Get Mystery Box with random crypto!

مجمع دیوانگان

لوگوی کانال تلگرام divanesara — مجمع دیوانگان م
موضوعات از کانال:
A
لوگوی کانال تلگرام divanesara — مجمع دیوانگان
موضوعات از کانال:
A
آدرس کانال: @divanesara
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 15.32K
توضیحات از کانال

وبلاگ «مجمع دیوانگان» از سال ۱۳۸۶ آغاز به کار کرد و نسخه تلگرامی آن با سه نویسنده مدیریت می‌شود. اینجا به مسایل روز، سیاست، جامعه و هنر می‌پردازیم.
.
ارتباط با ادمین کانال:
@DivaneSaraAdmin
.
اینستاگرام:
instagram.com/divanesara_

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 3

2023-04-04 05:26:00
#A 417


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
595 views02:26
باز کردن / نظر دهید
2023-03-31 17:17:45 آری، این روز مهم است

#V 132

ایمان آقایاری @Imraz6768 - ایمان آقایاری - ژان ژاک روسو فیلسوفِ باورمند به حقوق طبیعی بشر، معتقد بود که انسان نمی‌تواند آزادی خود را به دیگری واگذار کند. یعنی شما مالک خود و آزادیتان هستید اما نمی‌توانید خودتان را به عنوان برده بفروشید. حق آزادی حتی از طرف خود فرد نیز قابل رد و نفی نیست.

حق انتخاب آزادانه در پهنه‌ی آزادیِ فرد و از ارجمندترین حقوق آدمی است. فرد، مختار است که دست به گزینش بزند. از گزینش سبک زندگی و شغل و تفریح گرفته تا انتخاب شکل حکومت و حاکمان. اما حقِ انتخاب، لزوما به هر انتخابی حقانیت نمی‌دهد. وقتی هم که استناد به آن و یا استفاده از آن برای سلبِ حقِ انتخاب از خود در آینده باشد، یکسره باطل است.

چهل و چهار سال پیش در چنین روزهایی اراده‌ی یک ملت (دانسته یا نادانسته) بر این قرار گرفت که در عرصه‌ای باریک و بی‌رقیب عملا از خود سلب حق و آزادی کند. ملتی که اجازه داد دیگری برایش بیاندیشد: «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». چنین انتخاب‌هایی البته که در لفظ معنی انتخاب می‌دهد، اما در معنا چیزی شبیه به تصمیم به خودکشی جمعی است، چرا که نوبت دیگری برای انتخاب وجود نخواهد داشت.

از آن روز تا به امروز، هر سال بر تعداد کسانی که خودشان را برای آن انتخاب لعنت می‌کنند افزوده شده است. عده‌ی زیادی از آنان دیگر در قید حیات نیستند. اکثریت جمعیت امروز نقشی در آن تصمیم نداشت، اما دایره‌ی شمولِ آن تصمیمِ شوم، مرزی نمی‌شناسد. داغ ننگ این قبیل انتخاب‌ها تا دنیا دنیاست بر پیشانی نسلی که خالقشان بوده باقی خواهد ماند.

اکنون روزی هزار بار در ذهن و ضمیر ایرانیان آن رفراندوم تکرار می‌شود و هر بار با الفاظی رکیک تر، پاسخ «نه» را تَکرار می‌کنند. حتی دیگر این پاسخ را در خیابان‌ها فریاد نیز می‌زنند. ولی تا به این لحظه هنوز در زیر سایه‌ی سنگین سرنوشتی هستند که غفلت پیشینیان برایشان رقم زده است. «سرنوشت تو را بتی رقم زد که دیگران می‌پرستیدند».*

شاید روزی که چندان دیر هم نباشد، این مناسبت دیگر فاقد معنا و مبنا شد و اسمش از تقویم رسمی قلم خورد. اما اگر ما نبودیم نصیحتمان به یادگار بماند: این روز را حذف نکنید، حتی اگر می‌توانید این روز را در تقویم جهانی نیز نشان گذاری کنید، فقط اسمش را عوض کنید؛ مثلا بگذارید روزِ «عبرت» یا چیزی شبیه به آن، تا هر کس از دیدن آن ورقِ تقویم بر خود بلرزد و در زمان تصمیم گیری کمی بیشتر تامل کند.

* شاملو


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
3.5K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2023-03-31 17:17:11
آری، این روز مهم است

#V 132

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.9K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 18:43:22 سال مهسا و انقلاب ملی ایران
#V 131

«بهاری دیگر آمده است آری
اما برای آن زمستان‌ها که گذشت
نامی نیست»*

نویسنده مهمان: مهرداد محمدی- نوروز مهم‌ترین باقی‌مانده‌ی «ایرانی بودن» ایرانی‌ها به عنوان یک ملت و بخشی مهم از هویت آنهاست. بعد از انقلاب ۵۷، ملیت خلاف اسلام نامیده شد و حکومت اسلامی از هر فرصتی برای شبیخون به ملت ایران و تبدیل آن به امتی بی‌دروپیکر و بنیاد‌گرا، غفلت نکرد اما نتوانست نوروز را از ایرانیان بگیرد و بدیل‌هایی هم که ارائه داد، هیچ گاه پا نگرفت.

در شروع سال نو، خواه یا ناخواه، نگاهی به سالی که گذشت می‌اندازیم و برآیندی از آن به‌دست می‌آوریم. سال ۱۴۰۱ حامل بزرگ‌ترین جنبش مردمی ضد کلیت و تمامیت ساختار موجود از آغاز حکومت اسلامی در ۴۴ سال گذشته بود. اگر مناسبت‌ها و مناسک ملی بخشی از هویت‌ تاریخی یک ملت‌اند لحظه‌هایی هم در تاریخ هرکشوری هم وجود دارند که ملتی را از نو می‌سازند یا پایه‌های ملیت را محکم‌تر می‌کنند. «لحظه‌ی مهسا»، وقتی بود که نشان داد چرا ایران یک ملت است و چطور ایرانیان به یکدیگر هم‌بسته‌ی تاریخی، اجتماعی و سیاسی شده‌اند. احتمالا هر یک از ایرانیان می‌دانند در لحظه‌ای که قتل حکومتی ژینا مهسا امینی اتفاق افتاد کجا بودند؛ در کافه‌ای در تهران نشسته بودند یا از نمازجمعه در زاهدان برمی‌گشتند یا در کمپ پناهندگان در یونان برای زندگی تقلا می‌کردند.

علی‌رغم تمام حمایت و پوشش‌های جهانی از انقلاب مهسا، اتفاقی که در ۲۵ شهریور رخ داد و جنبشی که بعد از آن ایرانیان را درگیر کرد، کاملا ایرانی بود. قتل و گرفتن زندگی برای همه‌ی انسان‌ها‌ در همه جای جهان شاید معنای مشترکی داشته باشد اما قتل مهسا امینی برای یک ایرانی در ساختار و بافتار خشونتی سیستماتیک و سرکوبی همه‌جانبه معنا شد. یک ایرانی حتی اگر ۴۰ سال از سرزمین خود دور مانده باشد، می‌داند که ماشین کشتاری که مهسا را کشت چگونه کار می‌کند و این قتل را در بستری می‌بیند که در آن کشتارهای ۶۰ و ۶۷، اوایل دهه ۷۰ تا کوی دانشگاه، جنبش سبز، دی ۹۶، آبان ۹۸ و شلیک عمدی به هواپیمای مسافربری قرار دارند.

برای یک غیرایرانی، شاید همین‌که کسی به خاطر لباس‌اش کشته می‌شود عجیب باشد و عجیب‌تر اینکه حجاب در کشوری اجباری است، اما با دیدن کشته‌شدن یک زن به‌دست گشت ارشاد، زن ایرانی با تجربه زیسته‌اش و با تاریخ سرکوب آزادی پوشش‌ و بدن‌اش می‌تواند به‌راحتی خود را جای کسی تصور کند که کشته می‌شود. یک ایرانی این قتل را نه صرفا حادثه‌ای دردناک، که تکه‌ای از پازل جنایت‌های یک سیستم می‌بیند و از طرف دیگر، مبارزه‌اش را هم در امتداد تاریخ خود صورت‌بندی و پیگیری می‌کند.

نام ژینا به معنای دقیق کلمه «رمزی» شد که راهپیمایی زنان در اسفند ۵۷، خودسوزی هما دارابی، قتل‌های زنجیره‌ای، قتل ندا آقاسلطان، دختران خیابان انقلاب و همه رنج‌های آزادی‌خواهانه ایرانیان را دربرگرفت. لحظه‌ی مهسا، ملی بود شعار و موضوعیتی داشت که پیونددهنده ایران با جهان بود: زن، زندگی، آزادی! مساله زنان سال‌هاست که در دموکراتیک‌ترین کشورها هم جدی گرفته می‌شود و مبارزه‌ای جاری است، زندگی که به‌طور بدیهی پیونددهنده‌ موجودیت‌هاست و اهمیت و اولویت آزادی هم که بزرگ‌ترین دستاورد دنیای جدید است.

خلاصه‌ی سالی که گذشت همان می‌شود که مادر ژینا نوشت: «نازم به سر زلف تو ای دختر ایران/ کز پرده برون‌رفت و بهم‌ریخت جهانی»

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
937 views15:43
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 18:42:30
یادداشت وارده:
سال مهسا و انقلاب ملی ایران
#V 131

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
734 views15:42
باز کردن / نظر دهید
2023-03-13 01:22:43 شرح پریشانی ما

#V 129

ایمان آقایاری @Imraz6768 - نگارنده جسارت کرده و حکایتی به این شرح ساخته است:

«جمعی شبانه به خانه‌ی فردی یورش برده، اعضای خانواده‌اش را کشته، تمام اموالش را غارت و خودش را مضروب نموده و خانه‌اش را به آتش کشیده و گریختند. چندی بعد قاصدی سر رسید و به فردِ فلک زده گفت: خبر داری که سارقانِ اموال و قاتلانِ اعضای خانواده‌ات بر سر تقسیم غنایم با هم مشاجره کرده‌، چند تن در توطئه‌ای دیگران را قال گذاشته و همه‌ی اموال مسروقه را با خود برده‌اند؟
فرد بخت برگشته که هنوز حیرانِ بلایی بود که بر سرش آمده‌، زاری کنان فریاد برآورد که: وامصیبتا! مرا دیگر طاقت چنین خبر تلخی نبود.»

طنز حکایت بالا هر چقدر هم که سرگیجه آور باشد به گردِ پای داستان «ابسورد» اما واقعیِ پایین نیز نمی‌رسد: اخیرا «کلیپی» در فضای مجازی منتشر شده که با جمع بندی سخنان «حاتم قادری» و «عابد توانچه» نتیجه میگیرد حملات شیمیایی صورت گرفته به مدارس و خوابگاه‌های دخترانه، از جانب طیفی از حاکمان، برای ضربه زدن به دیگر طیف‌ها و مقامات جمهوری اسلامی طراحی شده است. این قبیل تحلیل‌ها حاوی هشدارهای غیر قابل درکی هستند.

اولا برای مردمی که حکومت از هر دری به مال، جان و روانشان تعرض می‌کند چه اهمیتی دارد که کدام بخش از حاکمیت پیروز نهایی این صحنه‌سازی‌ها است؟

ثانیا مگر نهاد و دستگاهی در این حکومت کارکرد مطلوبی داشته و یا ملجأی برای دادخواهی مردم بوده که باید از کودتای بخشی علیه بخش دیگر هراسان شد؟ ضمن اینکه این روایات طوری منعکس می‌شوند که گویی باید بیشتر نگران توطئه‌ای علیه نظام بود تا توطئه‌ی نظام علیه مردم.

ثالثا این قبیل تحلیل‌ها مرجع شرارت‌ها را نادیده می‌گیرند و با حواله‌ی آن‌ها به دست‌های پشت پرده از قضا به بازی ابهام آفرینی که حکومت بانی آن است دامن می‌زنند.

و اما باید از صاحبان چنین تحلیل‌ها یا سازندگان چنین کلیپ‌هایی منابع اطلاعاتشان را جویا شویم. در چنین مواردی، متهم کردن کلیت حکومت حائز توجیهاتی است. مثلا اینکه چطور در چنین فضای امنیتی سهمگینی که هر حرکت ریز و درشتی از جانب شهروندان زیر نظر قرار دارد گروهی بدون هماهنگی با دستگاه‌های حکومتی می‌تواند در سطحی وسیع اقداماتی مخرب صورت دهد؟ یا وقتی هیچ نهاد مستقلی برای رسیدگی در درون حکومت وجود ندارد و نهادهای بین‌المللی نیز مجوز ورود نمی‌یابند، چنین ظنی طبیعی است. اما وقتی ادعا کنیم نه تمام حکومت یا رأس آن و یا دستگاه‌های مرتبط با این موضوع، بلکه گروه‌هایی خاص مرتکب اقدامات مذکور شده‌اند، آنگاه باید منابع اخبار و مستندات مدعایمان را به میان آوریم؛ چرا که پا را از دایره‌ی حدس و از مرزهای متهم کردن حکومت بر حسب تجربیاتِ نقش بسته بر حافظه‌ی جمعی، بیرون گذاشته و دعوی نوعی اشراف بر امور پشت پرده کرده‌ایم.

استناد به سخنان مقامات نیز اساسا محلی از اعراب ندارد. چرا که در این فقره نیز همچون موارد پیشین، مقامات می‌توانند همان «آتشنشان‌های آتش افروز»ی باشند که پس از ایجاد بحران خود را در هیات قهرمان به محل حادثه می‌رسانند.

به باورم نسبت دادن این قبیل اقدامات به گروهی تندرو در درون حاکمیت، معنای سلب صفت تندرو برای کل رژیم را دارد و این بخشی از پروژه‌ی خود خواسته‌ی حکومت است. همچنین پیوند دادن آن به گروهی که میخواهد با ضربه زدن به بخش‌هایی خود را جایگزین حکومت فعلی کند، تا این لحظه نه ناظر به مستندات قابل اعتنا و نه مویدات نظری قابل تاملی است.

به گمانم بهتر است به جای چنین گمانه زنی‌هایی که بیشتر پیچیده کردن موضوعات ساده است، به این مسأله‌ی فی‌نفسه پیچیده بپردازیم که چطور می‌توان خط بطلانی بر این تباهی کشید؛ و الّا چون و چرا در جوانب پرونده‌های عاملین این تباهی ما را در هزارتویی بی‌خروج و بی‌بازگشت می‌اندازد.

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
2.8K views22:22
باز کردن / نظر دهید
2023-03-13 01:22:20
شرح پریشانی ما
#V 130


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
1.6K views22:22
باز کردن / نظر دهید
2023-03-09 17:34:54 برسد به دست اعضای ائتلاف

#A 414

آرمان امیری @armanparian - برای مطالعه‌ی ادای‌ی یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینه‌ی INSTANT VIEW استفاده کنید.

هر شخص یا جریانی که قصد دارد در راستای انقلاب «زن زندگی آزادی» گامی بردارد و خود را همراه با حرکت مردمی نشان دهد، باید روایتی از دلایل و پیشینه‌ی رسیدن کشور به وضعیت فعلی ارائه دهد. به بیان ساده‌تر، یک گام از کلی‌گویی علیه نظام حاکم پیشتر رفته، و دقیقا توضیح دهد که کدام وجوه حقیقی و حقوقی رژیم فعلی کشور ما را به چنین وضعیتی کشانده است؟

تا همین لحظه اما، یک جریان انحرافی آشکار، اصل این اهداف بدیهی را زیر سوال برده و به نگرانی از بابت انحراف جنبش دامن زده است. البته در باب خطر «احتمال بازتولید استبداد» اختلاف نظر معناداری وجود ندارد و دست‌کم همه‌ی افراد و گروه‌ها در «سطح ادعا» هم که شده بر ضرورت دموکراسی تاکید دارند؛ انحرافی که به نظر می‌رود مورد تردید قرار گرفته، نقض اصل «برابری شهروندی»، و احتمال جایگزینی آن با سهم‌خواهی‌های هویت‌طلبانه و فرقه‌گرایی‌های قومی است. یعنی سقوط از دامان یک حاکمیت «امت‌گرای شیعی»، به دامان مجموعه‌ای ملوک‌الطوایفی از جنگ‌های بی‌پایان قومی و قبیله‌ای و عشیره‌ای، بر پایه‌ی جدال‌های فرقه‌ای و مذهبی و نژادی.

اگر برخی مدعی هستند که شخصی چون «میرحسین موسوی» به دلیل سابقه‌ی نخست‌وزیری‌اش باید پاسخ‌گوی پرسش‌هایی در مورد دهه‌ی شصت باشد، یا برخی دیگر به درستی نسبت به طرح نام «پرویز ثابتی» واکنش نشان دادند، به طریق اولی مطرح شدن نام گروه‌های مسلح با سوابق شبه‌تروریستی نیز باید به همین اندازه و ای بسا ده‌ها مرتبه بیشتر با حساسیت دنبال شود. چه سازمان مجاهدین خلق، چه گروه‌های مسلح کرد همچون دموکرات و کومله، سوابق بسیار کثیفی از جنگ‌افروزی در کشور، ترور و قتل‌عام شهروندان داخلی و همکاری با جنایت‌کاران متجاوزی همچون صدام را در کارنامه دارند.

هیچ شخص یا گروهی این مشروعیت و حقانیت را ندارد که پیشاپیش بخواهد از جانب ملت بزرگ ایران به کسی وعده‌های ویژه برای سهم‌خواهی در آینده‌ی کشور بدهد.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
10.3K views14:34
باز کردن / نظر دهید
2023-03-09 17:34:46
برسد به دست اعضای ائتلاف

#A 416


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
2.6K views14:34
باز کردن / نظر دهید
2023-03-06 21:25:49 پیام دقیق به ما رسیده است: خفه می‌کنیم*

#V 129

ایمان آقایاری @Imraz6768 - داستان «مسمومیت‌های سریالی» دختران یا همانطور که عده‌ای به درستی نام گذاری کرده‌اند «حمله‌ی شیمیایی» به مدارس و خوابگاه‌های دخترانه، مانند بسیاری از پرونده‌های دیگر در جمهوری اسلامی با ابهامات بسیاری همراه است. هنوز به درستی نمی‌دانیم که این حملات از جانب کدام نهاد و با چه اهداف مشخصی پی ریزی شده و پیگیری می‌شوند. اگر به برآيند افکار عمومی آنچنان که در فضای مجازی بازتاب یافته اعتنا کنیم «کار کارِ خودشان است». احتمالا این بار هم حدس عمومی که مبتنی بر شناختی بی واسطه از حکومت است درست باشد.

جمهوری اسلامی در تمام حوزه‌های داخلی و خارجی به بن بست رسیده است. البته این مساله‌ی کاملا جدیدی نیست، اما به صحنه آمدن کثیری از مردم در داخل و خارجِ ایران با هدف مشخصِ پایان دادن به تمامیت وضع موجود و کوتاه نیامدن طرفین، مختصات جدیدی را پدید آورده است. این موقعیتِ خطیر، خطرات بیشتری را برای نظام به همراه دارد. از آغاز جنبش زن-زندگی-آزادی حکومت از اِعمالِ هیچ فشار و سرکوبی خودداری نکرده، اما علیرغم آرام‌تر شدن التهابات، هر دو طرفِ منازعه می‌دانند که این حتی «صلحِ مسلح» نیز نیست، بلکه وقفه‌ای در میانه‌ی نبرد است.

حال حکومتی که بیگانگی ذاتی‌اش با امرِ کفایت و کاردانی بر احدی پوشیده نیست و پایه‌های حکومتش همواره روی سلطه بر ذهن و بدن شهروندان استوار بوده چه ترفندی را باید در پیش بگیرد؟ کانون‌های خیزش و اعتراض، به جز خیابان که فعلا کمابیش در تصرف قلدران جمهوری اسلامی است، کجاها بوده؟ شعارهای محوری چه دلالت‌هایی داشته؟ کدام اقشار پیش قراولان جنبش بوده‌اند؟

قتل مهسا امینی یا بهتر بگویم قربانی کردن مهسای ایران در پای «خدای دهه‌ی شصت» جرقه‌ی آغاز اعتراضاتی بود که شعار زن-زندگی-آزادی را سرلوحه قرار داد و امروز جمهوری اسلامی دقیقا زن، زندگی و آزادی را آماج حملاتِ بی امان و مجددِ خود قرار داده است. با این اوصاف، اگرچه مستندات درخوری وجود ندارد اما بنا به دلایلی گمان می‌کنم که این حملات به صورت سازمان یافته و با چند هدف دنبال می‌شود:

اولا سرکوب‌های شدید، گسترده و چند لایه در کنار فشارهای کمرشکن معیشتی، جامعه را به وضع بدی دچار کرده که جمهوری اسلامی می‌تواند با افزودن بر حجم مسائل و آوار آن‌ها از جوانب دیگر بر سر مردم نوعی کرختی را بر جامعه تحمیل کند. ضمنا توجیهاتی را بر امنیتی کردن فضا بیفزاید.

دوم اینکه وقتی این فجایع از جانب نهادی نامرئی رقم می‌خورند بر ابهام و گنگی می‌افزایند و اگرچه مردم منشا شرارت‌ها را می‌شناسند، اما چون بر خلاف سرکوبِ عریانِ خیابانی، حضور فیزیکی‌اش لمس نمی‌شود هم به آشفتگی در فضای ذهنی جامعه می‌انجامد و هم زبان دولت‌های خارجی و نهادهای بین‌المللی را در محکومیت دچار لکنت می‌کند.

سوم اینکه چنین اقداماتی حاوی پیامی ضمنی به داخل و خارج نیز هست؛ یعنی رونمایی از آنچه در صورت لزوم و در وقت مقتضی، در سطح وسیع و با شدت بیشتر انجام خواهد شد.

و در آخر اینکه فصل گرما در پیش است. بهار و تابستان می‌تواند برای جمهوری اسلامی همان زمستانی باشد که دیگران را به رسیدنش تهدید می‌نمود. از کاهش لباس تا افزایش محافل، از مطبوع شدنِ هوا برای گردِ هم آمدن در خیابان تا گردهمایی‌های دانشجویی، همواره برای حکومت جمهوری اسلامی تهدیداتی بالقوه بوده‌اند، چه رسد به حالا که مردم در معنای تام و تمامِ آن دیگر جانشان از دست این جانیان به لب رسیده است.

به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی وضعیت را به خوبی دریافته، نیک آگاه است که به سرحدّاتِ خود رسیده و نمی‌تواند به پیش رَوَد، هر گام به پس را نیز سقوط خود تلقی می‌‌نماید؛ بنابراين تقلا می‌کند بازی را در لب مرز ادامه دهد و این برزخ را _ که البته برای مردم به منزله‌ی زیستن در دوزخ است _ حفظ کند.

پانویس:
* برگرفته از سخنان هوشنگ گلشیری در مراسم محمد مختاری: «آن‌قدر عزا بر سرمان ریخته‌اند که فرصت زاری کردن نداریم، پیام دقیق به ما رسیده است: خفه می‌کنیم».



کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
3.3K views18:25
باز کردن / نظر دهید