2024-01-19 13:47:17
ادامه
رابعاً: اگر شهروندان یك جامعه احتمال بدهند كه روشنفكران، ولو برای اینكه درد و رنج شهروندان را افزایش ندهند، گاهی بعضی از حقایق را از آنان كتمان میكنند اعتماد خود را به آنان از دست میدهند و درد و رنج ناشی از این بیاعتمادی، آن هم در جایی كه مرجع دیگری برای اعلام حقیقت وجود ندارد، كم نیست. افزون بر این، شهروندان، در این فرض، از احساس عمیق آرامش، شادی، و امید نیز بینصیب میشوند، چرا كه همواره احتمال میدهند كه آرامش، شادی، و امیدشان ناشی از بیخبریای باشد كه روشنفكران بدان رضا دادهاند. (در اینجا نیز ممكن است گفته شود كه روشنفكران اخلاقاً موظفند كه، برای اینكه درد و رنج شهروندان افزایش نیابد، این حقیقت را نیز از آنان كتمان كنند كه حقایقی را از آنان كتمان میكنند).
خامساً: از توانایی شگفتانگیزی كه انسان در انطباق دادن (Adaptation) خود با محیط دارد غافل نباید شد. درست است كه اطلاع بر بسیاری از حقایق، بیدرنگ و موقتاً، درد و رنج میزاید، اما انسان همواره میتواند، دیر یا زود و كم یا بیش، خود را با وضع معرفتی جدید انطباق دهد، یعنی راههایی برای زدودن درد و رنجهای ناشی از این اطلاع بیابد. در این صورت، كیست كه نپذیرد كه وضع جدید بهتر از وضع قدیم است؟ در وضع قدیم به سبب بیخبری از واقعیات دستخوش درد و رنجی نبودیم، و در وضع جدید علیرغم خبر یافتن از واقعیات گرفتار درد و رنج نیستیم.
میتوان گفت كه چه تضمینی هست كه اگر تاكنون همیشه توانستهایم خود را با اوضاع و احوال نوظهور وفق دهیم درآینده نیز بتوانیم چنین كنیم؟ آیا محال است كه پارهای از حقایق چنان باشند كه پس از علم به آنها هیچ مكانیسم دفاعیای نتواند از متلاشی شدن روانی ما جلو گیرد؟)
ملاحظه شد كه نگارنده، در عین اینكه رجحان وظیفۀ تقریر حقیقت را بر وظیفه تقلیل مرارت “شهود” میكند، دلیل قاطعی به سود ترجیح تقریر حقیقت بر تقلیل مرارت ندارد. با این همه، براین نكته تأكید دارد كه هر چه التزام روشنفكر به اخلاق و معنویت بیشتر میشود میزان اهمّیّتو فوریّت این مسئله (ظاهراً) لاینحل در نظرش فزونی میگیرد. و این است وجۀ تراژیك زندگی روشنفكری.
مهرورزی و غمخواری ما نسبت به همۀ انسانها، به ویژه افتادگان و درماندگانی كه هیچ سخنگویی ندارند، دم افزون باد..!
گزیده از مقالۀ «تقریر حقیقت و تقلیل مرارت»
| در کتاب «راهی به رهایی» |صفحۀ ۹ |چاپ نشر نگاه معاصر
@mostafamalekian
13.8K views10:47