Get Mystery Box with random crypto!

شبکه جامعه شناسی

لوگوی کانال تلگرام socionet — شبکه جامعه شناسی ش
لوگوی کانال تلگرام socionet — شبکه جامعه شناسی
آدرس کانال: @socionet
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 11.93K
توضیحات از کانال

شبکه جامعه‌شناسی
بررسی تحلیلی جامعه‌شناختی و سیاست‌گذاری اجتماعی
پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️
☑️ @Sociologier
اینستاگرام:
📸 Instagram.com/socionett
کانال انگاره (برادرخوانده):
@Engarenet
کار علوم اجتماعی
@SocioJob
رویدادنگار
@Socio_event

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 16

2021-04-25 19:52:02 ‌ دانلود رایگان فرهنگ اندیشه‌ی انتقادی ویراسته‌ی مایکل پین و جسیکا ری‌باربرا پیام یزدانجو نشر اینترنتی، اسفند ۹۹ هزینه رایگان دانش‌نامه پیش رو حاصل کار حدود یک صد و پنجاه استاد و پژوهشگر برجسته است که گستره‌ای از عصر روشنگری تا دوران پس از مدرنیته…
2.0K viewsedited  16:52
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 19:51:03دانلود رایگان فرهنگ اندیشه‌ی انتقادی
ویراسته‌ی مایکل پین و جسیکا ری‌باربرا
پیام یزدانجو
نشر اینترنتی، اسفند ۹۹
هزینه رایگان

دانش‌نامه پیش رو حاصل کار حدود یک صد و پنجاه استاد و پژوهشگر برجسته است که گستره‌ای از عصر روشنگری تا دوران پس از مدرنیته -از فلسفه و جامعه‌شناسی و روان‌کاوی گرفته تا زبان‌شناسی و مطالعات ادبی و مقادی هنری- را پوشش می‌دهد و از لحاظ جدید و جامعیت اثری استثنایی است.
فرهنگ اندیشه انتقادی (ویرایش دوم) ویراسته‌ی مایکل پین و جسیکا ری‌باربرا است. این نسخه به رایگان، با مسئولیت مترجم آن، آقای پیام یزدانجو منتشر شده‌است.

دانلود کتاب در پست بعدی
https://t.me/Socionet/9597

#رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.


شبکه جامعه‌شناسی
@SocioNet | اینستاگرام
2.9K viewsedited  16:51
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 13:48:04ستاد مقابله یا توسعه کرونا
کامبیز نوروزی

ظاهرا ستاد مقابله با کرونا برگزاری مراسم احیا در شب‌های عزیز و محترم قدر را آزاد کرده است. در همین شب‌ها محدودیت تردد شبانه نیز برداشته شده است. ستاد مقابله با کرونا بهتر از هرکس و هر مرجعی از آنچه در فراگیری موج چهارم کرونا می‌گذرد باخبر است. اطلاعاتی که ما از عمق و ابعاد خطر داریم، در برابر اطلاعات آنها مانند نوک کوه یخ در مقایسه با تمام کوه یخ است. ستاد مقابله با کرونا و به‌ویژه آقای وزیر بهداشت و درمان باید به این پرسش‌ها پاسخ دهند که آیا اجتماع مردم در این شب‌ها در محیط مساجد و حسینیه‌ها و تکایا خطر توسعه این بیماری مرگبار را افزایش نمی‌دهد؟ مسئولیت سلامت و جان انسان‌هایی که با دل پاک در این آیین‌ها شرکت می‌کنند با چه کس یا کسانی است؟ اگر موج کووید19 در پی آیین‌های شب‌های قدر بلندتر شود و قربانی‌های بیشتری بگیرد، چه بلایی بر سر مردم خواهد آمد؟ ستاد مقابله با کرونا در تصمیم‌های عجیب خود سفرهای نوروز را آزاد گذاشت و نتیجه این تصمیم غلط این شد که اینک مشاهده می‌کنیم و به اقرار مسئولان ستاد و مقامات پزشکی و بهداشتی کشور همچنان افزایش خواهد یافت. آنچه اینک در موج چهارم از شرایط سخت افزایش آمار ابتلا و مرگ‌ومیر ناشی از کرونا پدید آمده، ناشی از همین خطا در تصمیم‌گیری است؛ اما هیچ فرد یا نهادی مسئولیت آن را نمی‌پذیرد. به نظر می‌رسد برنامه‌های مقابله با کرونا که گویی به برنامه‌های تبلیغاتی برخی افراد بدل شده است، قرار نیست سامان یابد. چنان به نظر می‌آید که سیاست به‌شدت بر این برنامه‌ها و سیاست‌ها غلبه دارد. شب‌های قدر نزد ما شب‌های زندگان‌اند. برای ما شب‌های حیات‌اند. شب‌هایی است که جان انسان‌ها را زنده می‌کند. قرار نیست در شرایط استثنائی و کشنده‌ای که کمترین غفلت می‌تواند به بهای جان انسان‌های بی‌گناه تمام شود، ماه ضیافت الهی رنگی دیگر به‌خود بگیرد. در شریعت ما حق حیات بنیادی‌ترین حق است. جان انسان‌ها محترم است. امر خداوندی است در قرآن کریم که خود را به مهلکه نیندازید (وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ). فتوای رهبری است که «هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری (کرونا) یک سیئه است».

حالا گویی ستاد کرونا با ارتکاب سیئه به پیشواز شب‌های قدر می‌رود، مگر آنکه بخواهند بگویند که اجتماعات شب‌های قدر زمینه شیوع بیماری نخواهد بود. آیا ستاد مقابله با کرونا با این نوع برنامه‌ریزی زمینه‌های شیوع بیماری را فراهم نمی‌کند؟ اینک ستاد مقابله با کرونا با کدام دلیل پزشکی یا مجوز شرعی دروازه‌های فاجعه کووید19 را می‌خواهند گشاده‌تر کند. شک نیست مسئولان بهداشتی و ستاد کرونا می‌دانند که اجتماعات، خطر شیوع و توسعه بیماری را به‌شدت افزایش می‌دهد. آنها مردم را حتی از دورهمی‌های خانوادگی به‌شدت پرهیز می‌دهند. حال چه شده است که این ضوابط را خودشان فراموش کرده‌اند و اجتماعات آیین‌های محترم و عزیز قدر را که بسیار پرجعیت‌تر از دورهمی‌های خانوادگی و پرازدحام است، مجاز کرده‌اند. این روش به هدف حفظ سلامت عمومی و جان مردم نمی‌رسد. پس دنبال کدام هدف‌اند به بهای جان‌های محترم؟ در یکی از دستورالعمل‌های ستاد کرونا آورده بودند که اگر عابران پیاده ماسک نزنند، جریمه خواهند. جریمه تصمیماتی که در دوران شیوع کرونا گرفته می‌شود چیست و چه کسانی
باید آن را بپردازند.
بگذارید برات شب قدر را در سلامت بستانیم.

بازنشر از روزنامه شرق

یاداشت‌های مرتبط پیشتر منتشر شده:
مسیر متفاوت مردم و دولت در ماجرای کرونا؛ چرا از این چالش عبور نمی‌کنیم؟ نوشته‌ی امیر جعفری آزاد
کرونا و بحران عادی پنداری جانباختن هموطنان نوشته‌ی بیت الله محمودی

#رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.

شبکه جامعه‌شناسی
@SocioNet | اینستاگرام
2.6K viewsedited  10:48
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 08:30:07طبقه کارگر و کرونا
مصطفی احمدی

اسلاوی ژیژک، فیلسوف اسلوونیایی، پس از شیوع و گسترش ویروس کرونا، کتابی تحت عنوان (عالم‌گیر؛ پاندمی کرونا جهان را تکان می‌دهد) به رشته تحریر درآورد. ژیژک در بخش چهارم این کتاب پس از نقل‌قولی از حریرچی که ویروس کرونا فقیر و غنی نمی‌شناسد، چنین می‌نویسد: (در این مورد کاملاً حق داشت؛ ما همگی در یک قایق نشسته‌ایم) و در ادامه می‌گوید، این ویروس کرونا است که همه ما را یک رنگ و متحد ساخته است.
شاید با انگاره دوم او، اما با خوانشی متفاوت همدل باشم که کووید-19 راهی را پیش روی ما قرار داد تا همبستگی اجتماعی‌مان بیشتر و بیشتر گردد، اما با رأی نخست او اساساً مشکل دارم. طبقه کارگر به‌خصوص در ایران بیشتر و بیشتر از هر زمانی در پاندمی کرونا، مورد رنج و آلام قرارگرفته‌اند، در ایران طبقات بالادست و به‌خصوص دولت هیچ‌گونه مسئولیتی را در خصوص آن‌ها قبول نمی‌کند و تنها سخن از خانه‌نشینی مردم می‌نماید، راحت بگویم! در اینجا، طبقه کارگر تنها یک‌راه برای ادامه زندگی دارند: کار کردن، کار کردن، کار کردن. آن‌ها حتی در این شرایط سخت مجبور به کار کردن، برای گذران زندگی خود می‌باشند، درصورتی‌که طبقات فرادست، با قرنطینه، تنها شاید مقداری از لذت‌های زندگی خود را از دست بدهند، کارگران بدون کار کردن، معیشت خویش و خانواده خویش را در خطر می‌بینند.
نقل‌قولی از کارل مارکس در کتاب دست‌نوشته‌های فلسفی-اقتصادی ناگزیر است: (هنگامی‌که سرمایه‌دار سود می‌برد، کارگر لزوماً سودی نمی‌برد، اما زمانی که او ضرر می‌کند، لزوماً کارگر ضرر می‌کند) وصف، وصف حال ماست، طبقه سرمایه‌دار اینجا، در بدترین حال سودی کسب نمی‌کند و از دارایی‌اش استفاده می‌کند، درصورتی‌که طبقه کارگر ایران بنا به آنچه علی ربیعی گفت: نود درصد آن‌ها قراردادی‌اند. این یعنی آنکه کوچک‌ترین ضرر سرمایه‌دار سبب اخراج آن‌ها و درنهایت عدم معاش آنان می‌گردد.
دولت ایران، پس از پایان جنگ هشت‌ساله ایران و عراق به‌سوی سیاست‌های نئولیبرالی حرکت نمود که بر این اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول در مردادماه 1369 نشان می‌دهد که ایران به‌سوی تغییرات عمیق ساختاری در حرکت است و نخستین گام‌های این قدم از دید مقامات ایرانی، همان خصوصی‌سازی و حذف قیدوبندهای اقتصادی هست (برای مطالعه بیشتر در این حوزه می‌توانید به کتاب طبقه و کار در ایران، نعمانی مراجعه کنید)
زمانی که این ساختارهای اقتصادی، به اجرا درآمدند، سهم دولت مرکزی در ایران، هر روز کمتر و کمتر شد، سهم دولت مرکزی، به دوش گیرنده تأمین خدمات اجتماعی (آموزش، بهداشت و ...) هست. بنا بر کوشش دکتر رضا امیدی، پژوهشگر سیاست‌گذاری اجتماعی، نسبت بودجه عمومی دولت به تولید ناخالص داخلی در کشورهای فرانسه، فنلاند، دانمارک، قبرس، ژاپن و... تماماً بیشتر از ایران هست. برای مثال می‌توان به ایران و میانگین اتحادیه اروپا نگاهی انداخت، در اتحادیه اروپا میانگین این مهم 6/46 درصد هست، درصورتی‌که در ایران این نسبت تنها 24 درصد هست.
معنای آن این است که زمانی که دولت خدمات عمومی را تأمین نمی‌کنند، افراد مجبور می‌شوند، برای آن خدمات عمومی مانند بهداشت پول پرداخت کنند، چرا که دولت دیگر عهده‌دار تأمین این خدمات عمومی نیست و این موضوع را قاعدتاً به بخش خصوصی واگذار نموده است؛ یعنی کافی است، شما از طبقه کارگر باشی و در این حال مریض شوی، دولت از وظیفه خود شانه خالی می‌کند و کمکی به شما نمی‌کند؛ تنها باید خودتان به داد خودتان برسید، حال کارگری که در خانه‌مانده و کار نمی‌کند، با کدام پول می‌تواند، این خدمات عمومی را تأمین کند! همین اوضاع، غیر دمکراتیک بودن کرونا را به‌خوبی نشان می‌دهد که یک فرد از طبقه‌های بالاتر می‌تواند، در این اوضاع به مقوله‌های بهداشتی خویش برسد، اما طبقه کارگر خیر!
دکتر فؤاد حبیبی در یادداشتی که پارسال در نقد همین انگاره ژیژک منتشر ساخت، از کتاب دکترین شوکِ نائومی کلاین نقل می‌کند که هم به‌عنوان حسن ختام و هم نظر نهایی در خصوص کرونا آن را نقل می‌کنم: (این افسانه سرمدی را کنار بگذارید که فاجعه، ‌تر و خشک با هم می‌سوزاند و با غفلتی به‌اصطلاح دمکراتیک همه‌چیز را در مسیر خود با خاک یکسان می‌کند. بیماری‌های مهلک فقط فقرا و کسانی را به ورطه نابودی می‌کشد که زندگی خود را ناگزیر با خطر می‌گذرانند.)

#نویسنده_مهمان

یاداشت‌های مرتبط پیشتر منتشر شده:

چهره‌ی طبقاتی کرونا نوشته‌ی خسرو صادقی بروجنی
کرونا و استبداد طبقاتی نوشته‌ی محمدمهدی اردبیلی
ویروس کرونا و نئولیبرالیسم نوشته‌ی نوام چامسکی

#رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.

شبکه جامعه‌شناسی
@SocioNet | اینستاگرام
2.6K views05:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-23 12:39:28 و در صورت تمایل برای ارسال کتاب در تعداد بالا به کانتر مددکاری در سالن ملاقات زندان تهران بزرگ، روزهای شنبه از ساعت ۸ تا ۱۴ به نام محمد شریفی‌مقدم تحویل داده شود. هیچ چیزی (خصوصا غیرمجاز) بین صفحات کتاب نگذارید. #رسانه شمایید. اگر دوست داشتید…
4.2K views09:39
باز کردن / نظر دهید
2021-04-23 12:35:40 و در صورت تمایل برای ارسال کتاب در تعداد بالا به کانتر مددکاری در سالن ملاقات زندان تهران بزرگ، روزهای شنبه از ساعت ۸ تا ۱۴ به نام محمد شریفی‌مقدم تحویل داده شود.

هیچ چیزی (خصوصا غیرمجاز) بین صفحات کتاب نگذارید.

#رسانه شمایید. اگر دوست داشتید به اشتراک بگذارید.

شبکه جامعه‌شناسی
@SocioNet
3.1K viewsedited  09:35
باز کردن / نظر دهید
2021-04-23 12:35:40 درخواست کمک برای خرید کتاب برای زندان تهران بزرگ

متن نامه محمد شریفی‌مقدم

نویسنده / مترجم و دوستان عزیز
سلام

چند سالی است که محکومیت خود را در زندان تهران بزرگ سپری می‌کنم و یک سال اخیر را در بند عمومی زندان، البته در سلولی امن و جدا از سایرین.

از زندان تهران بزرگ (فشافویه) به اجمال برایتان می‌گویم: این زندان بیش از هجده هزار زندانی را در پنج مجموعه زندان جای داده است. درباره شرایط زندان بارها فعالین محبوس گزارش‌هایی نوشته‌اند؛ نبود آب آشامیدنی، تغذیه نامناسب، جمعیت چند برابر ظرفیت بندها، نزاع‌، اعتیاد، اُوِردوز، خودزنی، خودکشی، تجاوز و روابط استثماری شدت یافته و... مسائلی است که زندانیان با آن‌ها سر و کار دارند.

هر چند در این نامه نمی‌خواهم درباره شرایط فشافویه بنویسم، بلکه آگاهی درباره شرایط زیست در زندان فشافویه را به عهده جستجوی شما در متون منتشرشده و پرس‌وجویتان از تازه - آزادشده‌ها می‌گذارم. تنها اشاره می‌کنم آنچه در زندان فشافویه رخ می‌دهد نقض حقوق بشر است و نه مجازات مجرمی به حبس. چه برسد به آماده کردن او برای بازگشت به جامعه!»

در هر تیپ زندان، که حدود چهار هزار زندانی در آن هستند، دفتری موسوم به فرهنگی وجود دارد که چهار ساعت در روز فعال است. هر بند یک ساعت در هفته می‌تواند پنج نفر را به این دفتر بفرستد. اتاقی در فرهنگی به کتابخانه اختصاص یافته است: چند قفسه کتاب که لااقل نیمی یا بیشترش را کتاب‌های تکراری «مذهبی» یا کتب «خاطرات جنگ هشت ساله» تشکیل می‌دهند. که گرچه به چاپ هفتادم نایل شده‌اند اما لااقل چند چاپش در گوشه فرهنگی زندان‌ خاک می‌خورند.

هر کدام از این پنج نفر می‌توانند یک کتاب را به امانت بگیرند. برخلاف آیین‌نامه سازمان زندان‌ها روزنامه، جراید و مجلات در اختیار زندانیان قرار نمی‌گیرد و برخلاف همان آیین‌نامه، کتاب‌هایی که برای زندانیان پست شده بازگشت می‌خورد. از همین رو کتاب در زندان کالایی بسیار کم‌یاب است. در حالی که اشکِ خدا، هروئین، شیشه، متادون و سایر مخدرات به صورت روزانه توسط مدیران و دیگر پرسنل زندان وارد زندان شده، شمار درگیرشدگان با اعتیاد بیشتر وتجارت توزیع مواد در زندان پرسودتر می‌شود. سیری قهقرایی برای زندانیان در زندان تهران بزرگ.

عذر می‌خواهم؛ قرار بود درباره زندان ننویسم. پس به سراغ اصل مطلب می‌روم:

کتاب در زندان از معدود امکان‌هایی است که می‌تواند زندانی را به دنیای بیرون از میله‌های زندان ببرد. اینکه چند سالی در بیابانی، زندانی، سلولی و تختی حبس باشی، با خواندن «مرشد و مارگاریتا» بعید است تو هم بر فراز شهر پرواز نکنی. به طور خلاصه بگویم زیبایی‌ صفحه‌های یک رمان برای زندانی لذت‌بخش‌تر می‌شود. گویی کتاب به جانشان می‌نشیند؛ پیرمرد هفتاد ساله‌ای که عصازنان هر سه - چهار روز یک رمان از من می‌گیرد و بعد می‌آید روی صندلی می‌نشیند، یک سیگار روشن می‌کند و برایم از داستان و فرازهای جذابش می‌گوید. یا علی که هر روز می‌آید می‌گوید: «داستان داری؟» هفت کلاس سواد دارد، داستان کوتاه می‌خواند و عاشق کتاب‌های تاریخی است. و من دیگر هیچ کتابی ندارم که مورد علاقه‌اش باشد.

به تجربه خودم و دوستانی که در بندهای دیگر زندان به طور تنبیهی پخش بوده‌اند در هر بند ده - پانزده نفری کتابخوان هستند که از داشتن کتاب محرومند.

کتاب در زندان کارکردهایی فراتر از متن نیز می‌یابد. کتاب و کاغذ محیط سیمانی - آهنی زندان را در هم می‌شکند. کتاب احترامی می‌شود در انبوه توهین‌های زندان و زندانبان. و ورق زدن صفحاتش برای پیدا کردن حرف‌هایی که خود فرد نمی‌تواند کلماتش را بسازد، یا چیزهایی که از دیدنش محروم است و با خواندن متن‌ها برایش به تصویر می‌آیند. حتی تماشای جلدش، که خود رنگی است در میان سبز و طوسیِ دیوارهای زندان، حال و هوای زندانی را عوض می‌کند.

نمی‌خواهم درازگویی من مانع خواندن نامه شود، البته درازگویی یکی از شیوه‌های زندانی برای گذران روزهای خود است چرا که او زمان را به وسعت و کندی‌اش می‌شناسد.

ما می‌خواهیم در هر بند زندان کتابخانه‌‌ای با موجودی صد کتاب راه بیندازیم تا دسترسی حداقلی کتاب برای زندانیان فراهم شود و از شما می‌خواهم چند جلدی از کتاب‌های خود را برای زندانیان در فشافویه بفرستید و نیز از ناشران، نویسندگان و دوستان خود بخواهید تا در صورت امکان ما را در این امر یاری کنند.

ارادتمند
محمد شریفی‌مقدم
زندان تهران بزرگ

توضیحات:
شیوه ارسال کتاب‌ به تعداد کمتر از ۱۰ عدد، با هماهنگی‌های صورت‌گرفته با مسئولین مرتبط، از طریق پست به آدرس پستی ذیل امکان‌پذیر است:

آدرس: تهران. کیلومتر ۱۵ جاده حسن‌آباد - قم. زندان تهران بزرگ/ تیپ ۵/ اندزگاه ۲/ سالن ۲_ محمد شریفی‌مقدم ریابی فرزند احمد

ادامه
3.2K viewsedited  09:35
باز کردن / نظر دهید
2021-04-23 09:36:04
چرا می‌خواهیم علامه دهر باشیم؟
جبار رحمانی (انسان‌شناس و عضو مؤسسه انسان‌شناسی و فرهنگ)

به‌نظر می‌رسد دو دسته تجربه برای اکثریت ماهایی که در ایران زندگی می‌کنیم، وجود دارد: دسته اول تجربه‌های مشترک این است که در برخی محیط‌ها، با افرادی مواجه می‌شویم که درباره همه چیز نظر می‌دهند. در واقع این گونه افراد به هر سؤالی پاسخ می‌دهند و مدعی هستند که نظرشان خیلی هم درست و دقیق است. هرچند معمولاً استدلال‌هایی قوی برای نظرات‌شان ندارند، ‌اما نوعی اعتماد به نفس و اصرار روحی در صحت و اعتبار نظرات‌شان نسبت به همه چیز دارند. دسته دوم تجربه‌های مشترک آن‌است که همه ما در موقعیتی که پاسخ پرسشی را نمی‌دانیم، برای ما خیلی سخت و گاه کلافه کننده است که به ندانستن اعتراف و اعلام کنیم پاسخی نداریم. گویی اعتراف به ندانستن مایه شرمندگی ما می‌شود. این دو تجربه مشترک را باید در رابطه با هم فهمید.

ادامه نوشته را در انگاره بخوانید
Engare.net/why-know-the-whole

در این موضوع بیشتر بخوانید:
بیایید درباره همه‌چیز حرف بزنیم نوشته محمدرضا کلاهی

رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.

انگاره
@EngareNet
@SocioNet
2.1K views06:36
باز کردن / نظر دهید