2021-05-10 21:29:47
تز یازدهم
- پس چطور ممکن است رهبر که قرار بوده حامی مردم باشد رفتهرفته حاکمی جبار شود؟ روشن است که این تبدیل زمانی صورت میبندد که او دست به کاری زند که میگویند آن مرد در حکایت معبد زئوس در گرگ-کوهِ آرکادیا کرد.*
کدام حکایت؟
- حکایت این است که کسی که جگر انسانی را که قربانی شده است و با جگر دیگر قربانیها چرخ شده، یعنی آمیختۀ جگر انسان قربانی و جگر حیوانهای قربانی، بخورد به حکم سرنوشت گرگ میشود. تاکنون به گوشت خورده این داستان؟
آه، بله.
- حکایت رهبر مردم به حکایت این مرد میماند؛ او که زمام جماعتی را به طور کامل در دست دارد و از ریختن خون خویشانش ابا ندارد؛ با روش دلخواه حاکمان به آدمها اتهامهای دروغ میزند و ایشان را به محکمه میکشاند و میکشد و زندگی آدمیان را تباه میکند و با زبان و لبان ناپاک خون همشهریانش را به نیش میکشد؛ بعضی را میکشد و دیگران را تبعید میکند و در همان حال از الغای وامها و تقسیم زمینها دم میزند؛ به گمانت پس از همۀ این کارها سرنوشتش چه خواهد بود؟ آیا سرنوشتی جز این خواهد داشت که یا به دست دشمنانش هلاک شود یا مرتبۀ انسانی را از کف دهد و گرگ شود – یعنی حاکمی مستبد و جبار؟
از رسالهٔ
“جمهور” افلاطون
* در یونان باستان، لوکایا نام جشنی کهن است با مناسکی سرّی در دامنههای کوه لوکایون («گُرگ-کوه»)، بلندترین قله در منطقۀ روستایی آرکادیا. آیینها و افسانههای مربوط به این مناسک و شعائر بدوی تشرف یا گذار متمرکز بر رشتهای باستانی از همنوعخواری و امکان تبدیل ذکور نوبالغِ حاضر در مناسک به گرگ-انسان است. این جشن سالانه برگذار میشد، احتمالاً در آغاز ماه مه.
در اسطورههای یونان، لوکائون از شاهان آرکادیا بود و بنا به محبوبترین روایت داستان میکوشد علم مطلق زئوس را بیازماید و به این منظور در پذیرایی از خدای خدیان گوشت بریانِ پسر خودش، یعنی نوکتیموس، را در برابر زئوس میگذارد تا ببیند آیا او براستی همه چیز را میداند. زئوس، در مقابل این اعمال فجیع، لوکائون را تبدیل به گرگ میکند و اولاد او را میکشد؛ اما نوکتیموس به ارادۀ زئوس به زندگی بازمیگردد.
http://thesis11.com
https://t.me/thesis11site
661 views18:29