Get Mystery Box with random crypto!

جامعه‌شناسی

آدرس کانال: @iransociology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 41.26K
توضیحات از کانال

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2023-09-10 12:04:57 شما صاحب این مملکت نیستید؛ یادداشت روزنامه هم‌میهن درباره «هرکه نمی‌خواهد، برود»
سیدعبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامه‌نگار

روزی که آن خانم محترم گفت، هرکس از وضع موجود ناراضی است جمع کند و از این مملکت برود، کمتر کسی فکر می‌کرد این‌جمله زشت و زننده به‌زودی به تئوری یک جناح سیاسی در ایران بدل شود و بزرگ و کوچک این جماعت به دیگران بگویند: اوضاع همین هست که هست؛ اگر ناراضی هستید جمع کنید، بروید. البته از اول هم معلوم بود که آن تمامیت‌خواهی افسارگسیخته، روزی از چنین جاهایی سر در خواهد آورد. آدمیزاد اگر اهرمی برای مهار نداشته باشد، حرص و ولعش سیری‌ناپذیر است؛ حتی اگر این حرص را پشت شعارهای ارزشی و انقلابی پنهان کند.

اگر همان روز اول بابت چنین توهینی به مردم ایران، توبیخ می‌شدید و به شما و دوستان‌تان می‌فهماندند که صاحب این مملکت نیستید، کار به این جاها نمی‌کشید. طبیعی است که وقتی کوسِ «أناَ رَبُّکُمْ الأعْلی» می‌زنید و کسی جلوی‌تان را نمی‌گیرد، کار به همین فضاحت‌ها می‌کشد. از تریبون رسمی مملکت به هم‌وطنان خودتان می‌گویید: جمع‌کن برو! این ادبیات را اشغالگران صهیونیست هم در مقابل فلسطینی‌ها به‌کار نگرفتند. لااقل آن اوایل در پی تطمیع آن‌ها بودند و خریدن زمین‌های‌شان.

جمع‌کن برو، فقط یک شعار خوش‌آهنگ نیست که لقلقه کوچک و بزرگ این‌ها شده باشد؛ یک عقیده است. یک عقیده فاسد سیاسی. دعوا هم فقط بر سر حجاب و سلائق شخصی نیست. آن‌هایی که از اوضاع دانشگاه‌ها راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از وضعیت رسانه راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از انتخابات راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از مهار تورم و بهار تورم راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از بیکاری راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. آن‌هایی که از فدراسیون فوتبال راضی نیستند، باید جمع کنند و بروند. سرانگشتی هم حساب کنید، اکثر این مردم باید جمع کنند و بروند و شماها بمانید و مدینه فاضله‌تان.ایرادی هم ندارد ولی حالا که چشم دیدن کسی جز خودتان را ندارید، لااقل تسهیلاتی برای جمع‌کردن آن‌هایی که باید بروند فراهم آورید، چون ممکن است همین‌جا بمانند و کار دست‌تان بدهند./هم‌میهن

رصدخانه مهاجرت ایران

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
17.6K viewsedited  09:04
باز کردن / نظر دهید
2023-08-30 22:40:28 ستّاره فرمانفرمائیان، پایه‌گذار مددکاری اجتماعی در ایران

در سال ۱۳۱۲ وقتی ستّاره دوازده‌ساله بود و باید به دبیرستان می‌‌رفت، «رضاشاه مدرسه‌ی تربیت را تعطیل کرد». اما ستّاره علاقه‌ی ویژه‌ای به این مدرسه داشت چون به‌گفته‌ی خودش: «محیط آن آزاد بود که نقطه‌ی مقابل مقررات سخت و خشک مادرم قرار داشت. اصولاً اسلام در ارتباط با زنان مقررات سختگیرانه‌ای دارد و مادر من هم چون زن مؤمن و متدینی بود، رعایت آن مقررات را در زندگی ما منظور می‌کرد. مادرم می‌گفت که دختران و زنان بایستی اندام خود را کاملاً بپوشانند و لباس‌هایی که برای ما می‌دوخت، همیشه ضخیم و گشاد و بلند و آستین‌دار بود و این امر به‌ویژه در تابستان‌ها مرا از گرما کلافه می‌کرد... اما در مدرسه‌ی تربیت نه‌تنها دختران اجازه‌ی رقصیدن و آوازخواندن داشتند، بل می‌توانستند با صدای بلند به نیایش و دعا بپردازند.»

بعد از چهارده سال دوری از وطن در سال ۱۳۳۷ به ایران برگشت: «در شهریورماه همان سال با پشتیبانی دولت توانستم مدرسه‌ای خصوصی تأسیس و جوانان ایرانی را برای مددکاری اجتماعی تربیت کنم. دوره‌ی مدرسه دوساله بود.» این مرکز آموزشی «مدرسه‌ی عالی مددکاری اجتماعی تهران» نام گرفت و چون معادلی برای کلمه Social worker وجود نداشت، ستّاره می‌گوید کلمه‌ی «مددکار» را برابر این واژه انتخاب کردم. بعد هم در خیابان تخت‌جمشید خانه‌ای قدیمی اجاره کرد و با کمک خانواده و دوستانش آنجا را تجهیز کرد. یک دوره‌ی آموزشی شش‌هفته‌ای برای آشنایی با این رشته تدوین کرد و استادانی را از دانشگاه تهران و تربیت‌معلم برای همکاری دعوت کرد. برای تأمین کتاب نیز به دانشگاه‌های مددکاری در کشورهای خاورمیانه، هند، بریتانیا و آمریکا نامه نوشت و از آن‌ها خواست که به کتابخانه‌ی مدرسه کمک کنند.

ستّاره فرمانفرمائیان همچنان که به تک‌تک اتهامات در چادری وسط حیاط مدرسه‌ی علوی پاسخ می‌داد، مدام بر نگرانی‌هایش افزوده می‌شد تا آنکه بازجو اشرفی نامه‌ای از آیت‌الله سید محمود طالقانی خواند. طالقانی در نامه‌اش نوشته بود: «مرا [ستاّره را] می‌شناسد و شاهد کمک‌هایم به تعداد کثیری از مردم محروم و نیازمند جامعه بوده است و شهادت می‌داد از هر گناهی مبرا هستم و در کارهای اجتماعی‌ام، هیچ‌گونه خطایی مرتکب نشده‌ام.» همان جا یکی از بازجویان به خانم فرمانفرمائیان چنین توصیه کرد: «به نفع شماست خانم که از ایران بروید. دفعه‌ی دیگر خدایی نکرده شاید آیت‌الله طالقانی نباشند که شما را نجات دهند.» / آسو

متن کامل را اینجا بخوانید


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
12.7K viewsedited  19:40
باز کردن / نظر دهید
2023-08-20 23:34:02 چگونه یک تمدن را نابود کنیم؟
جفری هاردینگ


راه‌های زیادی برای نابودی کامل یک تمدّن وجود دارد. جنگ، سیاست، فروپاشی اقتصادی. ولی سازوکار واقعی چیست؟ ممکن است مفید باشد که بدانیم آیا خودمان را از بین می‌بریم یا نه.

رم باستان مکان خوبی برای شروع است. آن‌ها تمدّن پیشرفته‌ای داشتند. آب لوله‌کشی، فاضلاب، توالت، ساروج شنی، جاده‌، پل، سد، سیستم راه‌های بین‌المللی، دروگرهای مکانیکی، آسیاب‌ها، گرمابه‌های عمومی، صابون، بانکداری، بازرگانی، تجارت آزاد، نظام حقوقی، نظام دادرسی، علم، ادبیّات، و نظام حکومتی جمهوری داشتند. و یک ارتش قوی برای برقراری ثبات و صلح (Pax Romana). نظامی کامل نبود، ولی آن‌ها در راه مدرنیته بودند.

اگر این نشانه‌ی یک جامعه‌ی متمدّن نیست، نمی‌دانم چیست.

ولی رم سقوط کرد. من اغلب به این می‌اندیشم که اگر این‌طور نبود چه می‌شد. آیا می‌توانستیم از هزار سال عصر تاریک اجتناب کنیم؟ آیا می‌توانستیم در سال ۱۰۰۰ شاهد پرواز هواپیماها و راندن خودروها باشیم؟

چه اتّفاقی برای رم افتاد؟

دیکتاتورها. پس از ۵۰۰ سال، جمهوری معروف رم با قدرت گرفتن ژولیوس سزار مستبد پایان یافت. چهارصد سال بعد، غاصبان و اخلاف او، امپراتوری را به زمین زدند و رم به دست بربرهای مهاجم افتاد.

توضیح معیار برای افول و سقوط رم این است که آن‌ها به دیکتاتوری روی آوردند (درست است، ولی علّت سقوط آن‌ها نیست). یا منحطّ و فاسد شدند (درست است، ولی علّت سقوط آن‌ها نیست). آن‌ها با تهاجم بربرها سقوط کردند (درست است، ولی علّت سقوط آن‌ها نیست).

رم سقوط کرد زیرا دیکتاتورها اقتصاد رم و نهادهایی را، که آن را شکوفا کرده بودند، ویران ساختند. رم پیش از تهاجم بربرها در حال فروپاشی بود...

متن کامل: چگونه یک تمدن را نابود کنیم؟


‌‌ جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
12.6K views20:34
باز کردن / نظر دهید
2023-05-21 20:53:14 ليبراليسم

ليبراليسم به مجموعه روش ها،سياست ها و تفكراتى كه هدفشان فراهم آوردن آزادى هرچه بيشتر براى فرد باشد اطلاق مى شود.ليبراليسم بيشتر نشان دهنده يك گرايش با جهت فكرى و سياسى است كه اصول كلى آن عبارت است از:

آزادى بیان عقايد:فرآيند ظهور ليبراليسم در اروپا در دوران پس از عصر اصلاحات دينى آغاز شد.جنگ ها و كشت و كشتار مذهبى در آن دوران، يكى از زمينه هاى اوليه ايجاد محدوديت بر اقتدار حكومت بود.در نتيجه آزادى بيان و تساهل نسبت به عقايد و انديشه هاى ديگران مهمترين شرط يك حكومت ليبرالى شد.

تفكيك قوا :حكومت محدود و مشروط براى اولين بار توسط منتسكيو فيلسوف فرانسوى مطرح شد.به نظر او نهادهاى قانونگذارى، اجرايى و قضايى به منظور نظارت و كنترل يكديگر تعبيه شده اند.براى اينكه حاكم مستبد مسلط نشود و براى توازن قوا و منافع بايد بين اين سه نهاد حكومتى توازن برقرار كرد.

جامعه مدنى :
آزادى شهروندان نيازمند جامعه اى با انجمن ها،گروه هاى سياسى،فكرى، مذهبى و فلسفى فراوان است.وجود چنين انجمن هايى باعث پراكندگى قدرت در جامعه مى گردد.در سياست نيز حضور گروه هاى متنوع باعث عدم تشكيل حكومتى يكپارچه و استبدادى مى گردد.

نظارت و كنترل هميشگى مردم بر حكومت
ليبراليسم به عنوان اصول خود نسبت به حكومت با بدبينى مى نگرد و حكومت را به منزله شر اجتناب ناپذير مى داند.جان لاك فيلسوف انگليسى مى گويد:«سياستمداران به طور بالقوه جانوران درنده اى هستند كه از كاربرد خودسرانه قدرت در جهت منافع خويش ابايى ندارند.»لذا فقط از طريق تاسيس نهادها، موانع اجتماعى قابل رؤيت و نظارت مستمر مى توان آنها را مهاركرد.

تمايز حوزه هاى عمومى و خصوصى
ليبراليسم حريم شخصى هر فرد را محترم و مقدس و مصون از دخالت قدرت سياسى مى داند.جان استوارت ميل فيلسوف انگليسى در اين زمينه اعمال معطوف به خود و معطوف به ديگران را از هم جدا مى كرد.او دسته اول را حوزه خصوصى و دسته ديگر را حوزه عمومى و قابل مداخله به وسيله حكومت مى دانست.

مقاومت در برابر قدرت:ليبراليسم در آغاز ايدئولوژى مقاومت در مقابل قدرت مطلقه و خودكامه بود.ماركى دوكندورسه
(-1743-1794) معتقد بود ليبراليسم تضعيف كننده هرگونه قدرت و اقتدار اعم از قدرت دولت، كليسا و سنت است.

حق مالكيت خصوصى: از ديدگاه ليبراليسم مالكيت خصوصى يكى از ابزارهاى اصلى حفظ و استمرار آزادى سياسى و فكرى است.مالكيت خصوصى يكى از مهمترين منابع استقلال، خودمختارى فرد و مقاومت وى در مقابل قدرت و حكومت است.منتسكيو معتقد است دادوستد روحيه تساهل و مدارا را تقويت مى كند.زيرا لازمه دادوستد رفتار غير شخصى است و نيازى به توجه به ويژگى هاى فكرى و مذهبى طرف مقابل نيست.ديويد هيوم فيلسوف انگليسى مالكيت خصوصى را مهم ترين و اساسى  ترين اصل دموكراسى مى داند.به نظر او كردارها و عادات مربوط به مالكيت،عقد قرارداد و تجارت و حسابرسى... عاملى مساعد براى رعايت قوانين است.

زمينه هاى فكرى ليبراليسم:قرون هفدهم و هجدهم در اروپا،عصرروشنگری ناميده مى شود.فيلسوفان و متفكران بزرگى در آن تاريخ مى زيستند كه شعارشان «جرات دانستن داشته باش» بود و مى توان گفت كه مهمترين شعار ليبراليسم نيز همين شعار بود.از جنبه معرفت شناسى و انسان شناسى هرچه در ليبراليسم مى بينيم از همين شعار استخراج شده است. / اقتصاد و توسعه


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
3.7K views17:53
باز کردن / نظر دهید
2023-05-19 21:01:19 جامعه‌ی مدرن، خانواده‌ی مدرن: روی‌کرد رابطه‌نگر به خانواده‌ی ایرانی
حسن محدثی‌ی گیلوایی

حدود دوازده سال است که در حوزه‌ی جامعه‌شناسی‌ی خانواده در حال مطالعه هستم. روی‌کرد من در مطالعه‌ی خانواده، روی‌کردی رابطه‌نگر است. روی‌کرد رابطه‌نگر به خانواده مکمل روی‌کرد نهاد‌گرا به خانواده است. جامعه‌شناسان در دنیا اغلب خانواده را به‌منزله‌ی یک نهاد اجتماعی می‌بینند. از نظر من چنین روی‌کردی نمی‌تواند همه‌ی ابعاد خانواده را توضیح دهد. از این رو، من روی‌کرد رابطه‌نگر به خانواده را به‌منزله‌ی مکمل روی‌کرد نهادگرا مطرح می‌کنم.

در روی‌کرد رابطه‌نگر به خانواده، مهم‌ترین مولفه‌ی خانواده، رابطه‌ی اجتماعی‌ی بین اعضای خانواده است و ریشه‌ی بسیاری از مسائل آن را می‌بایست در همین روابط جست. بر اساس مطالعه‌ی روابط میان اعضای خانواده می‌توان یک خانواده را به‌نحو دقیق‌تری کالبدشکافی کرد.

رابطه‌ی اجتماعی، از مهم‌ترین موضوعات مورد مطالعه‌ی جامعه‌شناسی است. رابطه‌ی زن و شوهر نیز یک رابطه‌ی اجتماعی است. از نظر من روابط اجتماعی تاریخ‌مند هستند. زاده می‌شوند و می‌میرند. رابطه‌ی اجتماعی‌ی عمرانه، بیش‌تر محصول جهان اجتماعی‌ی سنّتی و پیشامدرن است که در آن‌ها هم ثبات اجتماعی و به‌تبع ثبات احوال و شخصیت وجود دارد و تغییر اجتماعی به کندی صورت می‌گیرد و هم فشارهای هنجارین بر روی افراد زیاد است و تغییر روابط و حذف روابط همیشه کار آسانی نیست و گاه بسیار پرهزینه است، چون میزان فردیت و خودتعیین‌گری‌ی آدمیان در جهان اجتماعی‌ی سنّتی ناچیز است.

اما در جهان اجتماعی‌ی مدرن، روند تغییر و تحول اجتماعی و به‌تبع آن، تغییر احوال و شخصیت افراد شتاب‌ناک است و علاوه بر آن، فردیت آدمی بیش‌تر تحقق یافته است و حد خودتعیین‌گری‌ی افراد بالاتر است. از این رو، در جامعه‌ی مدرن روابط اجتماعی‌ی عمرانه، کم‌تر تحقق می‌یابد.

به همین دلیل، نباید انتظار داشت که در جامعه‌ی مدرن جز در موارد نادر، روابط عمرانه وجود داشته باشد و هر کسی که رابطه‌ای را آغاز کرد، تا آخر عمر بدان پای‌بند باشد. چنین انتظاری با اقتضائات جامعه‌ی مدرن و انسان مدرن ناهم‌ساز است و مغایرت دارد. بر این اساس، زن و مردی که با هم رابطه‌ای را آغاز می‌کنند و به قرارداد ازدواج نائل می‌شوند، باید هر دو به یک میزان این امکان را داشته باشند که در صورت ناخشنودی‌ی مزمن و پای‌دار، رابطه‌شان را با شریک زنده‌گی‌شان قطع کنند.

بنابراین، وقتی من از لزوم برخورداری‌ی زنان از حق جدایی یا طلاق سخن می‌گویم، بحثی جامعه‌شناختی می‌کنم نه بحثی حقوقی. این‌که در حقوق ایران این سخن چه‌گونه ترجمه می‌شود، بحثی حقوقی است و لازم است حقوق‌دانان در باره‌ی آن سخن بگویند.

روشن است که بر اساس چنین باوری، من این حق را هم برای هم‌سر ام و هم برای تمامی‌ی زنان خانواده‌ام قائل هستم و از حق جدایی‌شان دفاع می‌کنم. چه ارزشی دارد زنی در کنار آدمی زنده‌گی کند که دل‌اش پیش مرد نباشد. من بر آن‌ام که می‌بایست در خانواده‌های ایرانی قانون دل حاکم باشد، اما متاسفانه در حال حاضر در بسیاری از خانواده‌های ایرانی، قانون دل حاکم نیست. من سرسختانه طرف‌دار حکم‌فرمایی‌ی قانون دل در خانواده‌های ایرانی هستم. من بر آن‌ام که کیفیت رابطه برتر از طول رابطه است. رابطه‌ی بی‌کیفیت زنده‌گی‌ی آدمی را جهنمی می‌سازد و رابطه‌ی با کیفیت زنده‌گی‌ی آدمی را بهشتی می‌سازد. من یک سال رابطه‌ی با کیفیت را بر صد سال رابطه‌ی بی‌کیفیت ترجیح می‌دهم.

بنابراین، وقتی سخنان مرا در باره‌ی خانواده می‌شنوید، در مقام پاسخ رگ گردن برجسته نکنید، بل‌که استدلال بیاورید. من بر اساس پژوهش و داده‌ها سخن می‌گویم نه بر اساس سنت‌ها و ارزش‌های سنتی. من به به‌زیستی‌ی انفسی‌ی آدمیان می‌اندیشم نه به ثبات خانواده به هر قیمتی. در نظر من خانواده مقدس نیست، بل‌که چه بسا ممکن است کانون سلطه‌گری و زورگویی و جنایت باشد. من به زنده‌گی‌ی بهشتی در همین جهان می‌اندیشم و از روابط جهنمی برحذر می‌دارم. تداوم رابطه به هر قیمتی، می‌تواند زنده‌گی‌ای جهنمی بسازد و من در تحقیقات‌ام راجع به خانواده در ایران اغلب زنده‌گی‌ی جهنمی دیده ام.

در نظر من بهشت جایی است که آدمی در آن احساس امنیت و آرامش و شوق زنده‌گی و لذت زیستن با جنس مکمل را تجربه کند. وطن جایی است که در آن آدمی احساس غربت نکند.



جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
6.0K views18:01
باز کردن / نظر دهید
2023-05-19 14:18:28
سابقاً پیروزی را چیزی می‌پنداشتند که دارای بال است؛ ولی نه!

پیروزی پاهایی دارد سنگین و خراشیده و پوسیده از خون و غبار...


#سقوط_پاریس
#ایلیا_ارنبورگ


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
6.8K viewsedited  11:18
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 22:14:05 در حوالی فاجعه؟
درباره‌ی احتمال افزایش قیمت بنزین
شهریار خسروی

فشار یارانه‌های انرژی بر بودجه‌ی دولت به درجه‌ی غیر قابل تحملی رسیده که آشکارترین نشانه‌ی آن تورم بی‌سابقه در بهار ۱۴۰۲ بوده است. در ساختار فعلی دو مسیر در برابر دولت وجود دارد که هر دو فاجعه‌بار است:

۱. ادامه‌ی وضع موجود. یعنی وارد شدن به ابرتورم (تورم‌های بالای صد درصد و بیشتر) و ونزوئلایی شدن.

۲. افزایش ناگهانی قیمت (بنزین و گازوییل، برق و...) مطابق الگوی آبان ۱۳۹۸. یعنی شوک به مشاغل وابسته به انرژی و پذیرش تبعات آن.

«راه سوم» پذیرفتن «اصلاح بنیادی مدیریت انرژی» است که هم مشکل بودجه را حل کند و هم از طبقات پایین در برابر تغییرات محافظت کند. چنین چیزی در ساختار موجود بسیار نامحتمل به نظر می‌رسد؛ اولا طرح‌های موجود باید به بحث گذاشته شود تا حمایت اکثریت را به دست آورد و این در فضای سیاسی فعلی ممکن نیست. ثانیا تغییرات اساسی نیازمند مبارزه با گروه‌های ذی‌نفع است که در لایه‌های مختلف ساختار موجود حضور دارند.

البته در سال ۹۸ هم دولت به پیشنهادات علمی فراوانی دسترسی داشت اما بدترین گزینه را برگزید؛ آیا امروز راه دیگری انتخاب خواهد شد؟ دلایل زیادی داریم که خوشبین نباشیم. چگونه می‌توان از بروز فاجعه جلوگیری کرد؟ جواب این پرسش هم آسان نیست.

بحث مفصل‌تر: ایپزود دوم و هفتم «پادکست سکه». دیدگاه‌ دیگر: مالجو.

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
8.1K views19:14
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 18:23:26
مدتی است که دیگر لفظ مشروطه و مستبد به کلی از میان رفته و الفاظ جدید اختراع شده به میان آمده است؛ قسم به خداوند که اگر بدانند چه می‌کنند؛ فقط چیزی که هست باقیماندهء دیوار خراب مملکت را با کلنگ نادانی و این الفاظ مهمل دارند خراب می‌نمایند. گروهی اسم خود را اعتدالی گذارده و انجمن‌ها دارند که مرده‌شور اعتدالشان را ببرد. برخی خودشان را انقلابی قلم داده که خداوند انقلابشان را به زمین گرم بزند. بعضی خود را دمکرات و حزب اتفاقِ ترقی نامیده و درهم ریخته‌اند، معلوم نیست چه گوهی میل می‌فرمایند. وزرا هم برای خود هیاتی دارند که معلوم نیست صبح کی وزیر است و شام کی امیر. در واقع مرده‌شور هیاتشان را ببرد. به مجلس دارالشورای مقدس ملی هم همان قسم است که بود، بلکه حکم باد بخارا را پیدا کرده است که آن مرد لر گفت.


وقایع‌الزمان[خاطرات]شکاریه
دوستعلی‌خان معیرالممالک


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
7.7K viewsedited  15:23
باز کردن / نظر دهید
2023-05-16 18:56:22 چرا دلار همیشه برنده است؟
فرانچسکو گوئررا / رویترز

گزارش‌های افول دلار، به صورت حیرت‌آوری بزرگ‌نمایی می‌شوند. نوسانات فرسایشی سهم دلار آمریکا از ذخایر ارزی جهانی، همراه با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی، صحبت‌ها درباره پایان دادن به سلطه پول ایالات متحده را دوباره برانگیخته است. در واقع، وضعیت کلی بدون تغییر باقی می‌ماند. نقش بزرگی که ایالات متحده در بازارهای سرمایه، تجارت و بدهی ایفا می‌کند، وضعیت موجود را تقویت می‌کند. تا زمانی که اقتصاد جهانی تحت بازنگری کامل قرار نگیرد، دلار همچنان در صدر خواهد بود.

اقتصاد جهانی با دلار کار می‌کند. هرچند این موضوع بسیاری از خارجی‌ها را می‌آزارد. اتکای بیش از حد به ارز آمریکایی می‌تواند منجر به بی‌ثباتی در بازارهای نوظهور، کاهش جریان‌های تجاری و ایجاد سرریزهای جهانی شود، مانند زمانی که بازارهای مالی در مارس 2020 ذوب شدند.

این مشکل از زمان تاج‌گذاری دلار به عنوان ارز ذخیره اصلی پس از جنگ جهانی دوم وجود داشته است. در سال 1971، جان کانلی، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده به طعنه معروفی گفت که «دلار واحد پول ماست، اما مشکل شماست». در سال 2019، تقریبا 50 سال بعد، مارک کارنی، رئیس بانک مرکزی انگلستان نیز همین احساسات را ابراز کرد.

مدعیان کنونی تاج‌و‌تخت ارز جهانی عبارتند از؛ یوان چین و ارزهای دیجیتال. جمهوری خلق چین مدت‌ها تلاش کرده است تا استفاده بین‌المللی از پول خود را ترویج کند. جدیدترین طرح چین این است که پرداختی‌هایش به صادرکنندگان نفت، به یوان باشد تا دسترسی به ارز چین را افزایش دهد. در همین حال، برخی از بانک‌های مرکزی کشورها، ارزهای دیجیتال را به عنوان راهی برای ایجاد یک اقتصاد جهانی متعادل‌تر که در آن هیچ کشوری بر دیگران سلطه ندارد، تبلیغ می‌کنند.

ایالات متحده هم که از ارز خود به عنوان سلاحی در برابر دشمنانش استفاده می‌کند، جست‌وجوی این جایگزین‌ها را تحریک کرده است. پس از حمله روسیه به اوکراین، آمریکا و متحدانش نزدیک به نیمی از 640 میلیارد دلار ذخایر ارزی این کشور را مسدود کردند. ایالات متحده همچنین دلارهای افغانستان، ایران و ونزوئلا را هدف قرار داده است. این در حالی است که بانک‌هایی که تحریم‌های آمریکا را دور می‌زنند با جریمه های سنگینی روبرو هستند.

طرفداران تغییر سلطه دلار، به کاهش مداوم سهم دلار از ذخایر ارزی بانک‌های مرکزی کشورها اشاره می‌کنند. بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، این رقم در سال 1999 در حدود 70 درصد بود که با کاهش محسوسی به 59 درصد در سال 2022 رسیده است.

در همین حال، بر اساس محاسبات فدرال رزرو، سهم ایالات متحده از تولید اقتصاد جهانی از 32 درصد در سال 1980 به 24 درصد در سال 2020 کاهش یافته است. در حالی که سهم این کشور از تجارت جهانی در همین دوره از 14 درصد به 11 درصد کاهش نشان می‌دهد.

با این حال، از جنبه‌های دیگر، کنترل دلار بر اقتصاد جهان مانند همیشه پابرجا است. بر اساس گزارش بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی، دلار در آوریل سال گذشته 88 درصد از کل مبادلات ارزی را تشکیل می‌دهد. فدرال رزرو تخمین می‌زند که بین سال‌های 1999 تا 2019، دلار 96 درصد از صورتحساب‌های تجاری در قاره آمریکا، 74 درصد در منطقه آسیا-اقیانوسیه و 79 درصد در بقیه جهان را به خود اختصاص داده است. بانک‌ها برای حدود 60 درصد از کل سپرده‌ها و وام های بین‌المللی از دلار استفاده کرده‌اند.

همچنین عوامل ساختاری نیز دخیل هستند. بازارهای سرمایه ایالات متحده به اندازه کافی عمیق و نقدشونده هستند که بتوانند پس‌اندازهای کشورهای نوظهور و توسعه‌یافته را جذب کنند. بنابراین عواید حاصل از «مازاد پس‌انداز» بین‌المللی در دارایی‌های ایالات متحده هضم می‌شوند.

عملکرد دلار به عنوان تسهیل‌کننده فعالیت‌های اقتصادی در سطح جهان تأثیر مهم دیگری نیز دارد: دلار قوی‌تر، تجارت جهانی را بهتر تحت کنترل می‌گیرد. تحقیقات والنتینا برونو از امریکن یونورسیتی و هیون سونگ شین از BIS نشان می‌دهد که وقتی ارزش پول ایالات متحده افزایش می‌یابد، تجارت برای شرکت‌های کشورهای دیگر، گران‌تر می‌شود. این امر اثر سنتی افزایش صادرات کشور صاحب پول داخلی ضعیف‌تر را خنثی می‌کند.

این موضوع مسئله‌ای را نیز روشن می‌کند که محققان فدرال رزرو آن را "دایره امپراتوری" نامیده‌اند. وقتی دلار تقویت می‌شود، از سرعت تجارت و رشد جهانی می‌کاهد. از آن‌جایی که رشد اقتصادی ایالات متحده کمتر به سایر نقاط جهان وابسته است، این امر جذابیت دارایی‌های دلاری را برای سرمایه‌گذاران خارجی افزایش می‌دهد. این به نوبه خود سلطه دلار بر اقتصاد جهان را تقویت کرده و ارزش آن را بالا می‌برد.

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
10.5K views15:56
باز کردن / نظر دهید
2023-05-16 12:36:28
حقیقت این است که دولت تا چیزی را از کسی نگیرد هیچ‌چیز هم نمی‌تواند بدهد. یارانه را دولت هیچ‌گاه از منابع خود پرداخت نمی‌کند، بلکه همیشه از جیب مالیات‌دهندگان یارانه می‌دهد. تورم و گسترش اعتبارات به حجم منابع موجود چیزی اضافه نمی‌کند. اینها برخی را ثروتمند‌تر می‌کند، صرفاً به همان میزان عده‌ای دیگر را فقیرتر می‌کند.


فون میزس


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
9.0K viewsedited  09:36
باز کردن / نظر دهید