Get Mystery Box with random crypto!

Imani - Denktagebuch

لوگوی کانال تلگرام imanitelegram — Imani - Denktagebuch I
لوگوی کانال تلگرام imanitelegram — Imani - Denktagebuch
آدرس کانال: @imanitelegram
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.49K
توضیحات از کانال

Die Philosophie aber muß sich hüten, erbaulich sein zu wollen.

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-06-21 00:32:28 امشب با دوست عزیزی سر صحبت باز شد. موضوع؟ ناسیونالیسم. می‌گفت کسانی خودشان را «ملّی‌گرا» می‌دانند و می‌گویند به ما نگویید «ناسیونالیست»، ما ناسیونالیست نیستیم. اوّل فکر کردم شوخی است. ولی گویا این ضایعهٔ عقلی واقعی و امری شایع است. یادم آمد اتفاقاً یکی از ایدئولوگ‌های‌ وطنیِ همین فرقه یک بار گفته بود بحث ما دربارهٔ ملّت ایران ربطی به ناسیونالیسم ندارد چون ایران ملّت بوده قبل از اینکه اروپایی‌ها صاحب ملّت شوند.

«روشنفکری دینی» که بیان مؤدبانه و حسن تعبیری برای همان «تروریسم اسلامی» بود هم زمانی با بزک دوزک کردن خود می‌خواست خودش را به عنوان متاعی دیگر بفروشد. اما این را امروز دیگر حتی خواننده‌های عادی هم فهمیده‌اند. با این حال باز آن کارگاه رنگ‌رزی و شیّادیِ روشنفکری دینی به این مضحکه نیفتاده بود که بگوید Orange پرتقال نیست. مورد اخیر حتی عقب‌ماندگی خاورمیانه‌ای هم نیست، بوضوح عقب‌ماندگی ذهنی و یا اختلال شناختی است.
138 viewsedited  21:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-02 22:40:15 من فکر نمی‌کنم اغراق باشد که بگوییم تاریخ پر از تورم‌هایی است که اغلب توسط دولت‌ها و دولتمردان برای تأمین منافع خودشان مهندسی شده‌اند.

فردریش فون هایک

رمز فایل: www.iifom.com

حمایت مالی از پژوهشگاه مالکیّت و بازار(ایفام):

https://hamibash.com/iifom

@IIFOM_CO

iifom.com

instagram.com/iifom.co
311 views19:40
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 21:14:35 حدود ده سال پیش بود که تبادل نظر بر سر کتاب «معنا در تاریخ» کارل لوویت که زانیار ترجمه‌اش را به پایان رسانده بود بهانهٔ دوستی پرباری شد که محور اصلی گفتگوهای آن در همهٔ این سالها جدالی بود که پس از جنگ جهانی دوم در آلمان بین کارل لوویت، کارل اشمیت، هانس بلومنبرگ، لئو اشتراوس (از آمریکا) و اریک فوگلین (و نویسندگانی دیگر چون اریک پیترسون، یاکوب تاوبس، حنا آرنت و…) درگرفت: جدال بر سر دوران جدید و بحث در بنیادهای آن. تلاش زانیار برای انتقال این جدال به زبان فارسی ستودنی است. او ده سال روی یک پروژه متمرکز شد، پروژه‌ای که مسئلهٔ فکری‌اش بود و رسالهٔ دکتری‌اش را هم در همین موضوع نگاشت. حاصل ده سال کار او، نه ردیف کردن چند جلد ترجمه، بلکه تحقیق و تأمل و درگیری با ده‌ها جلد کتاب اصلی این جریان و البته ترجمهٔ آنها به زبان فارسی بود. زانیار این جدال را ترجمه نکرد، با آن درگیر شد و از متن این درگیری‌ها توانست موضع محقّقانه‌ای در حدّ و اندازهٔ استاندارد مجامع علمی معتبر دنیا بگیرد که بعید می‌دانم در زبان فارسی قدر ببیند. در کتاب «تأخیر بنیادین روشنگری» که به قول خودش «درآمدی است بر ترجمهٔ مشروعیت عصر مدرن» و «فراهم کردن مقدمات نظری کافی» برای آن، زانیار در صد صفحهٔ نخست کتاب موضع محقّقانهٔ خود را که شرحی است متمرکز بر سهم بلومنبرگ در این جدال و دریافتی بعضاً همدلانه و بعضاً انتقادی از «مشروعیت عصر مدرن» به رشتهٔ تحریر درآورده است. شرحی درخشان که از خواندن آن لذّت بردم و همانطور که به خودش گفتم ارزش داشت در قالب کتابی مستقل به عنوان درآمدی بر کتاب ثقیل «مشروعیت عصر مدرن» که ترجمهٔ آن نیز به زودی به قلم زانیار منتشر خواهد شد، به بازار بیاید. به جز بخش نخست کتاب، سخنرانی خود بلومنبرگ در کنگرهٔ مونستر خواندنی است، همچنین مقدمهٔ والاس بر ترجمهٔ انگلیسی مشروعیت عصر مدرن، مقالات دیگر هم هر یک در تبیین اجزاء اساسی بحث بلومنبرگ بسیار قابل توجّه‌اند، اما برای شخص من دو مقالهٔ ویلم استایفهالس از همه جالب‌ توجّه‌تر بود.
330 viewsedited  18:14
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 21:13:58
330 views18:13
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 20:02:02
پیش‌خرید فصلنامهٔ «مالکیّت و بازار»

https://t.me/IIFOM_CO
282 views17:02
باز کردن / نظر دهید
2022-04-21 21:06:43 جمعه (فردا) ساعت ۲۱ به وقت ایران (۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) در کلاب رفلکسیون دربارهٔ مفهوم ملّت (Nation) و تاریخ و جغرافیای شکل‌گیری‌اش، ورود ملّی‌گرایی (Nationalism) به خاورمیانه (و ایران) و سه پرسش: ۱. ایران کجاست؟ ۲. ایران چیست؟ ۳.ایدئولوژی ایرانشهری کی و چگونه شکل گرفت، چه می‌گوید و چه تناقضاتی دارد؟ صحبت خواهم کرد. لینک کلاب رفلکسیون:

https://www.clubhouse.com/event/PDY3doab?utm_medium=ch_event&utm_campaign=2qmx0Qnld0WXWcrunNba3Q-159003
472 viewsedited  18:06
باز کردن / نظر دهید
2022-04-06 22:08:29 دو خبر:

به زودی مقالهٔ «حاکم کسی است که پول خلق می‌کند! - درآمدی بر فلسفهٔ سیاسی پول» در مجلهٔ مالکیّت و بازار منتشر می‌شود.

آخر هفته گفتگویی در کلاب‌هاوس خواهم داشت دربارهٔ مفهوم ملّت و ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی منجلمه در ایران. لینک حسابم در کلاب‌هاوس، اگر دوست داشتید:

https://www.clubhouse.com/@imanitalk?utm_medium=ch_profile&utm_campaign=2qmx0Qnld0WXWcrunNba3Q-137464
928 views19:08
باز کردن / نظر دهید
2022-03-03 22:24:15 بخش نخست

یکم.

جوامع بشری نقصان‌ها و مشکلاتی دارند که باید برطرف شوند. کامل‌ترین و بهترین سیستمی که می‌تواند این مشکلات را برطرف کند «دولت دموکراتیک» است. دموکراسی کامل‌ترین چارچوب نهادی برای حل مشکلات جوامع و پیشرفت بشر است. دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم برای مردم. به همین دلیل مالیات در دموکراسی‌ها، هزینه‌‌ای است که بابت خدمات دولتی پرداخت می‌شود و فرار از مالیات دزدی است که باید مجازات شود.

دوم.

هر کشوری اصول دموکراسی را بیاموزد و به کار ببندد، مسیر توسعه و پیشرفت برای او همچون اتوبانی صاف، بدون محدودیت سرعت و بدون ترافیک خواهد بود. دموکراسی تنها فُرم مشروع دولت است و به همین دلیل باید به همهٔ نقاط جهان صادر شود. فُرم‌های دیگری از دولت هم وجود دارد اما نباید فراموش کنیم هر دولتی، منجلمه دولت‌ دیکتاتوری و استبدادی، بهتر است از بی‌د‌ولتی است.

سوم.

مالکیّت خصوصی و بازار هر دو نهادهای سودآوری هستند اما دولت‌های دموکراتیک باید با انحصار قانونگذاری و انحصار اعمال خشونت شرایطی را ایجاد کنند تا مالکیت خصوصی و سود از راه و روشی مبتنی بر «مسئولیت اجتماعی» در برابر رفاه جمعی یا منافع ملّی بدست بیایند و مورد استفاده قرار بگیرند. بازار باید کارآمد بماند اما بازار نباید خدماتی تولید کند که ارائه آن در انحصار دولت‌هاست: از امنیّت و قضاوت تا آموزش و درمان و خدمات اجتماعی برای نیازمندان. بازار نهاد مناسبی برای ارضاء نیازهای اجتماعی نیست، این دولت است که می‌تواند چنین خدماتی را ارائه کند.

چهارم.

دولت‌ها باید طمع اقتصادی و سوداگری را تحت کنترل قرار دهند. سوداگری علت‌العلل مشکلات اجتماعی و بحران‌های مالی است. بازار همیشه شکست می‌خورد و تنها این دولت است که می‌تواند انسان‌ها را از وضعیت بحرانی نجات دهد. فقط دولت می‌تواند با تنظیم مقررات و همچنین کنترل بانک‌ها، صنعت و بازارهای مالی از بروز بحران‌های مالی جلوگیری کند. بانک‌ها و شرکت‌ها ورشکست می‌شوند، دولت و بانک مرکزی‌اش اما نه تنها ورشکست نمی‌شوند، بلکه با استخدام بهترین اقتصاددان‌ها، ریشه‌ها و علل بحران‌های مالی را کشف می‌کنند، و با چاپ پول در بانک‌‌های مرکزی‌شان بانک‌ها و شرکت‌ها را از ورشکستگی نجات می‌دهند، شغل‌ها را حفظ می‌کنند و مانع فروپاشی اقتصادی می‌شوند.

پنجم.

نابرابری اجتماعی، تنها بین طبقهٔ کارگر و سرمایه‌دار وجود ندارد، نابرابری بین مرد و زن، بین سفید‌پوستان و رنگین‌پوستان، بین هتروسکشوال‌ها و LGBTQIA و … وجود دارد. در حالیکه انسان‌ها همه برابرند و اگر از «شانس برابر»ی برخوردار باشند توانایی‌های یکسانی دارند. همچنین جوامع گوناگون اگر از شانس برابری برخوردار می‌بودند سهم یکسان و برابری در ساختن تمدّن‌ها ایفاء می‌کردند. برای از بین بردن نابرابری اجتماعی و جهانی باید شانس‌ برابر ایجاد کرد. هزینهٔ ایجاد این شانس برابر به اضافهٔ هزینهٔ بهبود زندگی گروه‌هایی که قربانی نابرابری شده‌اند (کارگران، زنان، رنگین‌پوستان، LGBTQIA و کشورهای توسعه‌نیافته) و همچنین هزینهٔ سازماندهی آنها را باید مردانِ سفیدپوستِ هتروسکشوالِ غربی (و به تبع آن نهاد خانواده) پرداخت کند، زیرا آنها از این فرصتِ قرن‌ها نابرابر استفاده کرده‌اند و قدرت تولید کالا و خدمات و در یک کلام تولید ثروت را دارند.

شش.

دولت‌ها همچنین باید علاوه بر بودجه‌های توانمندسازی اقشار بالا، بودجه‌ای برای نهادینه‌سازی چندفرهنگ‌گرایی اختصاص دهند و همچنین برنامه تشویق پناهندگی و مهاجرت از کشورهای توسعه‌نیافته ترتیب دهند. مهمتر از این اما، بحران جهانی محیط‌زیست و گرمایش جهانی است. برای دهه‌های متمادی دولت‌ها به بازار انرژی بی‌توجه بودند و این موضوع باعث شده مصرف انرژی‌های تجدیدناپذیر و دیگر اقدامات بشر در طبیعت، جهان را در آستانهٔ یک فاجعهٔ غیرقابل‌تصوّر قرار دهد. دولت‌ها باید از طریق مشاوره با بهترین متخصصان محیط‌زیست در این زمینه سیاست‌گذاری کنند، مقررات تنظیم کنند و دست آخر با قانونگذاری و اجرای آن بحران جهانی محیط‌زیست را مهار کنند.

***

بر دوستان نباید پوشیده باشد که شش ادعای بالا از نظر من زباله‌ای بیش نیستند. زباله‌‌هایی کاملا بی‌معنا و البته بسیار خطرناک. سؤال اصلی اما اینجاست: این حجم عظیم از بُلشِت و زباله را چه کسانی تولید کردند/می‌کنند؟ و چه کسانی از آن بهره و سود می‌برند؟ و چگونه است که ما حجم بزرگی از این زباله را هر روز در اشکال مختلف در رسانه‌های گوناگون دریافت می‌کنیم؟ و چگونه است که کسانی در اطراف ما گاه و بیگاه همین زباله‌ها را استفراغ می‌کنند؟
1.5K viewsedited  19:24
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 21:26:07 اینکه ایران، عراق، افغانستان و امثالهم متمدّن (civilized) نیستند یک فکت است و ربطی به نژادپرستی ندارد. نژاد آلمانی هم برای قرون متمادی در دوران باستان بربر بودند و از سوی رُمی‌ها نیز بربر خطاب می‌شدند. بعداً در برخورد با امپراتوری رُم و مواجهه با مادر تمدّن‌ها یعنی یونان، طی چند قرن متمدّن شدند.
379 views18:26
باز کردن / نظر دهید