Get Mystery Box with random crypto!

Karkhoone | کارخونه

لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه K
لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه
آدرس کانال: @karkhone
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 10.51K
توضیحات از کانال

کارآفرینی به روایتی دیگر...
وبسایت:
Karkhoone.com
توییتر:
twitter.com/karkhoone
تبلیغات و دالان ارتباطی:
@channel_karkhone

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2022-06-08 21:43:33 در حکایت جان‌فرسای پر کردن کسری بودجه!


اگر کمی اهل دنبال کردن مسائل اقتصادی هستید، یا احیانا یک بار از سر فراغت (!) به حرف‌های مسئولین خدوم و سخت‌کوش گوش جان سپرده باشید، لابد با این عبارت آشنا هستید! پر کردن کسری بودجه!
حالا این بودجه‌ی لامصب چیست که یک کسری داشته باشد که حالا بخواهند پرش کنند؟ در موردش صحبت می‌کنیم! اما قبلش بیایید کمی خاطره‌هایمان با این عبارت فاخر را مرور کنیم! حتما باید شنیده باشید، وقتی دولت یک سیاستی اجرا می‌کند که مربوط به پول و پَله(!) است فورا یک عده پیدا می‌شوند که بگویند : «این دولت خبیث از خدا بی‌خبر دارد با این کارها کسری بودجه‌اش را پر می‌کند!» یا مدام مسئولان آگاه و خبیر به تمام جوانب امور می‌شنویم که ما را قسم حضرت عباس می‌دهند که این کار را برای رفع کسری بودجه انجام ندادیم!
بودجه یعنی سند دخل و خرج دولت! این که دولت چقدر می‌خواهد خرج کند، و برای این مخارج چقدر باید منابع داشته باشد! منابعش هم بر خلاف باور عموم از منابع لایزال الهی نیست! از همین جیب مبارک خودمان کش می‌رود! یا نفتمان است یا مالیاتمان یا تورمی است که می‌شود افت جان‌هایمان! که داستانش در ادامه می‌آید.
کسری بودجه یعنی خرج دولت از دخلش بالا زده است. یعنی مثلا باید قرض بگیرد. از کی گرفتنش مهم نیست! حالا یک کاریش می‌کند! قسمت مهمش این است که این قرض را قرار است چه کسی پس بدهد؟ باز هم شما! و البته من هم! دولت که از خودش چیزی ندارد! هر چه هست ماییم! هر پولی دارد از ما گرفته. حالا کسری بودجه داشتن دولت یعنی خرجی که حضرات تراشیده‌اند از چیزی که می‌توانند از جیب مردم بردارند بیشتر است. یعنی یا باید یک جور دیگری، راه دیگری به غیر از نفت و مالیات تیغمان بزند یا قرض بگیرد و در آینده قرضی که گرفته را از ما بگیرد. خلاصه همه‌اش به جیب من و شما ختم می‌شود!
حالا الان دولت وقتی کسری بودجه دارد چه می‌کند؟ همان طور که گفتم بعضی وقت‌ها قرض می‌گیرد. یعنی از جیب فردایمان بر می‌دارد. اما یک حربه‌ی دیگر هم دارد! کارش این است که یک طوری می‌رود سراغ خزانه‌ی بانک مرکزی و دلی از عزا در می‌آورد! حالا عصری است که حتی نیاز به پرینتر هم برای چاپ پول وجود ندارد! همه‌اش یک دکمه است بر روی کامپیوتر!
خلاصه کسری بودجه یک همچین چیزی است! یک دره بر سر راه است! تورم و بی‌ثباتی اقتصاد از همین گور بلند می‌شوند! حالا ما بیشتر از آن که فکر کنیم کدام از خدا بی‌خبری همچین چاهی برایمان کنده، انرژیمان مصروف این می‌شود که حواسمان باشد خدای نکرده دولت یک کاری نکند که کسری‌اش را جبران کند! اعتراضمان باید آن جا باشد که دارد از جیبمان خرج بی‌خود می‌تراشد نه آن وقتی که دنبال پولش می‌گردد! خلاصه که سر چشمه شاید گرفتن به بیل و از این جور حرف‌ها!

@karkhone
340 views18:43
باز کردن / نظر دهید
2022-06-08 21:32:31
شبی دزدی به خانه‌ای زد، همه‌ی اهل خانه بیدار شدند، جز یک تن که زیر پتو خود را به خواب زده بود.
دزد پتو را کنار زده و کشیده‌یی محکم به صورتش نواخت.
مردِ خوابیده نشست و با گریه به دزد گفت: من که چیزی نگفتم.
دزد گفت: می‌دانم و مطمئنم فردا در غیاب من به باقی اهل خانه می‌گویی حیف من خواب بودم، اگر بیدارم می‌کردید فلان و فلان می‌کردم، حالا بیدارت کردم تا ببینم میخواهی چه غلطی بکنی؟

و اما نتیجه:
تنها کار مثبتی که نفر بعدی این شات انجام داد اینه که تمام آقایان پر ادعا مثل فلانی و فلانی را بیدار کرده و از زیر پتو توی کابینه آورد و به مردم ثابت کرد همشون باتفاق هم نمی‌توانند کاری کنند، تا فردا ادعایی نداشته باشند.

@karkhone
364 views18:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 22:20:05 لوکوموتیو های پیشران (2/1)

| اکبر ترکان


اگر به تحولات توسعه در کشورهایی که مسیر رشد اقتصادی را طی کرده اند،نگاه کنیم، لوکوموتیو توسعه در تمامی این کشورها، بنگاه‌های بزرگ بوده اند.
مثلا در چین صنعت نظامی به صورت شرکت‌هایی مانند
‌NORINGO، CEIEC، GREAT WALL و CATIG
تأسیس و این شرکت‌های بزرگ که اداره‌کننده صنعت نظامی بودند، پیشروان توسعه صنعتی شدند.

در کره هم همینطور، شرکت‌هایی مانند سامسونگ، ال جی، هیوندایی و کیا، لوکوموتیوهای توسعه بودند. به تاریخ تحولات صنعتی امریکا که نگاه کنیم، پیشرآن‌های اولیه بنگاه‌هایی از همین جنس بودند، مانند جنرال موتورز، جنرال الکتریک،فورد و...،یا در اروپا بنگاه‌های بزرگ،زمانی که این کشورها خیز توسعه را طی می‌کردند، لوکوموتیوهای توسعه به شمار می‌آمدند.

ما در چند مقطع زمانی این پیشروان توسعه صنعتی را خاموش کردیم و موتورهای آنها را از کار انداختیم.
سهوا یا عمدا و یا با شرایط اجباری محیط این پیشران‌ها از کار افتاد.
بخشی به ابتدای پیروزی انقلاب مربوط می‌شد. بعضی از این بنگاه‌ها که لوکوموتیوهای توسعه بودند، مشمول مصادره شدند.

مصادره با دولتی شدن فرق می‌کند. دولتی شدن مشمول ملی شدن است یعنی باید بر اساس آخرین ترازنامه سال 65 پول را به صاحبان آن بدهیم. بنابراین خودروسازی‌ها مصادره نشدند، ملی شدند. شورای انقلاب تصویب کرد که به سهامدارانش بر اساس آخرین ترازنامه سال 56 پول داده شود. در آن مقطع اعلام شد که صنایع بزرگ و مادر مانند کشتیرانی، هواپیمایی، نیروگاه، مخابرات، کشتی‌سازی، خودروسازی، بانک‌ها، بیمه‌ها و امثال آن که در اصل 44 آمده باید دولتی شود.

به این شرکت‌هایی که ملی شدند بند الف قانون توسعه می‌گویندو پول آنها پرداخت شد. اما بخشی از آنها نیز مصادره شدند. دسته سوم به 6738 معروف هستند. لایحه 6738 شورای انقلاب است. کسانی که کارخانه‌های خود را رها کردند و رفتند. به هر دلیلی در شرایط انقلاب نگران شدند و کشور را ترک کردند بنابراین کارخانه‌ها بی صاحب ماند به همین دلیل و بر اساس لایحه 6738 دولت برای اینها مدیر دولتی نصب می‌کرد و اینها به این روش اداره می‌شدند.
به نام مالکانش باقی می‌ماند تا هروقت آمدند تکلیف کارخانه‌ها مشخص می‌شود. یعنی دولت به مالکیت آنها ورود نمی‌کرد؛ مدیریت را بر عهده می‌گرفت. بحشی هم مشمول بند ج قانون توسعه شدند که ثبت بدهی آنها به بانک‌ها نامتعارف بود و بانک‌ها از حالت وام دهنده به سهامدار تبدیل شدند و اداره این بنگاه‌ها بر عهده بانک‌ها قرار گرفت. پس مقطعی که پیروزی انقلاب بود، بنگاه‌های بزرگ که لوکوموتیوهای توسعه بودند، خاموش شدند.
البته بعدها در وزارت صنایع، سازمان صنایع ملی درست شد که صنایع ملی شده را مدیریت کند.در این میان بانک‌ها هم برای خودشان بنگاه‌داری راه انداختند چرا که یک قانون دیگر هم بود که می‌گفت اگر شرکتی درصد بسیار بالایی از دارایی‌هایش بدهی بانکی است، به مالکیت بانک در می‌آید زیرا وام‌گیرندگان رفته بودند. پس بانک‌ها مالک کارخانجاتی شدند که نسبت وامشان یا همان
debt to equity ratio
بیشتر از 3 بود. پس با این چهار تصمیم یعنی بخشی ملی، بخشی مصادره، بخشی 6738 و در اختیارقرار گرفتن در بانک‌ها، پیشران‌های اقتصاد به نحوی از حرکت باز ایستاد و به این ترتیب بنگاه‌های بزرگ از خاصیت افتادند. نمی‌خواهم از آنها دفاع کنم که خوب اداره می‌شدند یا بد. خوب یا بد مجموعه‌های مختلفی وجود داشتند از پارس الکتریک تا گروه کفش ملی. وقتی این اتفاق افتاد؛ بنگاه‌های بزرگ کشور بی اثر شدند.

مقطع دیگری که به نظر من روی بنگاه‌های بزرگ اثر گذاشت دوران جنگ بود. بنگاه‌های بزرگ معمولا یک شریک بین‌المللی داشتند،با شروع جنگ ابتدا شرکای بین‌المللی خود را از دست دادند. پس یک شوک دیگر به بنگاه‌های ایران وارد شد که حدود 36 شرکت که در آنها سرمایه‌گذاران خارجی سهامدار بودند رها شد و سرمایه‌گذار خارجی قطع همکاری کرد و این شرکت‌ها به حالت راکد درآمدند.

بعد از مقطع جنگ و در دوران سازندگی به سمت خصوصی‌سازی بنگاه‌های دولتی حرکت کردیم، برخلاف مقطع ابتدای انقلاب که به دنبال دولتی کردن بودیم. بانک‌ها، بیمه‌ها، کشتیرانی و هواپیمایی را ملی کرده بودیم. بعد به این نتیجه رسیدیم که اینها در حالت دولتی راندمان ندارند و باید به سمت خصوصی‌سازی رفتیم.

بخش خصوصی یعنی مالکیت فردی و فرقی نمی‌کند سهامی خاص یا سهامی عام باشد. هر دو سهامدارانی دارندکه آنها اعمال اراده می‌کنند نه سیاستمداران. وقتی دولت بنگاهی را اداره می‌کند،یعنی سیاستمداران هستند که اراده خود را اعمال می‌کنند. وقتی به سهامی عام، خاص یا مالکیت فردی بر می‌گردیم، منافع اشخاص حکم می‌کند نه اراده سیاسی. پس در دوره بعد از جنگ موجی خصوصی‌سازی ایجاد شد.

@karkhone
790 views19:20
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 22:05:05 چرا در مسکو صف نان بود و در لندن نبود؟!

| یووال نوح هراری

حزب کمونیست (شوروی) نتوانست با دنیای به سرعت در حال تغییر اواخر قرن بیستم همراه شود. زمانی که همه اطلاعات در مرکزی سری انباشته می شود و همه تصمیم‌های مهم را گروهی دیوانسالار سالخورده می‌گیرند، می توان کلی بمب هسته‌ای ساخت ولی نمی‌توان اپل یا ویکی‌پدیا داشت.

بنا بر روایتی (شاید هم، مثل بیشتر داستان‌های خوب، ساختگی)، زمانی که میخائیل گورباچف (آخرین رهبر شوروی) در تلاش بود تا اقتصاد رو به زوال اتحاد شوروی را احیا کند، یکی از دستیاران اصلی‌اش را به لندن فرستاد تا سر در آورد که "تاچریسم" (سیاست‌های اقتصادی دوران نخست‌وزیری مارگارت تاچر (۱۹۹۰-۱۹۷۹) در حمایت از بازار آزاد و بخش خصوصی) کلا چیست و نظام سرمایه‌داری عملا چگونه کار می‌کند.

میزبانان در لندن مهمان‌شان را به گردش در شهر بردند و او از بازار بورس و مدرسه اقتصاد لندن بازدید کرد و در آنجا با مدیران بانک و کارآفرینان و استادان گفت‌وگوهایی مفصل داشت. پس از چند ساعت، کارشناس شوروی با داد و فریاد گفت: «لطفا یک دقیقه صبر کنید. همه این نظریه‌های پیچیده اقتصادی را کنار بگذارید. الآن یک روز کامل است که در لندن این طرف و آن طرف می‌رویم و من از یک چیز سر در نمی‌آورم. در مسکو بهترین متفکران ما درگیر نظام عرضه نان‌اند و با این حال جلو در هر نانوایی و خوار بار فروشی صف‌های دراز تشکیل می‌شود. اما اینجا در لندن میلیون‌ها نفر زندگی می‌کنند و ما هم امروز از مقابل بسیاری از فروشگاه‌ها و مغازه‌ها رد شده‌ایم اما من حتی یک صف نان هم ندیده‌ام. لطفأ من را ببرید پیش مسئول عرضه نان در لندن. باید سر از کارش در بیاورم.» میزبانان، در حالی که سر خود را می‌خاراندند، لحظه‌ای به فکر فرو رفتند و گفتند: «در لندن هیچ کس مسئول عرضه نان نیست.»

راز موفقیت سرمایه‌داری همین است. در لندن اطلاعات مربوط به عرضه نان در انحصار هیچ واحد پردازش مرکزی نیست. اطلاعات بین میلیون‌ها مصرف‌کننده و تولیدکننده، نانوا و غول بازرگانی، کشاورز و دانشمند آزادانه در گردش است. قیمت نان و تعداد نان‌هایی که هر روز پخته می‌شود و اولویت‌های تحقیق و توسعه در این زمینه را نیروهای بازار تعیین می‌کنند. اگر نیروهای بازار تصمیمی اشتباه بگیرند، خیلی زود تصحیح‌اش می کنند، یا حداقل باور سرمایه‌داران این است که چنین می‌کنند. از نظر بحث فعلی ما، اهمیتی ندارد که این نظریه درست است یا خیر. مهم این است که این نظریه اقتصاد را بر حسب پردازش داده می‌فهمد و تعریف می‌کند.

نقل از کتاب "انسان خداگونه"

@karkhone
788 views19:05
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 21:47:05 به سوی تمدنِ بزرگ...!


| محمدرضا پهلوی

با توجه به توسعه اقتصادی سریع مملکت و افزایش درآمد سرانه و تمایل به بالا بردن سطح مادی زندگی که هجوم خریداران را به بازار فروش کالاها و خدمات و ترقی روزافزون میزان مصرف را باعث میشد، افزایش قیمت‌ها از راه گران‌فروشی قابل پیش‌بینی بود ولی این وضع چه از نظر آثار تورمی آن و چه از لحاظ اجحافی که از این طریق به مردم میشد قابل قبول نبود لذا مبارزه با آن از طریق مقررات عادی صنفی و قضایی نمی‌توانست کاملاً موثر واقع شود. بلکه موفقیت چنین مبارزه‌ای مستلزم یک "حملهء ضربتی" بود که جنبهء قاطع و همه‌جانبه داشته باشد و این کار می‌توانست در کادر نظم انقلابی ایران انجام گیرد. باید تذکر داد که این وضع نامطلوب منحصر به کشور ما نیست بلکه یک گرفتاری اساسی اقتصاد جهانی است...و طبعاً كشور ما نیز نمی‌توانست از آثار آن برکنار بماند ولی سازمان اجتماعی و اقتصاد مملکت ما طوری بود که به ما اجازه میداد کاری که این کشورها[ی غربی] نتوانسته بودند و نمی‌توانستند انجام دهند با موفقیت به انجام برسانیم یعنی با قاطعیت و قدرت، تورم را از راه جلوگیری از شرایط و عوامل آن مهار کنیم. برای این کار یک "جهاد ملی" علیه گران‌فروشی و سودجویی نامشروع اعلام شد و به "بسیج عمومی" در سطح مملکت برای مبارزه با گرانفروشی اقدام گردید، بلافاصله پس اعلام اصل چهاردهم انقلاب، دولت موظف شده به منظور امر مبازه با گران‌فروشی کلیه اقدامات لازم من جمله تجدیدنظر اساسی در سازمان‌های اتاق اصناف و تشکیل گروه‌های نظارت و کنترل نرخ‌ها را انجام دهد. حزب رستاخیز ملت ایران نیز متقبل شد تا با استفاده از تمام نیروهای ملی و اداری مملکت در "جنبش ملی علیه گران‌فروشی" شرکت جويد، ضمناً اخطار شد که در صورتیکه طی یک ماه از آثار این جنبش نتیجه رضایت‌بخشی از این کوشش‌ها حاصل نشد قانون مربوط به رسیدگی به جرایم محتکران و گران‌فروشان توسط دادگاه‌های نظامی بررسی گردد!

بدین منظور کمیسیونی از وزیران، مسئول پیشبرد این مبارزه شد و این کمیسیون همگام با "کمیته ملی حمایت از مصرف کننده"، وزارتخانه‌هایی که عهده‌دار امور اقتصادی و قضایی بودند، برای تمام اقلام غذایی و کالاهای ضروری قیمت‌های عادلانه تعیین کرد. در مدتی کوتاه قیمت ۱۴۰۰۰ قلم کالا معین شد و ۲۲۰۰ دانشجوی مدارس عالی و دانشگاه‌ها داوطلبانه کار بازرسی در مورد محترم شمردن نرخ‌های اعلام شده را به عهده گرفتند. گذشته از وزارت بازرگانی، کمیتهء حمایت از مصرف کننده با بسیج طبقات مختلف مردم نسبت به کنترل نرخ‌ها اقدام کرد و ضمناً با تشکیل گروه‌های کار به بررسی علل گران‌فروشی و کمبود کالاها و نیازهای جامعه مصرف کننده و انعکاس نتایج این بررسی‌ها، به دستگاه‌های مسئول پرداخت. اتاق اصناف نیز در زمینه جلوگیری از تخلفات صنفی در سطح تولید کننده و واردکننده و عمده فروش و خرده فروش فعالیت موثری کرد و کوشید تا از طریق توسعه شرکت‌های تعاونی و توزیع در اتحادیه های اصلی، دست واسطه‌ها را کوتاه کند. هزاران تن مواد غذایی و مصرفی عامه که بمنظور سودجوئی احتكار شده بود، کشف و بقیمت عادلانه در دسترس مردم گذاشته شد و محتکران، تسليمِ عدالت شدند. تنها در مدت دو ماه بیش از هشت هزار نفر از این محتکران و سودجویانی که برخی از آنها صاحبان معروف صنایع و فروشگاه‌های بزرگ بودند، یا روانه زندان شدند یا جریمه‌های سنگین پرداخت کردند و یا برای مدتی از ادامه کار خود محروم گردیدند. حتی شرکت‌های چندملیتی خارجی متعددی مشمول مجازات قرار گرفتند و عده‌ای از روسای سندیکاها، فرمانداران و شهرداران و مقامات عالی رتبه دولتی مورد بازخواست و تنبیه واقع شدند. برای رسیدگی به جرائم همه این افراد، سازمان‌های دادگستری به تشکیل دادگاه‌های فوق العاده اقدام کرد و این دادگاه‌ها که آرائشان قابل استيناف نبود همراه با دادگاه‌های عادی به کار پرداختند.

ادامه مطلب

@karkhone
706 views18:47
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 21:28:04
نمی‌توان از تاریخ ایران در دویست سال گذشته سخن راند و قلم زد اما از نام‌ خاندان‌هایی چون مستوفی‌الممالک، معیرالممالک، امین‌الدوله، ملک‌التجار، فروغی، امین‌الضرب و فرمانفرما به آسانی گذشت و چشم پوشید.

خاندان فرمانفرما با پرچم‌داری عبدالحسین میرزا فرمانفرما نواده عباس میرزای ولیعهد، تاثیری چشم‌گیر در رخدادها و دگرگونی‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در روزگاران قاجار و پهلوی داشته‌اند‌.

عکس: یازده تن از سی و شش فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما؛ شاهزاده قاجاری

@karkhone
831 views18:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 22:23:03 پرده هفتم دولت جدید و ظهور یک رئیس جدید / بخش اول سال ۹۲: دولت عوض شده بود. رئیس کل جدید برای گمرک منصوب شد. دکتر مسعود کرباسیان. دو ماه اول ما را فحش می داد. ما هم به گفته معلممان قرار بود دو ماه استراحت کنیم. هر چه گفتیم آقا نمی شود. کار از دست می رود،…
579 views19:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 22:12:04 از فرودگاه کانسای ژاپن تا فرودگاه Rize–Artvin در ترکیه

| محمدرضا اسلامی

در میانۀ همین روزهایی که ما درگیر بحث قیمت ماکارونی و تخم مرغ در داخل کشور هستیم، در بیرون از مرزها جریان توسعه متوقف نیست و جناب رجب طیب اردوغان یک پروژه زیربنایی دیگر را هم به ساختارِ شبکه حمل و نقل ترکیه اضافه کرد. هفته گذشته فرودگاه بین المللی ریزه-آرتوین در شمال شرق ترکیه با حضور اردوغان و رفیق اش (الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان) افتتاح شد. چند نکته درباره این فرودگاه حائز اهمیت و توجه است:

1. روزی روزگار در شرق، غول سرمایۀ حاصل از صادرات شرکتهایی مثل توشیبا، پاناسونیک، سونی و... قدرتی ویژه به دولت ژاپن داده بود. دولتِ نوین ژاپن دیگر به دنبال جنگ با همسایه های خود (کره، چین، روسیه) نبود بلکه بر روی توسعه زیربناهای کشور متمرکز شده بود. آن پول عظیم (که از مالیات شرکتهایی مثل میتسوبیشی تویوتا، سونی و... حاصل می شد) باعث شد که دولت ژاپن سرمایه گذاری ویژه ای روی شبکه حمل و نقل انجام دهد. اما علت آن دیدگاه ژاپنی چه بود؟

کارشناسانِ توسعه در ژاپن معتقد بودند که ستون فقرات توسعه، بر روی شبکه حمل و نقل استوار می شود. هر قدر که «زمان» برای انتقال «کالا و مسافر» میان دو نقطه کاهش یابد، «جریانِ توسعه» در یک کشور سریعتر شکل می گیرد (و پایدارتر می ماند).

2. در ژاپنِ آن روزگار (حدود 60 سال پیش)، میلیاردها یِن روی احداث شبکه قطار پرسرعت (شین کانسن) هزینه شد. اما علاوه بر حمل و نقل ریلی، ژاپنی ها روی توسعه بنادر و فرودگاهها هم اهتمام ویژه ای صرف کردند. یکی از پروژه های توسعه فرودگاهی در ژاپن، احداث فرودگاه کانسای در وسط دریا بود.

اوساکا، شهر دوم ژاپن به لحاظ اقتصادی محسوب می شد (چیزی مشابه اصفهان ما)، اما برای احداث یک فرودگاه تراز بین المللی، زمینِ مناسب در شهر یا پیرامون شهر یافت نمی شد. حدودا سه کیلومتر دورتر از ساحل اوساکا، نقطه ای در میان دریا برای ساخت یک «جزیره مصنوعی» انتخاب شد و فرودگاه کانسای بر روی آن جزیره مصنوعی در میان آب ساخته شد. پروژه ای عظیم.

فرودگاه کانسای یکی از بزرگترین فرودگاه‌های قاره آسیاست و تقریباً به همه جای دنیا پروازهایی را به صورت روزانه انجام می‌دهد. نزدیک به ۱۴ میلیون نفر سالانه از این فرودگاه استفاده می‌کنند. ترمینال اصلی این فرودگاه، طراحی معمار معروف ایتالیایی، آقای رِنزو پیانو است.

3. روز و روزگار گذشته و حال ترکیه با همه فراز و نشیبهایی که اقتصادش از سر گذرانده، به جایی رسیده که می تواند باند فرودگاه را بر روی جزیره مصنوعی، و بر روی آب دریای سیاه بنا کند. جناب اردوغان که اهتمام ویژه ای بر افتتاح مگا پروژه ها دارد، این بار نقشِ بر آب زد! اما چه نیکو نقشی.

4. این فرودگاه با پر کردنِ بخشی از دریا در مجاورت ساحل ساخته شده و به این منظور 85 میلیون تُن سنگریزی در کف دریا انجام شده تا بسترِ احداث باند فرود هواپیما به طول 3 کیلومتر و عرض 45 متر فراهم شود.

جالب اینجاست که پیش از این اردوغان و مدیرانش، یک فرودگاه دیگر را نیز با این روش در اردو-گیرسون ترکیه ساخته بودند! لذا، این پنجمین فرودگاه ساخته شده روی دریا بعد از ژاپن، هنگ کنگ و کره جنوبی محسوب می شود.

البته تکنولوژیِ احداث جزیره مصنوعی بر روی دریا امر پیچیده ای نیست. در همین عسلویه خودمان هم برای اجرای طرح الفین مهندس نجابت و همکارانش بخش قابل توجهی از زمین مورد نیازشان را با اضافه کردن به ساحل خلیج فارس تامین کردند و تجهیزات را بر روی آن «زمین جدید» قرار دادند. در این قبیل پروژه ها، «فن آوری» و تکنولوژی مسئله اصلی نیست، بلکه مساله اساسی «ساختارهای» پایدار/ناپایدار است که باعث می شود توسعه ادامه یابد یا اینکه ابتر، متوقف شود. راستی الان مهندس نجابت کجاست؟ چه می کند؟

5. اردوغان تعداد فرودگاههای ترکیه را از 26 به 57 واحد رسانده است. زمانی بود که هاشمی رفسنجانی هم توجه ویژه ای به مسئله احداث فرودگاه داشت. رفته بود و در «بم» فرودگاه ساخته بود. آن زمان همه گلایه می کردند که آخر این چه کاری است؟ و شهر کوچکی مثل بم چرا فرودگاه لازم دارد؟ زلزلۀ بم آمد و مشخص شد که وجود یک زیرساخت اساسی مانند فرودگاه در منطقه، چقدر ضروری است.

6. هزینه احداث این فرودگاه جدید ترکیه (با ساخت جزیره مصنوعی در دریای سیاه) 206 میلیون دلار بوده است.

اگر ایران امکانِ فروش نفت مطابق شرایط سال ۱۳۹۰ (سال دوم از دولت دوم احمدی نژاد) را داشت و اگر قطعنامه ها کاغذپاره نبود، 206 میلیون دلار «درآمدِ فروش "یک روز" نفت ایران» است.

بله! اگر کشور از بازار انرژی و فروش نفت حذف نشده بود، فقط با درآمدِ «یک روز» از نفت ایران، امکان ساخت چنین مگاپروژه فنی و مهمی وجود داشت.
و دریغ...

@karkhone
622 views19:12
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 21:51:02قانونی برای ذبح تولید

در حالی که اندکی بیش از 2 ماه از آغاز سال و نام گذاری آن تحت عنوان تولید، دانش بنیان ، اشتغال آفرین می‌گذرد مجلس در تاریخ 31/02/1401 قانونی تحت عنوان "قانون جهش تولید دانش‌بنیان" را برای اجرا به دولت ابلاغ کرده است که علاوه بر اینکه محتوای آن بیش از آنکه به نفع تولید باشد برضد تولید است، نحوه تدوین، تصویب و ابلاغ آن نیز جای سوال دارد.

سوال اول این است که چگونه می‌توان قانونی را به این سرعت و بدون اخذ نظرات از بخش‌های مختلف که صراحتا در ماده 2 قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار به آن تأکید شده را تدوین، تصویب و ابلاغ نمود؟

سوال دوم آنکه چگونه می‌توان قانونی مستقل تدوین و تصویب کرد و طی آن سه قانون مهم دیگر یعنی قوانین امور گمرکی، مالیات‌های مستقیم و رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقای نظام مالی کشور را مورد جرح و تعدیل قرار داد در حالی که برای اصلاح قانون ابتدا باید لایحه اصلاحیه به مجلس تقدیم و تحت عنوان قانون اصلاح قانون به دولت ابلاغ گردد؟

سوال سوم این است که آیا نمایندگان مجلس به دنبال تحقق اهداف ذیل شعار سال بوده‌اند یا صرفا قصد داشته‌اند توپ را به زمین دولت پرتاب کرده و از خود رفع تکلیف کنند به نحوی که در این قانون موادی را بر خلاف قوانین جاری مانند قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر به تصویب رسانده و به دولت ابلاغ نموده‌اند؟

در حالی که این قانون دچار اشکالات بسیار جدی در کلیه موادش است در این یادداشت دو ماده از این قانون را مورد بررسی قرار خواهم داد.

در ماده 3 این قانون آمده است به منظور حمایت از صنعت ماشين سازی کشور، بند «غ» ماده (119) قانون امور گمرکی اصلاحی مصوب 1/2/1394 حذف می‌شود و واردات ماشین‌آلات و تجهیزان خدمات تولیدی، صنعتی، معدنی و کشاورزی مشمول حقوق ورودی است.

برای فعالان اقتصادی معضل استهلاک سرمایه‌های فیزیکی و نرخ منفی انباشت سرمایه طی سال‌های اخیر امری پوشیده نیست اما در حالی که در تبصره 6 قانون بودجه سال جاری نیز معافیت‌های بند یاد شده قانون لغو شده بود تأکید بر این موضوع در قانون جدید نشان از آن دارد که دولت و مجلس هیچ فهمی از وضعیت واقعی اقتصاد کشور ندارند. نکته اول آن است که از شرکت‌های به اصطلاح دانش بنیان موجود در کشور چه تعداد در حوزه ماشین سازی فعالیت دارند در حالی که عمده فعالیت این شرکت‌ها در حوزه علوم زیستی، صنایع شیمیایی و فناوری اطلاعات است؟

نکته دوم آن است که اگر مجلس به دنبال ایجاد انگیزه در تولید کنندگان داخلی است آیا در شرایط فعلی که صنعت به شدت نیازمند نوسازی است امکان دسترسی به تکنولوژی بسیار بالای ماشین سازی که در بسیاری از موارد این ماشین آلات به صورت تک منظوره تولید می‌شوند در کوتاه مدت وجود دارد؟

نکته سوم آن است که دولت طی سال‌های اخیر مکانیزاسیون کشاورزی و فعالیت‌های معدنی کشور را به بهانه حمایت از دو شرکت هپکو و تراکتورسازی متوقف نموده است به نحوی که بالغ بر 70 درصد معادن کشور در حالت تعطیل و نیمه تعطیل به سر برده و نرخ اجاره ماشین آلات در هر دو بخش معدن و کشاورزی نیز سرسام‌آور است با چه منطقی بایستی اچنین قانونی در مجلس به تصویب برسد آیا نمایندگان از وضع این دو بخش اطلاع ندارند؟

در بخش صنعت نیز با توجه به جهش ارزی و حذف ارز ترجیحی، واردات ماشین‌آلات با هزینه سرسام آور خود تبدیل به کابوس این بخش شده است، آیا قانونگذار درکی از هزینه‌ نرخ‌های 5 تا 10 درصدی تعرفه‌های گمرکی دارد؟

در بند «پ» ماده 10 این قانون آمده است پس از ورود سرمایه‌گذار خصوصی به یک مصداق خاص و اعلام کتبی به شورای راهبری فناوری‌ها و تولیدات دانش‌بنیان با رعایت اصل یکصد و دهم (۱۱۰) قانون اساسی، اقدامات وزارتخانه­ها­،سازمان­ها و شرکتهای دولتی و مؤسسات ونهادهای عمومی غیر­دولتی در تأمین زنجیره ارزش و تولید اقلام موضوع بند «الف» ماده (۱) این قانون، نباید موجبات رقابت با شرکت‌ها و مؤسسات دانش‌بنیان و واحدهای فناور مستقر در مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری را فراهم آورد.

نیاز به توضیح نیست که این ماده نه تنها به صورت صریح در جهت حمایت از انحصار طراحی شده است بلکه در تضاد مستقیم با ماده 7 قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور بوده و به طور کلی با روح این قانون نیز در تضاد است. در صورت اجرای این قانون به راحتی نه تنها می‌توان از ورود بخش خصوصی به حیطه‌ تولید ممانعت به عمل آورد بلکه طرح‌های توسعه بخش‌های تولیدی که به هر نحو مورد اعتراض شرکت‌های مستقر در پارک‌ها و مراکز رشد قرار گیرد متوقف خواهد شد.

ایرادات این قانون به این دو مورد محدود نمی‌شود، مواردی جدی در این قانون وجود دارد که در صورت اجرا به زودی عواقب آن برای بخش‌های اقتصادی کشور ملموس خواهد شد.

@karkhone
517 views18:51
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 21:31:03 ‍ | لودویگ فون میزس

شورای جهانی كلیساها، سازمان جهانی كلیساهای پروتستان، در 1948 اعلام كرد: «عدالت می‌طلبد كه ساكنان آسیا و آفریقا، برای مثال، بیشتر از منافع تولیدات ماشینی بهره‌مند شوند.» این حرف تنها وقتی معنا دارد كه آدمی باور داشته باشد خداوند به جامعه‌ی بشری تعداد معینی از ماشین‌ها را اهدا كرده و انتظار داشته باشد این ماشین‌ها به شكلی مساوی میان ملل مختلف توزیع شده باشد و كشورهای سرمایه‌داری به قدری بد بوده‌اند كه از این كالاها سهمی بیشتر از آنچه عدالت آن‌ها را مجاز می‌داشته در اختیار گرفته‌اند و مردمان آسیا و آفریقا را از سهم خودشان محروم كرده‌اند. چه شرم‌آور!
حقیقت این است كه انباشت ثروت و سرمایه‌گذاری در ماشین‌ها، منابع ثروت نسبتاً بیشتر جوامع غربی، منحصراً ماحصل سرمایه‌داری لسه‌فر هستند كه توسط كلیساها به شكلی شورمندانه بر اساس اصول اخلاقی بد نمایانده شده و رد می‌شوند. این تقصیر سرمایه‌دارها نیست كه آسیایی‌ها و آفریقایی‌ها، ایدئولوژی و سیاست‌هایشان را چنان تغییر ندادند كه تكامل بومی سرمایه‌داری را ممكن سازد. این خطای سرمایه‌داران نیست كه سیاست‌های این ملت‌ها مانع تلاش‌های سرمایه‌گذاران خارجی‌ برای دادن "مزایای تولید بیشتر ماشینی" به آن‌ها بود. هیچ كس منكر این نیست كه آنچه میلیون‌ها نفر در آسیا و آفریقا را فقیر ساخته این است كه آنها به روش‌های ابتدایی تولید چسبیده‌اند و بنابراین مزایایی كه به كار بردن ابزارهای بهتر و بروز كردن طرح‌های تكنولوژیک می‌توانند به آن‌ها ارزانی كنند را از دست می‌دهند. اما تنها یک راه برای التیام رنج آنان وجود دارد، آن هم برگرفتن كامل و تمام عیار اقتصاد سرمایه‌داری لسه‌فر است. آنچه آنان بدان نیازمندند خصوصی‌سازی مؤسسات و انباشت سرمایه‌ی جدید، سرمایه‌داران و كارآفرینان است. بی‌معنی است كه سرمایه‌داری و جوامع سرمایه‌داری غرب را بخاطر مخمصه‌ای كه مردمان عقب مانده خود را گرفتارش ساخته‌اند ملامت كنیم. دوای این درد "عدالت" نیست بلكه جایگزین كردن سیاست‌های نادرست با سیاست‌های درست، مانند لسه‌فر، است.



@karkhone
566 views18:31
باز کردن / نظر دهید