2022-07-19 22:09:11
سریال Banshee – قسمت اول از فصل سوم
دیالوگ:
A: The whole thing is just so fucked up
B: I bet they freaked when they saw your tat
A: They're way too caught up in their own bullshit to pay any attention to me
ترجمه دیالوگ:
آ: همه چی قاطی پاتی شده
ب: شرط میبندم اونا (پدر مادرت) خیلی عصبانی شدن وقتی خاکوبیت رو دیدن
آ: انقدر درگیر کارای مزخرفشون هستن تا اینکه بخوان به من توجه کن
نکته 1: Be fucked up مترادف Be messed up به معنی داغون بودنه. برای مثال:
My life is totally fucked up
"اوضاع زندگیم حسابی داغونه"
نکته 2: Freak یا همون Freak out خیلی اصطلاح بزرگی تو انگلیسی محاورهای محسوب میشه. این اصطلاح در اینجا به معنی "قاطی کردن" یا عصبانی شدنه.
نکته 3: Be caught up یعنی "کاملا درگیر چیزی بودن" که کنایه از اینه که کسی سرش خیلی شلوغه.
نکته 4: در انگلیسی امروز امریکایی از واژه Way به معنی "خیلی (بیش از حد)" استفاده میشه. همچنین واژه Tat مخفف Tattoo به معنی "تتو" یا همون خالکوبیه. ضمنا از عبارت Get a tattoo به معنی "تتو کردن" استفاده میشه. واژه Bullshit هم شکل نسبتا بیادبانه برای Thing هست که بسته به موقعیت معنی پیدا میکنه.
My parents don’t understand me. I got a couple of tats and they freaked out
"والدینم منو درک نمیکنن. یه چند تا خالکوبی کردم و حسابی قاطی کردن"
I'm sorry I freaked out on you over nothing
"ببخشید سر هیچ و پوچ بهت عصبانی شدم"
My dad would really freak out if he caught me smoking
"بابام اگه منو موقع سیگار کشیدن ببینه بدجور قاطی میکنه"
A: You’re late again! Where’ve you been this time?
B: Sorry, I was caught up at work
آ: تو که باز دیر کردی! این بار کجا بودی؟
ب: ببخشید سر کار حسابی درگیر بود (سرم شلوغ بود)
This dress costs way more than I expected
"این لباس خیلی بیشتر از اون چیزی که انتظار داشتم خرج برداشت"
Stay tuned @avaltc
Admin @EngPer
10.8K views19:09