2021-06-01 12:59:36
سیمیاگری
#جستار_فلسفی_۶۵
«شکلزندگی» و سیمیاگری (۱)
«شکلزندگی» حالتی وجودی و ملموس است نه چیزی مجرد و انتزاعی. و «زبان» هم، چیزی بیشتر از شکل زندگیِ خاصی که درون آن هستیم و آن را با دیگران شریکایم، نیست. بنابراین راز چگونگیِ بودن و آستانهی وجودی ما، بسته و تنیده به رابطهی «زبان و شکل زندگی»ِ داده شدهی ماست. دلیل این درهم تنیدگی این است که «زبان»ِ هر کدام از ما، برای اینکه بتواند با شکوفاکردنِ وجهِ سیمیاگر خود، ژرفترین حقیقت وجودی ما را ابراز کند؛ به یک «جهانِ جمعیِ» فراهم آمده از«شکل زندگی» نیاز دارد.
یکی از بهترین نمونهها برای توضیح چگونگیِ ارتباطِ درهمتافتهی زبان و شکل زندگی، فلسفهورزی متمایز
هانا آرنت است. او در کتاباش «وضع بشر»، با تبحر و به دوراز نظامپردازیِ انتزاعی، «شکل خاصِ زندگیِ» زیسته و تجربه شده قرن ۲۰ را به عنوان یک پروژهی تحقیق در نظر میگیرد، تا با تعمقِ فلسفی، تحلیلی دقیق از ریشهها و فرمِ فعلیِ آن بدهد. آرنت نتیجهی اندیشهورزی روی این «زندگی داده شده» را با سه مفهومِ «زحمت»، «کار» و «عمل» توضیح میدهد:
۱- زحمت Labor : ابتداییترین سطحِ فعالیت بشری ماست، ما دراین لایه از زندگی، دنبال «بقا» هستیم، انسانهایی زحمتکش که برای رفع نیازهای اولیه، در سطح حیوانی سرشتمان باقی ماندهایم، مشخصهی «زحمت» این است که مثل غذا پختن و خوردن، هر روز آن را تکرار میکنیم، اما این شکل از فعالیت ما چیزی از خودش به جا نمی گذارد، چون صرف رفع نیازهای ابتدایی ما میشود. بنابراین تنها نتیجهی آن «عرق ریختن» است. و حاصلاش را نه برای ساختنِ «نوعی جهان» بلکه برای کاستنِ بارِ روندِ زندگیِ اولیه به کار میبریم.
**** دراین سطح از زندگی، «زبانِ» سیمیاگر نداریم. و «شکل زندگی» جمعیمان
گلهوار بوده و هویت متمایزی پیدا نکرده است.
۲- کار Work: در این سطح، فعالیت ما منجر به ساختن یا تولید میشود و «انسان سازنده» هستیم و آفرینندهیِ صَناعت، که همواره نابودکنندهیِ طبیعت هم بوده است. دراین لایهی زندگی، دست به “ساختن و تخریبِ” همزمان جهان میزنیم و مثل سطح اولیه، درگیر فعالیت تکراری صرف نیستیم. و از طریق مبادلهی محصولات با هم رابطه برقرار میکنیم، ماندن در این وضع، انسانها را به سطح «کالا» تنزل میدهد و دنیای او را «تولید و مصرف» لبریز میکند. نمونهی بارز آن دوره مُدرنیته است که انسان را در سطح تولیدکننده نگه داشته تا «دغدغههایِاقتصادی» بر هویت و خودآگاهیِ او سلطه پیدا کنند.
**** در این سطح از زندگی هم «زبانِ» سیمیاگر نداریم. «شکل زندگی» به صورت
فردی، تک افتاده و بیگانه با جهان است.
۳- عمل Action: «عمل»، تنها فعالیتی است که بدون واسطهی کالا و محصول، مستقیم بین خود انسانها جاری میشود. ما در «عمل» قابلیّت تعیین و تغییرِ سرنوشت خودمان را پیدامیکنیم، ازاینرو عظمت و شکوهِ انسانیت در«عملِ» او تحقق پیدامیکند. در چنین فضایی همگان این فرصت را پیدامیکنند دست به انکشافِ خود بزنند، خودشان را بروز بدهند، متمایز کنند و هویتِ فردی شان را رقم بزنند. با اینکه، هر سه فعالیتِ زحمت، کار و عمل به طور مساوی برای یک «شکل زندگی» بشریِ کامل، ضروریاند اما در نهایت «عمل» است که وجهِ تمایز هویت انسانی میشود.
****دراین سطح از زندگی قدرتِ #
سیمیاگریِ «زبانِ» شکوفا میشود. «شکل زندگی»
هویت جمعی پیدا میکند و «جهانِ انسانی» پدیدار میشود.
@simiagari
431 viewsedited 09:59