانست، کسانی که عامدانه و آگاهانه ایرانی را به سمت جهل، سیاهی و ویرانی هل دادند و هر انسان ایراندوستی را همراه با حکومت اسلامی سرکوب کرده و از میان برداشتند. با قاطیت میتوان گفت مراجع و حکام شرع به تنهایی توانایی ورود به عرصهٔ سیاست و جامعه را نداشتند و این افراد و اصطلاحاً روشنفکران آن دوره بودند که پای اسلام و حکومت ایدئولوژیک را در عرصهٔ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران باز کرده و به آن رسمیت بخشیدند.
مهدی بازرگان در اولین سخنرانیاش در ۲۰ بهمن ۵۷ در دانشگاه تهران از اصلاحپذیر نبودن حکومت پهلوی سخن بهمیان میآورد و میگوید: «دانشجويانی كه آن روز، يعنی در سال ۱۳۴۰، در برابر اعلام رفراندوم میگفتند: اصلاحات آری، ديكتاتوری نه، بهتدريج، تجربه و تكامل يافتند و به زودی فهميدند كه تا ديكتاتوری و استبداد هست اصلاح امكانپذير نيست.»
مهدی بازرگان اولین کسی بود که در حکومت اسلامی ادبیات لمپنیسم را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد و به مخالفان انقلاب ۵۷ گفت: «خيالتان راحت باشد ممه را لولو برد»!
بازرگان به مخالفان انقلاب ۵۷ میتازد و میگوید: «به آن افراد و به آن امرايی كه هنوز مرض ساديسم دارند و هوای ديگری، هوای انتقام، هوای بازگشت و ترکتازی دارند میگويم: خيالتان راحت باشد ممه را لولو برد! نه شاه به اين مملكت برمیگردد كه شما به هوای او، و برای خوشرقصی برای او يا به نقشه و دستور نمايندگان او اين كارها را میكنيد. نه، شما ديگر آن منصب و مقام و موقعيت و اختيارات را نخواهيد داشت [جمعيت فرياد كشيدند صحيح است]، آنچه در انتظار شماست عذاب الهی و انتقام و كينه و خصومت و تلافی مردم است. نفهم نباشيد و خلاف مصلحت و خير خودتان گام برنداريد.»
مهدی بازرگان در سخنرانی ۲۰ بهمن ۵۷ به شاپور بختیار میگوید: «برای خودت نفرین و لعنت نخر!»
بازرگان در آن سخنرانی دولت قانونی بختیار را به سخره میگیرد و به شاپور بختیار هم حمله میکند و میگوید: «ببينيد قضيه روشن است. دو طرف است. اين دعوا و جدال دو طرف دارد: يک طرف شاپورخان هنوز عزيزِ بنده، فقط شاپور از حزبش جدا شده، از جبههاش جدا شده، از ملت جدا شده، از شاه هم جدا شده (خودش او را بيرون كرده) از مجلس و ملت هم جدا شده است. هيچ چيز ندارد. آن وقت به نام ملت صحبت میكند، به نام قانون صحبت میكند، اگر هم چيزی دارد آن چيزی است كه ما هنوز زورزورکی به او میدهيم. يعنی میگوييم آقا، به اين سابقهٔ مبارزهات، به اين خدمات گذشتهات و بهوطندوستیات فكر كن. اين سرمايه را از دست نده. برای خودت نفرين و لعنت نخر! همين يك چيز را تو داری! [صحيح است] اين طرف سیوپنج ميليون ملت.»
مهدی بازرگان در سخنرانی خود در ۲۰ بهمن ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران، مقابل بختیار به دفاع از حکومت اسلامی میپردازد و در بخشهایی از سخنان خود میگوید: «خواستهٔ ما قرآن و قانون و منطق است. میپرسم آيا از حكم خدا كه از زبان مراجع تقليد و حكام شرع و از اراده و خواسته اكثريت قريب به اتفاق مملكت در منطق توحيدیاش و دموكراسیاش برون آمده باشد آيا قانونی والاتر هست؟»
بازرگان در ادامه از امر به معروف و نهی از منکر میگوید و ادامه میدهد:
«اگر ما اسلام و دموكراسی را مترادف و پهلوی هم قرار دهيم، به همين معناست. بيان ديگری است كه از كلام خدا و خلق يا خالق و خلق. خواستهٔ خدا، خواستهٔ خلق است و خواستهٔ خلقِ با تقوا، خواستهٔ خداست. بنابراين، حكومت جمهوری اسلامی ما «جمهوری دمكراتیک» است و جمهوري دمكراتيك واقعی و حقيقی نيز، اسلامی است.
يك حكومت اسلامی نيز نظر انحصاری و خاصهخرجی بهدسته و جمعيت و طبقه خاص ندارد، همه در سايهٔ دولت هستند، مادام كه راه حق را پيش میگيرند و قصد ظلم و فساد ندارند، تحت حمايت و مورد عنايت هستند، چه اكثريت و چه اقليت.»
آن روزها بازرگان و یارانش در نهضت آزادی معتقد بودند حکومت پهلوی و دولت بختیار قابل اصلاح و مذاکره نیست، این روزها نیز یاران بازرگان با تمام توان در کنار هم ایستادهاند و از اصلاح حکومت و مدارا با آنها سخن به میان میآورند.
حال پس از این سالها باید ببینیم و بپرسیم آن کسی که برای خودش نفرین و لعنت مردم ایران را خرید! شاپور بختیار بود یا مهدی بازرگان؟
@karkhone
621 views19:08