2021-07-11 08:57:04
سلب حق تحصیل با شوق!
لیلا عراقی
طی ابتکار جدیدی شورای سنجش و پذیرش کشور حق تغییر رشته برای ورود به کارشناسی ارشد را از جوانان سلب کرده و همه ملزم به ادامه تحصیل در همان رشته کارشناسی یا درصورت اصرار برای تغییر رشته شروع رشته جدید از مقطع کارشناسی هستند. بحثهایی در شبکههای اجتماعی با تمرکز بر اخراج بچههای مهندسی از علوم انسانی و بحث شایستگی تحصیل در مقاطع بالاتر یا مهندسی شدن علوم انسانی و.. شکل گرفت. بنظرم پرداختن به دعوای علوم فنی و علوم انسانی بحثهایی حاشیهای است و اصل مساله "حق انتخاب و تحصیل" را بی توجه باقی میگذارد. در ادامه به مسائلی اجمالی که بر اساس این قانون عجولانه منجر به چرخه ای از طرد و حذف میشود اشاره میکنم:
• بدلیل عدم توانایی مدارس در معرفی دقیق رشتهها و بدلیل عدم وجود بازار کار روشن برای بسیاری از آنها و ترجیحات و اجبار خانوادگی بسیاری از بچهها امکان تحصیل در رشته مورد علاقه خود را در دوره کارشناسی پیدا نمیکنند. در این موارد سلب حق انتخاب از بچهها باعث میشود که آنها همواره در طول زندگی خود به پدر و مادر، خانواده و جامعه به عنوان مانعی در رسیدن به انتخاب مطلوب خود نگاه کنند و از نظردامن زدن به اختلافات خانوادگی و جدی کردن آنها تاثیر نامطلوبی دارد. رشته مقطع کارشناسی عملا تبدیل به زندانی میشود که رهایی از آن دیگر به آسانی میسر نیست بنابراین بسیاری به این نتیجه میرسند که تا جای ممکن برای این امر بجنگند و هزینه بدهند.
• بسیاری از بچههایی که بهزعم خود دانسته و شناخته رشته خود را انتخاب کردهاند پس از دوره کارشناسی و آشنایی یا شرکت در کلاسهای سایر رشتهها علاقمندی خود را برای پژوهش و تحصیل در مقاطع بالاتر در رشتهها ی دیگر مییابند. در این مورد هم عملا دیدگاه صفر و یک داشتن به رشتهها امکان تحقیق و نزدیک شدن به موضوع مورد نظر را سلب میکند. درعین اینکه امکان تحقیقات بین رشتهای را که جایگاه خاص و کاربردی در دنیای امروز دارند از بین میبرد.
• ممکن است به دلایل تغییر وضعیت بازار کار درخواست برای فارغ التحصیل در رشتهای خاص بیشتر شود و عملا نهاد آموزش این درخواست را نمیتواند پاسخگو باشد زیرا هر شخصی علیرغم داشتن علاقه و مطالعه شخصی و امکان آماده شدن طی دوسال برای ورود به رشته ای خاص در بهترین حالت باید از ابتدا با کنکور شروع کند و باز هم در بهترین حالت بعد از 4 سال بازار به تعادل میرسد.
• با توجه به اینکه هر فرد تنها یک بار حق دارد در هر مقطعی از آموزش رایگان استفاده کند با این قانون فرد متقاضی عملا باید برای آموزش در رشته مورد نظر خود، علیرغم شایستگی پذیرش در دانشگاه دولتی، پول بدهد. حال اگر توان مالی پرداخت آزاد برای 4 سال تحصیل مجدد را نداشته باشد این امکان از وی سلب میشود.
• درصورتی که امکان تغییر رشته از مقطع کارشناسی ارشد حذف شود به این معنی است که این تقاضا باید بر روی تقاضای ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی انباشته شود. طبق توضیحاتی که داده شد هدایت این تقاضا به مقطع کارشناسی خود رویکردی حذفی است و با توجه به هزینه و زمان لازم برای حضور در کلاسها عملا این امکان را از تعداد بیشماری از افراد سلب میکند. بنابراین درصورت اجرایی شدن این طرح لازم است به بدیلی برای امکان تغییر رشته به جز بدیل شروع مجدد با کنکور و طی مجدد 4 سال در مقطع کارشناسی فکر شود.
این مواردی بود که من تنها با 30 دقیقه تفکر به ذهنم رسید و مطمئنا آسیبهای بیشمار دیگری نیز میتوان پیدا کرد اما یافتن آسیبها و بررسی یک قانون قبل از ابلاغ، نهاد مسئول و ردیف بودجه، پست و سازمان و دم و دستگاهی عریض و طویل دارد که لازم است مسئولیتپذیری و دقت نظر بیشتری در کار خود صرف نمایند. درصورتی که این قانون از نظر تاثیرات اجتماعی و اقتصادی بررسی شده نیکو است که نتایج این بررسیها در دسترس عموم قرار بگیرد تا مزایای این سلب حق انتخاب، سلب حق تحصیل در رشته مورد علاقه، سلب حق جابه جایی و پژوهش بین رشته ای و سلب حق تجدید نظر و تصمیم گیری برای عمر و علاقمندی خود، برای جوانانی که بیش از همه تحت تاثیر این دست قوانین قرار می گیرند هم روشن شود.
#رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.
شبکه جامعهشناسی
@SocioNet | اینستاگرام
4.3K viewsedited 05:57