Get Mystery Box with random crypto!

مصطفی ملکیان

آدرس کانال: @mostafamalekian
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 61.41K
توضیحات از کانال

🔸جهت انتقادات،پیشنهادات وهمکاری:
👤 @admynchannel
🔸پاسخ به سؤالات متداول (پشتیبان کانال) :
👤t.me/mostafamalekiian
🔸صفحه اینستگرام:
instagram.com/mostafamalekian_official/
🔹کانال ناقد:
@naghedchannel

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2024-01-23 12:33:39 اخلاقی زندگی کردن چه فایده ای دارد؟ مصطفی ملکیان آیا هستی واکنش متناسب نشان می‌دهد به راست و دروغ؟ به راست یک واکنش نشان می‌دهد و به دروغ یک واکنش متفاوتی نشان می دهد؟ آیا واقعا من به این قائلم یا نه؟ واقعیت اش این است که من به این قائلم خودم. خودم…
16.0K viewsedited  09:33
باز کردن / نظر دهید
2024-01-19 13:47:17 ادامه

رابعاً: اگر شهروندان یك جامعه احتمال بدهند كه روشنفكران، ولو برای اینكه درد و رنج شهروندان را افزایش ندهند، گاهی بعضی از حقایق را از آنان كتمان می‌كنند اعتماد خود را به آنان از دست می‌دهند و درد و رنج ناشی از این بی‌اعتمادی، آن هم در جایی كه مرجع دیگری برای اعلام حقیقت وجود ندارد، كم نیست. افزون بر این، شهروندان، در این فرض، از احساس عمیق آرامش، شادی، و امید نیز بی‌نصیب می‌شوند، چرا كه همواره احتمال می‌دهند كه آرامش، شادی، و امیدشان ناشی از بی‌خبری‌ای باشد كه روشنفكران بدان رضا داده‌اند. (در اینجا نیز ممكن است گفته شود كه روشنفكران اخلاقاً موظفند كه، برای اینكه درد و رنج شهروندان افزایش نیابد، این حقیقت را نیز از آنان كتمان كنند كه حقایقی را از آنان كتمان می‌كنند).

خامساً: از توانایی شگفت‌انگیزی كه انسان در انطباق دادن (Adaptation) خود با محیط دارد غافل نباید شد. درست است كه اطلاع بر بسیاری از حقایق، بیدرنگ و موقتاً، درد و رنج می‌زاید، اما انسان همواره می‌تواند، دیر یا زود و كم یا بیش، خود را با وضع معرفتی جدید انطباق دهد، یعنی راه‌هایی برای زدودن درد و رنج‌های ناشی از این اطلاع بیابد. در این صورت، كیست كه نپذیرد كه وضع جدید بهتر از وضع قدیم است؟ در وضع قدیم به سبب بی‌خبری از واقعیات دستخوش درد و رنجی نبودیم، و در وضع جدید علی‌رغم خبر یافتن از واقعیات گرفتار درد و رنج نیستیم.

می‌توان گفت كه چه تضمینی هست كه اگر تاكنون همیشه توانسته‌ایم خود را با اوضاع و احوال نوظهور وفق دهیم در‌آینده نیز بتوانیم چنین كنیم؟ آیا محال است كه پاره‌ای از حقایق چنان باشند كه پس از علم به آنها هیچ مكانیسم دفاعی‌ای نتواند از متلاشی شدن روانی ما جلو گیرد؟)
ملاحظه شد كه نگارنده، در عین اینكه رجحان وظیفۀ تقریر حقیقت را بر وظیفه تقلیل مرارت “شهود” می‌كند، دلیل قاطعی به سود ترجیح تقریر حقیقت بر تقلیل مرارت ندارد. با این همه، براین نكته تأكید دارد كه هر چه التزام روشنفكر به اخلاق و معنویت بیشتر می‌شود میزان اهمّیّتو فوریّت این مسئله (ظاهراً) لاینحل در نظرش فزونی می‌گیرد. و این است وجۀ تراژیك زندگی روشنفكری.
مهرورزی و غم‌خواری ما نسبت به همۀ انسان‌ها، به ویژه افتادگان و درماندگانی كه هیچ سخن‌گویی ندارند، دم افزون باد..!



گزیده از مقالۀ «تقریر حقیقت و تقلیل‌ مرارت»
| در کتاب «راهی به رهایی» |صفحۀ ۹ |چاپ نشر نگاه معاصر

@mostafamalekian
13.8K views10:47
باز کردن / نظر دهید
2024-01-19 13:47:06 تقریر حقیقت مقدّم است بر تقلیل مرارت

مصطفی ملکیان

به این دلیل که:
اولاً: چنان‌كه گفته شد، تقریر حقیقت از مصادیق التزام به وعده‌ها، یعنی از وظایف فی‌بادی‌النظر گذشته‌نگر (ناشی از افعال قبلی خود شخص) است و تقلیل مرارت از وظایف فی‌بادی‌النظر آینده‌نگر؛ و به نظر می‌رسد كه انجام وظایف گذشته‌نگر، جز در مواردی استثنایی، بر انجام وظایف آینده‌نگر اولویت دارد. (البته، ممكن است كسی همین مورد كنونی، یعنی تعارض تقریر حقیقت و تقلیل مرارت، را از موارد استثنایی بداند).

ثانیاً: اگر در محاسبات‌مان بیشتر به درد و رنج‌های درازمدت و شدید توجه داشته باشیم، نه به درد و رنج‌های كوتاه‌مدت و خفیف، (كه ظاهراً موظف به همین كاریم، اگرچه مفاهیم “درازمدت”، “كوتاه مدت”، “شدید”، و “خفیف” از مفاهیم كیفی و، در نتیجه، مبهم‌اند و تشخیص مصادیق آنها، در بسیاری از موارد، آسان نیست) می‌توان گفت كه، روی هم رفته، دانستن حقایق، در قیاس با گرفتار اباطیل و اوهام بودن كمتر درد و رنج‌زا و بیشتر درد و رنج‌زداست. (البته، باز ممكن است كسی این گزارۀ فلسفی و مابعدالطبیعی را قبول نداشته باشد و مثلاً معتقد باشد كه: “هر كه را علم افزاید حزن افزاید”).

ثالثاً: درست است كه، در بسیاری از موارد، غفلت و بی‌خبری از واقعیت آرامش‌آور، شادی‌زا، و امیدبخش است و از درد و رنج می‌كاهد یا، لااقل، بر آن نمی‌افزاید؛ امّا غافلان و بی‌خبران نیز اگر روزی دریابند كه كسانی حقیقت را از آنان كتمان كرده‌اند و فریب‌شان داده‌اند از احساس فریب‌خوردگی خود دستخوش درد و رنجی می‌شوند به‌مراتب بیش از درد و رنجی كه در حین غفلت و بی‌خبری از تحمل‌اش معاف بوده‌اند، علی‌الخصوص اگر توجّه كنیم كه بسیاری از آدمیان، به سبب سنخ روانی خاص خود، از هیچ چیز به اندازۀ كشف فریب‌خوردگی خود احساس درد و رنج نمی‌كنند. (باز ممكن است گفته شود كه چه بسا كسانی كه یا تا آخر عمر درنمی‌یابند كه فریب ‌خورده‌اند و، بنابراین، به درد و رنج ناشی از چنین دریافتی گرفتار نمی‌شوند یا، پس از دریافت فریب‌خوردگی نیز، باز، روی هم رفته، درد و رنج ناشی از این دریافت را كمتر از درد و رنجی می‌بینند كه به واسطۀ غفلت و بی‌خبری از تحملش معاف بوده‌اند).

@mostafamalekian

ادامه
12.6K views10:47
باز کردن / نظر دهید
2024-01-16 16:44:33 کسی که جرئت نمی‌کند با یک مور به جنگ برود با جن و انس به جنگ می‌رود چون با مور به جنگ نرفته است

مصطفی ملکیان

اینکه از پیامبر نقل شده که اگر خورشید را در کف دست راستم بگذارید و ماه را در کف دست چپم بگذارید من عدول نمی کنم، این یک قوت قلب است و اینکه علی ابن ابیطالب می گفت که اگر جمیع جن و انس در مقابل من بایستند من متزلزل نمی‌شوم این یک قوت قلب است.

این را کسی می گوید که می‌گوید من جرئت نمی کنم یک دانه گندمی را از دهان موری بگیرم. اتفاقا به خاطر همین آن پدید آمد. کسی که جرئت نمی‌کند با یک مور به جنگ برود با جن و انس به جنگ می‌رود چون با مور به جنگ نرفته است. یعنی یک آدمی که اینقدر دقت اخلاقی دارد که می‌گوید من یک دانه گندم را از دهان یک مور نمی گیرم این به همین جهت می‌تواند مقابل جن و انس بایستد و بگوید از حرف خودم برنمی گردم این قوت قلبش ناشی از آن است.

من یک وقتی یک جایی این را گفته بودم که کسی که از جنگ با مور می‌ترسد اما از جنگ با کل جن و انس نمی ترسد به خاطر این است که از جنگ با مور می ترسیده است یعنی آدمی که از جنگ با پیرزن، بیوه زن فقیر می‌ترسد آن وقت می‌تواند با یک قدرت بزرگ جنگ کند

@Mostafamalekian
15.2K viewsedited  13:44
باز کردن / نظر دهید
2024-01-15 13:35:17
#ادمین_کانال

با اندوه و تأثر فراوان درگذشت دکتر کریم مجتهدی را به همه دوستداران ایشان و اهالی فرهنگ و اندیشه تسلیت عرض می‌نماییم.

@mostafamalekian
13.2K views10:35
باز کردن / نظر دهید
2024-01-14 19:32:05 فوايد اخلاقی زيستن

مصطفی ملکیان

طبق ديدگاه اول اخلاقی زيستن باعث می شود بقای زندگی اجتماعی، كمًا و كيفًا محفوظ بماند و اين فايده اخلاقی زيستن است . يعنی اگر اخلاقی زندگی نكنيم، اولين خسارتی كه می بينيم اين است كه زندگی اجتماعی كمًا و كيفًا نابود می شود؛ منظور از « كمًا » روشن است ولی كيفًا يعنی اينكه ممكن است يك جامعه هنوز نابود نشده باشد، ولي در آن جامعه، عدم امنيت، عدم اعتماد، فقر و مشكلات ديگر وجود داشته باشد . يعنی چنين جامعه ای گويا به لحاظ كيفی نابود شده است . اين يك ديدگاه درباره فايده يا پيامد اخلاقی زيستن است؛

ديدگاه دوم معتقد است می شود بدون اخلاق هم، جامعه كمًا و كيفًا از هم نپاشد . امروزه بسياری معتقدند كار اخلاق را حقوق دان و قانون انجام می دهد؛ يعنی حتی اگر اخلاق نباشد، قانون مانع متلاشی شدن جامعه می شود. اگر قانون رعايت شود، جامعه متلاشی نمی شود. لذا در اين ديدگاه فايده اخلاق را در آرمان های روان شناختی می دانند . وقتی انسان اخلاقی زندگی كند، مثلا راست بگويد يك آرامش درونی می يابد، اما وقتی دروغ بگويد اضطراب، غلق و دل نگرانی دارد؛ وقتی هم راستگويی، صداقت، تواضع و احسان دارد، يك سلسله امور روانی برايش حاصل می آيد كه كاری هم به كيان اجتماعی ندارد . به عنوان مثال در بعضی از جوامع غربي، بالاخص بعضی از جوامع كشورهای اسكانديناوی، كه كشورهای كوچكی هستند با جمعيت های ۳ تا ۴ ميليون، مطلوب های اجتماعی شان واقعًا فراهم است و با قانون اين كار را كرده اند؛ يعنی هيچ مشكل اجتماعی وجود ندارد، ولی در عين حال در اين جوامع خودكشی، افسردگی، بی خوابی و بيماری های عصبی وجود دارد و واليوم مصرف زيادی دارد؛ به اين دليل كه گويا مطلوب های روان شناختی حاصل نمی آيد.

امور بيرونی را می توان با زور قانون سر و سامان داد؛ يعنی می توان بهداشت را تأمين كرد، بيماری ها را ريشه كن كرد و مانع ظلم افراد به يكديگر شد و ماليات ها را به موقع دريافت كرد، ولی در عين حال گويی چيزهای ديگری هم وجود دارد كه تأمين نشده است . كسانی گفته اند اخلاقی زيستن باعث می شود عامل يعنی كسی كه به اخلاق عمل میكند از لحاظ روانی سلامت پيدا كند؛ يعنی آرام، شاد و اميدوارشود و در زندگی اش معنا بيابد و رضايت باطن داشته باشد؛

كسانی هم گفته اند اتفاقًا گاهی اخلاقی زيستن، عكس خواسته های روانی انسان است . يعنی گاهی اوقات كسی كه اخلاقی زندگی می كند، به وضع روانی خودش ضربه می زند. لذا ديدگاه دوم را نمی پذيرند و ديدگاه سوم را طرح مي كنند و آن اينكه وقتی انسان اخلاقی زندگی می كند، نوعی استكمال درونی در خودش احساس می كند، يعنی احساس می كند دارد انسان بالا « احترام به خودِ» بزرگ تر می شود، و انسان بالغ تری می گردد و می رود. يعنی ممكن است انسان درد و رنج بكشد، ولی احساس می كند هم اكنون، همان چيزی كه هستم مهم تر، عظيم تر، با جلال تر، و به تعبيرانگليسی با dignity بيشتری هستم . اكنون كريم تر از گذشته ام هستم، ولو آنكه بر اثر راست گفتن به هزار مخمصه هم افتاده باشم و هزار گرفتاری داشته باشم، ولی اكنون يك dignityای دارم كه قبلا نداشته ام. يعنی قبلا پيش خودم خوار و خفيف بوده ام و عزت نفس نداشته ام، اما اكنون پيش خودم احساس كرامت، عزت و dignity می کنم.


روش شناسی مطالعات مقایسه ای عرفان |صفحات 253 تا 256

@mostafamalekian
13.3K views16:32
باز کردن / نظر دهید
2024-01-11 13:36:34 صوت سخنرانی مسابقه با خود یا دیگری؟! موفقیت یا رضایت ؟
سخنرانی استاد ملکیان در جمع دانشجویان، فروردین 94
@mostafamalekian
16.6K views10:36
باز کردن / نظر دهید
2024-01-11 13:36:24
سخنرانی «مسابقه با خود یا دیگری، موفقیت یا رضایت؟»| مصطفی ملکیان| سال ۱۳۹۴

@mostafamalekian
16.4K views10:36
باز کردن / نظر دهید
2024-01-10 14:47:47 انسان آزاده کیست؟

باروخ اسپینوزا

انسانِ آزاده از کسی نفرت ندارد، از کسی در خشم نیست، بر کسی حسد نمی‌ورزد، از کسی آزرده نیست، کسی را خوار نمی‌دارد، و، به هیچ روی، مستعدّ عُجب نیست... افزون بر این، انسانِ آزاده، پیش از هر چیز، این را مدِّ نظر دارد که همه چیز از ضرورت سرشت الاهی برمی‌آید و، بنابراین، هر چه آزارنده و بدش می‌داند و هر چه، افزون بر این، شریرانه، خوف‌انگیز، ناعادلانه، و فرومایه می‌نُماید از این واقعیّت نشأت می‌پذیرد که او خودِ چیزها را به نحوی کژومژ، پاره پاره، و آشفته تصوّر می‌کند. به این جهت، مهمّتر از همه، می‌کوشد تا چیزها را به صورتی که، در حد‌ِّ ذاتِ خود، هستند تصوّر کند و موانع بر سرِ راه ِمعرفتِ حقیقی، از قبیلِ نفرت، خشم، حسد، ریش‌خند، عُجب، و دیگر چیزهایِ ازاین‌دست، را از میان بردارد. و، بدین‌سان، می‌کوشد که، تا آن‌جا که می‌تواند نیکی کند و شادی.

روح اسپینوزا، ص ۹۲ به نقل از (اسپینوزا، اخلاق، بخشِ ۴، قضیّه‌یِ ۷۳ )

@mostafamalekian
14.9K viewsedited  11:47
باز کردن / نظر دهید
2024-01-07 09:20:44    ادامه

ما می‌گوییم روند نازل شدنش به این شکلی است که ما می‌گوییم. اما خود قرآن این را داد نمی‌زند. قرآن در سه جا این حرف را زده اما ما نمی‌دانیم ترتیبش چیست. بنابراین شدت و خفت ایجاب‌ها و تحریم‌ها مشخص نیست. ممکن است کسی بگوید اول خدا حرام کرد، بعد گفت منافعی هم دارد بعد گفته اشکالی ندارد بخورید اما وقتی مست‌اید به نماز نایستید. نمونه‌اش را داشتیم. اول گفته شده که در ماه رمضان با همسران‌تان به صورت کلی مقاربت جنسی نداشته باشید.

اول حرام شد که در کل ماه رمضان زنان و شوهران با هم مقاربت جنسی داشته باشند. بعد قرآن گفت من خائنه‌ی شما را می‌دانم، یعنی می‌دانم که به این حرف خیانت می‌کنید چون برایتان رعایتش سخت است. بعد گفت: أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِكُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ ۚ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ)[ البقرة ۱٨۷]؛

آمیزش و نزدیکی با همسرانتان در شب روز بر شما حلال گردیده است، آنان لباس شما هستند و شما لباس آنها، خداوند می‌دانست که شما به خودتان خیانت می‌کردید، پس توبه‌ی شما را پذیرفت و شما را بخشید، پس اکنون (در شبهای رمضان می‌توانید) با آنان آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته طلب کنید. و بخورید و بیاشامید،تا  رشته ی سپید صبح از رشته‌ی  سیاه (شب) برای شما آشکار شود، سپس روزه را تا شب به پایان رسانید، و در حالی که در مساجد معتکف هستید؛ با زنان آمیزش نکنید، این مرز های الهی است پس به آن نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن می‌‌سازد؛ باشد که پرهیزگار شوند.

فقهای ما می‌گویند قرآن از رقیق به غلیظ رفته، اما مستندی ندارند، چون قرآن به ترتیب نیست. کما اینکه اگر قرآن لفظی درش نبود نمی‌شد راجع به ماه رمضان و همبستری هم نظر داد. منتهی آنجا قرآن از یک لفظی استفاده کرد که می‌فهمیم قرآن اول غلیظ بود و بعد رقیق شده، چون قرآن می‌گوید فهمیدیم که به این حکم شب‌ها خیانت می‌کنید و الان خدا به شما تخفیف داد. اینجا می‌فهمیم تحریم حکم اول است که به طور کلی در ماه رمضان نباید همبستری باشد.

@mostafamalekian
14.4K views06:20
باز کردن / نظر دهید