Get Mystery Box with random crypto!

تجربه زیسته l امین بزرگیان

لوگوی کانال تلگرام aminbozorgiyan — تجربه زیسته l امین بزرگیان ت
لوگوی کانال تلگرام aminbozorgiyan — تجربه زیسته l امین بزرگیان
آدرس کانال: @aminbozorgiyan
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 5.82K
توضیحات از کانال

آنکه خانه‌ای ندارد، در نوشتن خانه می‌کند. آدورنو
(استفاده، انتشار و به اشتراک گذاری مطالب این صفحه با ذکر نام نویسنده بدون اشکال است)
Contact : aminbozorgian60

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2022-03-27 18:59:33 ~ در هیأت سوم شخص غایب رفت و برگ از دفترها ریخت و جوهر در جریان خشک فراموشی به لکه‌های درشت شک خیره ماند و قلم در بهار تکراری روی عقل سرخ مکث کرد و
دور نام اسماعیل
هی خط‌خطی کرد و به حرص
دایره‌‌ی تازه‌‌ای کشید تا ورق پاره شد و مداد قرمز به ته رسید
تا بیست‌ساله های زیرزمین خانه‌ی پاسداران
با صداهای خش‌دار وقت خواندن شعر
به پاییز ناگزیر پا دادند
پس اویی که شعر را به نام کوچک صدا می‌زد
دست اسماعیلش را گرفت
که فصل کوچ اگر امروز نه پس کی؟
چه طاقتی آوردی اسماعیل!
با آن همه اول شخص جمع و شتک‌زده به حضور
با آن‌ همه دهان‌های باز و ادای آواز
صدا در صدا و تار به تار و دف به دف
یک‌تنه
تک‌خوان و گروه سرود مدرسه‌ی خودت بودی
همه تو بودند و تو
چه قدر خودِ خودت بودی اسماعیل!

تمام فصل‌هایی که در دوردستِ قاب سیاه‌وسفید ته‌نشسته بودی و با دست‌های نشسته دو‌دستی به بقایای شعر گره می‌خوردی و به زبانی در سخن بودی که گمان می‌کردیم از شاخه‌های فراموش‌شده‌ی سغدی‌ست
حافظه‌ت روی برگ‌های خش‌خشی روی ولی‌عصر خط بطلان می‌کشید و نام تمام خیابان‌ها پاسداران بود
و دیگر نامی نبود که صدایت بزنیم و بگویی: هان!
اسماعیل! اسماعیل! اسماعیل!
آن دورها چه می‌دیدی؟
این‌جا
دورو‌بر مایی که که نوبتی می‌میریم و
هم را هل می‌دهیم در صف دعوا سر نام کوچکی که تو شعر را صدا می‌زدی و می‌گفت: هان!
به شدت زنده‌ای
با این که نامت را گم کرده‌ای
به شدت پیدایی
با این که در دوردست کرچ نشسته‌ای و
در نزدیک
فاجعه بیضه می‌کند و جهان در غارغارِ شک
مبعوث می‌شود
به شدت حاضری
جادوگری
شعبده‌ای
چرا که بلدی وقتی نیستی هم به شدت باشی و
وقتی غیب می‌شوی
غایب نشوی
فقط بهار را انقدر شدید کنی که برگ‌هایش و پرهای‌مان بریزد از شدت پرواز
پاییز
شدت بهار در شعرهای ترت بود اسماعیل!
و نام شدید اسماعیل را وقت رگبار و بیخ دیوار و انفجار
بر پیشانیِ کافرانِ شعر کوبیدی به جای مهر
أشهد أن لابه‌لا‌بالا‌به‌بالا:
شعرت
خط‌خطی فراموشی‌ست.

قطعه‌ای از شعر اسماعیل/ رضا براهنی
1.9K viewsAmin Bozorgian, edited  15:59
باز کردن / نظر دهید
2022-03-26 20:22:32 ~ «كشف يك اثر، در طول زندگی كتابخوانی، حادثه‌ای است همانقدر كمياب كه سربرآوردن يك محبوب مرده از گور. چنين حادثه‌ای هر ۵ يا ١٠ سال يك بار اتفاق می‌افتد، با چنان نيرويی كه آن روز انسان می‌تواند به واقعيت ادبيات پی ببرد. اين ماجرا چند سال پيش برای من روی داد. وقتی كه «روزگار دوزخی آقای اياز» رضا براهنی را خواندم، برای من قيام قيامت بود. چه سعادتی در اين كه انسان ناگهان خبردار شود كه سياره ديگری، دنيای ديگری وجود دارد. به خاطر دارم كه خواندن برای من تقريبا تحمل‌ناپذير شده بود؛ زيرا آثاری كه از اعماق سرريز می‌شوند برای من تحمل ناپذيرند. اين آثار آزار می‌دهند؛ زيرا در اطراف شر و بدی و راز بدی پرسه می‌زنند. از اين رو، دوست من رضا گول نخورده بود، او برای شروع كار مستقيما وارد يك دوزخ شده بود، دوزخ گهواره تكوين‌ها. می‌گويم يك دوزخ‌،‌ زيرا هر كسی دوزخ خود را دارد. دوزخ براهنی مانند كاخی مجلل وزين است. آرشيوهای ايرانی، ترك و غربی را در بر دارد. خاطرات و دانش‌هايی دايره المعارفی دارد، خارج از زمان و مكان و نيز مدرن است. بايد می‌گفتم دوزخها، دوزخهای زيبا، زيرا دنيای رضا از همه جا دوزخی بيرون می‌كشد. ترانه زندانها را می‌خواند يا جناياتی را در خانواده‌. ‌رضا می‌بايستی به تبعيد می‌رفت؛ اين خواست ادبيات بود؛ زيرا او شهروند بسيار توانای ادبيات است. رضا شاعر عظيم و در عين حال معلم خيال پرور و شاهد، مرد عمل و ادب متعلق به سنت جهانی كيمياگران كلمه و ادعاكنندگان آزادی‌های تازه است.»
هلن سیکسو / ٢٠٠۵

@AminBozorgiyan
1.6K viewsAmin Bozorgian, edited  17:22
باز کردن / نظر دهید
2022-03-26 16:22:00 ~ فارغ از اشعار، رمان‌ها و دیگر آثار ادبی و سیاسی‌اش، رضا براهنی نقد ادبی مدرن را در ایران معاصر طرح‌ریزی کرد و این مهم‌ترین نقش اوست. براهنی در سنتی بود که در اروپای بعد از دهه ۶٠ بسیار هژمونیک شده بود: مداخله روشنفکر در امر سیاسی. چندی پیش به مناسبتی مربوط به اصغر فرهادی، بسیاری ویدئویی از ژان لوک گدار را پخش کردند که در آن به مسؤولیت هنرمند در قبال امر سیاسی می‌پرداخت. براهنی در این سنت خود را می‌دید و توانست بسیاری از روشنفکران را با خود در مبارزه سیاسی با رژیم شاه و بعدتر جمهوری اسلامی همراه کند. این تلقی نسبتی با نظریه نقد ادبی‌ای داشت که او در بررسی متون بر آن تأکید می‌کرد. از نظر او ادبیات در رابطه‌ای دیالکتیکی با جامعه از طریق زبان است. با وجود اینکه وی مخالف هرگونه استفاده ابزاری از ادبیات برای اهداف سیاسی بود اما از نظر او مبارزه درون متن و ساختار ادبی می‌باید تداوم پیدا کند بگونه‌ای که بتواند امر مسلط زبانی را در مرحله نخست تضعیف کند. براهنی ضد سلطنت و استبداد بود و این را در ساختار ادبی متونش حتی اشعار عاشقانه انعکاس می‌داد. اهمیت وی در همین تلقی مدرنی بود که به گرامر ادبیات داشت. بیراه نبود که از نظر وی سر شاه را باید زد، زیرا که ادبیات این الزام را پیش می‌کشد. کلمات نیز در حبس‌اند و باید برای نجات آن، واقعیت را واژگون کرد.
@AminBozorgiyan
1.5K viewsAmin Bozorgian, edited  13:22
باز کردن / نظر دهید
2022-03-25 02:33:02 ~ آدمى همواره در رابطه لانگ ديستنس با خود است زيرا كه وصال کامل به طلاق و تنش مى‌انجامد. خود، تحمل‌ناشدنى است. من (یا همان شخصیت غریزی) اگر با خودم منطبق باشم، زیست روزمره‌ام مختل می‌شود چون در این صورت نمی‌توان با واقعیت بیرونی کنار آمد. من به تنهایی هیچگاه مرگ، رنج، تفاوت و شکست را نمی‌تواند بپذیرد اما این خود است که تحمل اینها را ممکن می‌سازد. گاهی که این ملاقات صورت می‌گیرد و فاصله میان خود و من کم می‌شود نوعی جنون، هیستری و یا ملال عمیق بر آدمی حاکم می‌شود.
وجدان یا همان فرا-خود نشانگر این است که همواره فاصله‌ای صمیمانه با خود داریم و هیچگاه به سبب زندگی اجتماعی، من با خودم منطبق نمی‌شوم و شکافی بین من و خود است. وجدان چیزی نیست جز مکانیزم حفظ ارتباط دورادور میان خود و من، به‌گونه‌ای که به جدایی نینجامد. وجدان نظام معنایی و احساسی است که جدایی من و خود را اداره می‌کند؛ به من از خود می‌گوید و سعی می‌کند آن را کنترل کند. اگر ما با خودمان يكى بوديم، به وجدان نیازی نبود. مفهوم تاریخی وجدان از رابطه‌ی لانگ‌دیستنس ابدی من با خودم سخن می‌گوید. گاهی که دلتان برای خودتان می‌سوزد، این فاصله را می‌توانید ببینید.
@AminBozorgiyan
2.5K viewsAmin Bozorgian, edited  23:33
باز کردن / نظر دهید
2022-03-22 01:55:06 ~ دوستان و آشنایان، به مرور که گذشته، کم‌تر از «به امید دیدار» چیزی می‌گویند. به امید دیدار به عنوان تقاطع سیاست، وطن و دوستی کم‌کم به یک هدف متعالی و یوتوپیک تغییر چهره داده است.
هم امید و هم دیدار خصلتی سیاسی دارند. خصلت سیاسی امید که روشن است، اما درباره خصلت سیاسی دیدار باید گفت که ملاقاتِ غیر کاریِ آدم‌ها این پتانسیل را دارد که رابطه‌ای فارغ از رابطه فرد با ساختارهای حاکم بسازد. امر حاکم مدام می‌خواهد تمام روابط و دیدارها را به رابطه با خود مبدّل کند یا تقلیل دهد. حاکم به میزانی که بزرگ می‌شود، دیدارها را از آنِ خود می‌کند. عبارت «به امید دیدار» مانعی را روایت می‌کند که رابطه را ناممکن یا سخت کرده است. دیدار رویدادی ساده است که وقتی امید به داشتن آن را داریم بدین معناست که مانعی یا زوری آن را بعید کرده است: کسی از دیدار منع شده است.
اینجاست که فاصله با وطن نیز -حداقل برای برخی- پا به میان می‌گذارد. نقطه جغرافیایی مشترک دو دوست، یعنی همان وطن در دسترس نیست. در «به امید دیدار» جغرافیای دیدار می‌تواند مسدود باشد. این انسدادِ مکانی برای دیدار اهمیتی ویژه و پر رنگ دارد.
در عبارت به امید دیدار، اگر تنها یک تعارف زبانی نباشد و به معنای دقیق کلمات آن توجه کنیم، آوایی سیاسی و اجتماعی وجود دارد که آن را از بقیه عبارات متمایز می‌کند.

@AminBozorgiyan
2.4K viewsAmin Bozorgian, edited  22:55
باز کردن / نظر دهید
2022-03-16 13:58:10
فصلنامه مطالعات ایرانی پویه، شماره‌های ۱۷ و ۱۸، پائیز و زمستان ۱۴۰۰
"ایران و حاملان تغییر"
نمایی از نویسندگان و مقالات.
در سایت نشریه‌ی پویه می‌توانید نسخه‌ی الکترونیکی آن را دریافت کنید.
آدرس سایت:

http://www.pooyemag.com
.
2.3K viewsAmin Bozorgian, 10:58
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 01:26:16 ~ بعد از پخش برنامه پرگار تعدادی از دوستان که برنامه را دیده بودند، متنی از گفته‌هایم را خواستند. چندین سال قبل متنی نوشته بودم که مبنای اصلی حرفهایم در پرگار بود که البته با توجه به وقت و فضای پیش‌آمده در گفتگو تنها پاره‌ای از آن بیان شد. البته چیزهای دیگری هم گفتم که در این مقاله نیست. امیدوارم در اولین فرصت بتوانم آنها را نیز بنویسم. در هر حال ممنون از توجه و نقدهایی که مطرح شد. متن مقاله را اینجا می‌توانید بخوانید:

http://problematicaa.com/banality/
2.5K viewsAmin Bozorgian, edited  22:26
باز کردن / نظر دهید
2022-03-13 01:35:01 پادکست برنامه این هفته پرگار

ابتذال یعنی چه؟ می توان به فهمی قابل اطمینان رسید در این مورد که به چه چیز می گوییم مبتذل؟ اثر فرهنگی و رفتار فرهنگی مبتذل تمایزی ثابت و قابل تشخیص با غبرمبتذل دارد؟
مهمان‌های برنامه: محمود فرجامی؛ طنزپرداز و امین بزرگیان؛ جامعه‌شناس.

@BBCPersian
2.2K viewsAmin Bozorgian, 22:35
باز کردن / نظر دهید
2022-03-12 22:07:29

2.0K viewsAmin Bozorgian, 19:07
باز کردن / نظر دهید