Get Mystery Box with random crypto!

تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی

آدرس کانال: @tarikhandishi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 86.22K
توضیحات از کانال

ایدئولوژی‌، اندیشه و تاریخ سیاسی
مهدی تدینی، مترجم، نویسنده و پژوهشگر
برخی کتاب‌ها:
عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر (سه جلد)
فاشیسم و کاپیتالیسم
نظریه‌های فاشیسم
جنبشهای فاشیستی
لیبرالیسم
بوروکراسی
اینستاگرام
https://instagram.com/tarikhandishii

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2023-11-05 22:52:02
«سفر جانسون به ایران ــ شهریور ۱۳۴۱»

مدت‌ها بود تا این اندازه از ویدئویی تاریخی شگفت‌زده نشده بودم... لیندن جانسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا (کندی) در شهریور سال ۴۱ به ایران سفر کرد. این ویدئو گزارش مفصل این سفر است. رفتاری که جانسون می‌کند، در دنیای امروز باورنکردنی است! جانسون در طول مسیر از فرودگاه تا کاخ از ماشین پیاده می‎شود و می‌رود بین مردم ــ دست و بغل و خوش‌وبش! اما فقط این نیست. جانسون به بازار ــ سبزه‌میدان ــ می‌رود و به طرز عجیبی بین مردم است... از مغازه‌ای از امیریه لوستر می‌خرد... می‌رود در خانه‌های کارگران راه‌آهن و بعد سفری به دهات ورامین می‌رود. همه جا هم تن‌به‌تن چسبیده به مردم. پیشنهاد می‌کنم ویدئو را حتماً ببینید.

البته جانسون در برلین هم از فرودگاه از ماشین پیاده شد، و با مردم دست می‌داد و می‌رفت. بدش نمی‌آمد با کل صدها هزار نفری که در مسیرش بودند دست بدهد.

جانسون معاون کندی بود، با ترور کندی (نوامبر ۶۳ / آبان ۴۲) چهارده ماه مانده را رئیس‌جمهور بود و در دورۀ بعد هم در انتخابات پیروز شد و تا سال ۶۹ در کاخ سفید ماند.

#مستند

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
30.8K viewsمهدی تدینی, 19:52
باز کردن / نظر دهید
2023-11-04 21:22:42 «پوکر روسیه و اسرائیل»


احتمالاً در دو سه روز آینده زلنسکی به تل‌آویو می‌آید. نزدیکی اوکراین و اسرائیل شاید بزرگ‌ترین تحول جنگ تا به امروز باشد. آمدن زلنسکی به اسرائیل قیمت ایران را هم برای روسیه بالا می‌برد. اوضاع پیچیده شده. اوکراین و روسیه در یک وضعیت جنگی ایستا قرار گرفته‌اند. روسیه زمینگیر شده، اما اوکراین هم با این تسلیحات فقط می‌تواند متر‌به‌متر پیش رود یا اینکه مانع پیشروی جدید روسیه شود، اما فرماندهان اوکراین می‌دانند برای پیروزی به تسلیحاتی نیاز دارند که غرب هنوز پروا دارد به اوکراین دهد. اینک دریچۀ جدیدی به روی اوکراین گشوده شده است: اسرائیل.

زلنسکی دو سه روز قبل از آغاز جنگ غزه به صراحت به نتانیاهو گفت «ما از شما انتظارات خیلی بیشتری داریم!» یعنی اسلحۀ تهاجمی می‌خواهیم. اسرائیل تا پیش از این نمی‌خواست روسیه را عصبانی کند، زیرا ممکن بود روسیه هم ایران را تحریک کند تا پاسخ دخالت اسرائیل در اوکراین را با نیروهای نیابتی‌اش بدهد. حملۀ حماس همه‌چیز را به هم ریخت. وضعیت جبهۀ روسیه در اوکراین شکننده است و مداخلۀ اسرائیل واقعاً می‌تواند تحول محسوسی در جنگ اوکراین ایجاد کند ــ برای مثال با تحویل سیستم دفاع موشکی.

زلنسکی این را روز اول جنگ فهمید و اولین کسی بود که اصرار داشت در اسراع وقت به تل‌آویو بیاید ــ تا بگوید ما و اسرائیل یک‌طرف، روسیه و ایران آن‌طرف. اما نتانیاهو تردید داشت، به همین دلیل چند هفته‌ زلنسکی را به بهانۀ شدت جنگ دست‌به‌سر کرد تا ببیند موضع روسیه دقیقاً چیست. اما اینک اسرائیل اسلحه را به روی روسیه نشانه گرفته است... سرنوشت جنگ دقیقاً همینجا رقم می‌خورد ــ یا حتی تا الان رقم خورده است. روسیه نباید بگذارد اسرائیل به متحد جنگی اوکراین تبدیل شود، به همین دلیل، با هر گونه مداخلۀ ایران و نیروهای نیابتی‌اش در جنگ مخالفت خواهد کرد. این یعنی روسیه نمی‌خواهد جبهۀ اوکراین فدای حماس شود، زیرا واقعیت میدانی به گونه‌ای است که اصلاً نمی‌توان مداخله‌ای جدی از سوی یک نیروی سوم انجام داد ــ واقعیتی است که دبیرکل حزب‌الله هم در بین سطرهای سخنرانی‌اش بیان کرد.

به این ترتیب، در اینجا نتانیاهو به کارت زلنسکی در جنگ بدل نخواهد شد، بلکه برعکس. زلنسکی به کارتی در بازی اسرائیل بدل می‌شود برای جلوگیری از هر گونه مداخلۀ طرف سوم. اینکه می‌گویند روسیه جبهۀ جدیدی در خاورمیانه گشوده (مثلاً برای انحراف افکار از اوکراین)، مطلقاً تحلیل اشتباهی است. عملیات حماس، همان‌قدر که اسرائیل را غافلگیر کرد، ایران و روسیه را هم غافلگیر کرد. سرنوشت جنگ اوکراین را غرب تعیین خواهد کرد، نه خاورمیانه‌ای‌ها. پایان جنگ اوکراین دست آمریکاست؛ که فعلاً تمایلی ندارد.

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
25.1K viewsمهدی تدینی, 18:22
باز کردن / نظر دهید
2023-11-03 15:15:47 «بورکراسی ـــ جلسۀ چهارم»

فایل صوتی جلسۀ چهارم خوانش و شرح کتاب «بوروکراسی»، اثر لودویگ فون میزس.

در این جلسه در این باره صحبت کردیم که آیا «سودمداری» در اقتصاد بازار آزاد با امور ملی در تضاد است؟ خلأهای تولید در اقتصاد کاپیتالیستی تقصیر  کیست؟ دربارۀ مسائل زیست‌محیطی در تولید کاپیتالیستی چه باید کرد؟ همچنین بحث دربارۀ «سود» را گسترش دادیم. دیدیم در اقتصاد آزاد عوامل تولید «زبان دارند»، در حالی که در اقتصاد سوسیالیستی عوامل تولید «لال» است و هیچ هشداری به تولیدکننده دربارۀ عواقب تولید خود نمی‌دهد. سپس دربارۀ «مدیریت در اقتصاد سودمدار» صحبت شد. جمع‌‌بندی این بحث این بود که اصل سودمداری مانند مویرگ تا گوشه‌گوشۀ شرکتداری آزاد رسوخ می‌کند و در نتیجه اصل حاکمیت مصرف‌کننده و دموکراسی بازار پشت درهای شرکت‌ها نمی‌ایستد، بلکه همه‌چیز را تا ریزترین مویرگ‌های تولید تابع خواست جامعه ــ مصرف‌کنندگان ــ قرار می‌دهد (صفحات ۶۳ تا ۷۸).

برای دیدن فایل تصویری این جلسه بنگرید به: «بوروکراسی ـــ جلسۀ چهارم»

فایل صوتی جلسات پیشین: جلسۀ اول | جلسۀ دوم | جلسۀ سوم

#گفتار_لایو #بوروکراسی #لیبرالیسم

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
17.6K viewsمهدی تدینی, edited  12:15
باز کردن / نظر دهید
2023-11-03 15:15:47
«بورکراسی ـــ جلسۀ چهارم»

فایل تصویری جلسۀ چهارم خوانش و شرح کتاب «بوروکراسی»، اثر لودویگ فون میزس.

در این جلسه در این باره صحبت کردیم که آیا «سودمداری» در اقتصاد بازار آزاد با امور ملی در تضاد است؟ خلأهای تولید در اقتصاد کاپیتالیستی تقصیر  کیست؟ دربارۀ مسائل زیست‌محیطی در تولید کاپیتالیستی چه باید کرد؟ همچنین بحث دربارۀ «سود» را گسترش دادیم. دیدیم در اقتصاد آزاد عوامل تولید «زبان دارند»، در حالی که در اقتصاد سوسیالیستی عوامل تولید «لال» است و هیچ هشداری به تولیدکننده دربارۀ عواقب تولید خود نمی‌دهد. سپس دربارۀ «مدیریت در اقتصاد سودمدار» صحبت شد. جمع‌‌بندی این بحث این بود که اصل سودمداری مانند مویرگ تا عمق شرکتداری آزاد رسوخ می‌کند و در نتیجه اصل حاکمیت مصرف‌کننده و دموکراسی بازار پشت درهای شرکت‌ها نمی‌ایستد، بلکه همه‌چیز را تا ریزترین مویرگ‌های تولید تابع خواست جامعه ــ مصرف‌کنندگان ــ قرار می‌دهد (صفحات ۶۳ تا ۷۸).

برای شنیدن فایل صوتی این جلسه بنگرید به: «بوروکراسی ـــ جلسۀ چهارم»

فایل تصویری جلسات پیشین: جلسۀ اول | جلسۀ دوم | جلسۀ سوم

#گفتار_لایو #بوروکراسی #لیبرالیسم

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
16.6K viewsمهدی تدینی, edited  12:15
باز کردن / نظر دهید
2023-10-17 22:29:02 (ادامه از پست پیشین)

از آنجا که نظامیان فقط باید تابع دستورات فرماندهان خود باشند، نفس عضویت در یک سازمان سیاسی که تابع دستورات غیر است، خیانت به شمار می‌آید. نیازی نیست بررسی کنیم چنین سازمانی درون ارتش چه کارهایی می‌توانست بکند... چنین نیرویی بسته به میزان گستردگی و دامنۀ نفوذش، از خرابکاری و کارشکنی و جاسوسی تا کودتا می‌تواند انجام دهد.

به هر روی، در سال ۱۳۳۳ سازمان افسران به گونه‌ای نسبتاً اتفاقی کشف شد. آنچه چندان درباره‌اش صحبت نشده این است که وقتی کشف سازمان افسران را بررسی می‌کنیم، مشخص می‌شود سران توده و افسران ارشد سازمان سهل‌انگاری‌های مضحکی انجام داده بودند. همین باعث شد برخی توده‌ای‌ها که متوجه این سهل‌انگاری‌ها شدند از سر دلخوری و نومیدی از حزب جدا شوند، زیرا فکر می‌کردند حزب اعضایش را به راحتی نابود می‌کند. برای نمونه محمدجعفر محجوب، همان کسی که در سال‌های بعد به یک ادیب و استاد بزرگ ادبیات تبدیل شد، وقتی دید رفیق عزیزش، مرتضی کیوان، به این سادگی لو رفت و اعدام شد، از حزب جدا شد. البته چقدر تأسف‌بار است که کسی مثل محجوب نه به دلیل آگاهی از ماهیت کمونیسم، بلکه به این دلایل شخصی و احساسی از حزب جدا شده است؛ ناامیدکننده است.

شوهر توران میرهادی یکی از همین افسران ارشد در سازمان افسران حزب توده بود. سرگرد وکیلی در واپسین روزهای عمرش مخفیانه چند نامه به دست همسرش توران رساند که خود سند بسیار مهمی از درونی‌ترین اندرونیِ حزب توده برایمان فراهم می‌آورد. وکیلی می‌دانست اعدام می‌شود و مخاطب نامه‌ها نیز همسرش بود. به همین دلیل بسیار بعید است دروغی در نامه‌ها نوشته باشد. وکیلی از مهر ۱۳۲۶ در سازمان افسران عضویت داشت و از معدود افسرانی بود که در تمام مراحل محاکمه مقاومت کرده بود و حتی در دادگاه شاه را «خائن» نامیده بود. همۀ افسوس وکیلی در این نامه‌ها متلاشی شدن سازمان محبوبش بود و دو بار در نامه‌ها تأکید می‌کند: «سازمان ما دژ مستحکم حزب در قلب دشمن بود.» اینکه یک افسر، ارتشی را که خود در آن عضو است «دشمن» بنامد، در هر سناریویی ــ حتی در سناریویی مافیایی ــ بهت‌آور است. او خطاب به توران می‌گوید:

«ما به طور متوسط سالی صد نفر جلب می‌کردیم. با توجه به اینکه تعداد افسران بیش از هشت هزار نفر نیست، می‌توانی تجسم کنی که چند سال دیگر سازمان چه قدرت عظیمی می‌شد.»

وکیلی تأکید می‌کند زیر شکنجه هم نه کسی را لو داده و نه تا پایان درخواست بخشش کرده است و تا دم آخر نسبت به راه و عقیده و عملش هیچ تردید و تزلزلی به دل راه نمی‌دهد. از محتوای نامه‌ها کاملاً آشکار است که توران میرهادی هم در جریان تمام فعالیت‌های همسرش بوده و خود او نیز در سازمان زنان حزب فعالیت داشته است. بخش مهمی از حرف‌های سرگرد وکیلی این است که از عملکرد کمیتۀ مرکزی حزب انتقاد می‌کند. در نامۀ سوم به صراحت تأکید می‌کند «ما... در اثر لاقیدی رهبران و اشتباهات آنها» از بین می‌رویم. به همین دلیل به توران توصیه می‌کند پس از اعدامش به فعالیت‌هایش ادامه دهد، فقط اگر دید حزب انتقادپذیر نبود و عملکردش را اصلاح نکرد، او از حزب جدا شود و اهدافش را به طور فردی دنبال کند.

توصیۀ دیگر وکیلی به توران این است که پس از مرگ او ازدواج کند (آنها پسری هم به نام پیروز داشتند). توران که در فرانسه تحصیل کرده بود، یک سال پس از اعدام همسرش مدرسۀ فرهاد را پایه‌گذاری کرد و در دهۀ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به یکی از چهره‌های بسیار برجسته در آموزش و ادبیات کودک تبدیل شد. او سه سال بعد با محسن خمارلو ازدواج می‌کند. توران یک سال پس از انقلاب نامه‌های همسر اعدامی‌اش را منتشر کرد. بعید می‌دانم او با مشغلۀ آموزشی فراوانی که داشت دیگر فرصت می‌کرد کار حزبی کند. اما از لحن یادداشتی که سال ۵۸ بر این نامه‌ها نوشته کاملاً مشخص است از جهت فکری توده‌ای مانده بود؛ گرچه می‌گوید حزب باید بابت سهل‌انگاری‌هایش پاسخ دهد. وقتی او از «شهیدانی» که «در کوهستان در خون خود غلتیدند»، تجلیل می‌کند، منظورش چه کسانی مگر چریک‌های فدایی خلق می‌تواند باشد؟ در آخر هم می‌گوید: «مهم است هر قطره خون این قهرمانان از جان‌گذشته چراغ راه رشد و تکامل مبارزات سازمان‌یافته و قاطع خلق‌های ایران باشد.»


مهدی تدینی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
16.5K viewsمهدی تدینی, edited  19:29
باز کردن / نظر دهید
2023-10-17 22:29:01 «شوهر توران خانم»


پاییز ۱۳۳۳ بود. توران میرهادی آن زمان ۲۷ سال داشت. روزهای سختی بود و ساعت به ساعت به لحظۀ پایان نزدیک می‌شد. نامه‌هایی که روی کاغذ سیگار نوشته شده بود و مخفیانه به دستش می‌رسید حکایت از ساعتی شنی داشت که واپسین دانه‌هایش فرو می‌افتاد. همسرش جعفر ــ سرگرد جعفر وکیلی ــ در دادگاه نظامی حکم اعدام گرفته بود و بعید به نظر می‌رسید از جوخۀ اعدام گریزی باشد. جعفر در واپسین نامه نوشته بود: «در عالم خیال دائماً تو را می‌بوسم، ولی به هیچ وجه سیر نمی‌شوم... فکر می‌کنم که عشق تو چه احساسات عجیب و چه نیرویی در من ایجاد کرده است. به احتمال زیاد فردا صبح و به احتمال کم پسفردا صبح ما را اعدام خواهند کرد...»

توفانی کشور را درنوردیده بود. از اواخر سال‌های دهۀ ۱۳۲۰ که فکر ملی کردن نفت در سر مردم و برخی سیاستمداران ایران افتاده بود، فضای کشور پیوسته ملتهب‌تر می‌شد. هیچ‌کس از تیر غیب در امان نبود؛ حتی مرد قدرتمندی چون سپهبد رزم‌آرا که چهار سال متمادی رئیس ستاد ارتش بود. او در اول تابستان ۱۳۲۹ جامۀ نظامی را از تن درآورد و عازم کاخ نخست‌وزیری شد. ایران وارد تنشی شده بود که سرنوشت دولتمردان را نفت رقم می‌زد: اینکه چه موضعی نسبت به مسئلۀ نفت داشتند. روزی که رزم‌آرا برای کسب رأی تمایل وارد مجلس شد، فراکسیون جبهه ملی غوغایی به پا کرد... نیمکت‌ها را می‌کوبیدند و فریاد می‌زدند تا صدا به صدا نرسد. رزم‌آرا بی‌اعتنا برنامه‌هایش را می‌گفت و حتی از غش کردن مصدق تأثیری روی رزم‌آرا نگذاشت. پرسش دقیقاً همین بود که رزم‌آرا چه برنامه‌ای دربارۀ نفت در سر داشت. کمیسیون نفت در مجلس ایدۀ ملی شدن نفت را مطرح کرده بود، در حالی که مشخص بود رزم‌آرا اعتقادی به ملی شدن نفت نداشت. شانزدهم اسفند همان سال صدای گلوله در مسجد شاه پیچید و جمجمۀ رزم‌آرا شکافت. وقتی نعش رئیس سابق ستاد ارتش و نخست‌وزیر فعلی را از مسجد بیرون آوردند، مشخص شد از این پس قضیه مرگ و زندگی است.

با قتل رزم‌آرا معدود کسانی هم که برخلاف خواست و شور توده‌ها و سیاستمداران نسبت به ملی شدن نفت تردید داشتند، آب دهانی قورت دادند و فهمیدند ممکن است این مخالفت به بهای جانشان تمام شود ــ البته در یک تئوری دیگری، ترور رزم‌آرا را به دربار نسبت می‌دهند؛ اما آن زمان قتل او را عموماً با پروندۀ نفت مرتبط می‌دانستند. مدت کوتاهی حسین علاء سکاندار دولت شد، اما علاء مرد آب‌های آرام بود و برای این تلاطم توفانی کس دیگری باید می‌آمد. این‌گونه «آقا» ــ مصدق ــ آمد. نمایندگان مجلس هم با توجه به نقش محوری مصدق در مسئلۀ نفت و قدرتی که جبهۀ ملی گرفته بود فکر می‌کردند خود مصدق باید بیاید: طرفدارانش به کسی کمتر از او رضایت نمی‌دادند و مخالفانش فکر می‌کردند می‌آید، شکست می‌خورد و در نتیجه رسوا می‌شود و می‌رود تا بعد بتوان کاری کرد.

به این ترتیب در اردیبهشت ۱۳۳۰ مصدق نخست‌وزیر شد. اما در کورۀ آن سال‌ها خیلی‌ها سوختند. رزم‌آرا یکی از آنها بود؛ دیگری قوام بود... و چنان‌که می‌دانیم در نهایت مصدق و جمعی از یاران اصلی‌اش هم به جمع حذف‌شدگان این سال‌ها پیوستند و حتی قدرت‌های منفردی مثل بقایی و کاشانی و مکی کمرنگ و فراموش شدند. با آمدن زاهدی ناگهان سکوتی بهت‌آور ایجاد شد. خیابان‌ها آرام شد و فضای سیاسی بسته شد. اما در همۀ این سال‌ها یک نیروی سیاسی بود که «بازی خودش» را پیش می‌برد: «حزب توده». حزب توده بازی خودش را پیش می‌برد و برای حزبی که سوداهای انقلابی دارد، فضاهای ملتهب و متشنج بهترین فرصت است. آب گلالود شده بود و ماهیان خود در تور حزب توده می‌پریدند. حزب به معنای واقعی کلمه ساز خودش را می‌زد؛ سازی که نغمه‌های شوروی‌دوستانۀ رومانتیکی داشت. فکر می‌کرد در پس همۀ این تنش‌ها شاه تضعیف یا حذف می‌شود و بعد می‌توان حریف مصدق شد.

از اوایل دهۀ ۱۳۲۰ حزب در هر جا توانسته بود ریشه دوانده بود و چون با اساسنامه‌ای در ظاهر شیک و مدرن دل بسیاری از جوانان را ربوده بود، می‌توانست روی یک نیروی جوان جان‌برکف و پرشور حساب کند. یکی از جاهایی که حزب مخفیانه نفوذ گسترده‌ای انجام داده بود ارتش بود. دو سازمان مجزا در ارتش پدید آورده بود: سازمان افسران و سازمان درجه‌داران (افسران نظامیان بلندپایه‌تر و درجه‌داران نظامیان دون‌پایه بودند). سازمان افسران زیر مجموعۀ حزب توده بود و در خدمت اهداف حزب (کمیتۀ مرکزی) بود، اما ساختار مجزایی داشت. رابط محوری میانشان خسرو روزبه بود که هم مسئول اطلاعات حزب بود و هم در سازماندهی افسران نقش اساسی داشت.

(ادامه در پست بعدی)

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
15.9K viewsمهدی تدینی, edited  19:29
باز کردن / نظر دهید
2023-10-13 21:43:20 «فلسطین و تناقض چپ»


بخش بزرگی از چپ‌ها در جهان دغدغۀ فلسطین را دارند. البته آنچه امروز دیگر کسی به یاد نمی‌آورد این است که روزی روزگاری قضیه برعکس بود: در اوایل پیدایش کشور یهود چپ‌ها عموماً حامی یهودیان بودند. دلیلش هم روشن بود: در میان جناح راست و فاشیست یهودی‌ستیزی شایع بود و چپ‌ها در مقابل حامی یهودیان بودند. بنابراین، پیدایش دولت یهود با همدلی چپ همراه بود. بعدها به ویژه در پی منازعات جنگ سرد و حمایت شوروی از مصر، فضای چپ جهانی به طرفداری از فلسطین چرخید.

قضیه از زمانی سرراست شد که آمریکا با تعلل و تأخیری دودهه‌ای در نقش حامی اصلی اسرائیل وارد مناقشه شد و جای فرانسه را گرفت. از این پس بر چپ‌ها مسجل بود که باید از چه طرفی حمایت کنند. بنابراین، از قضا چپ‌ها در بغرنج‌ترین سال‌ها ــ یعنی سال‌های تشکیل دولت یهود ــ حامی طرف یهود بودند، نه طرف فلسطینی.

اما مسئله‌ای که در اینجا قصد دارم یادآوری کنم این است که اتفاقاً مناقشۀ عرب و یهود تناقض فکری و شناختیِ جریان چپ را نشان می‌دهد. تمام این دعوا سر «میهن» است؛ سر خاک است؛ سر مرز است. تاریخ برای صدمین بار نشان داده است بنیاد رفاه و اساس همۀ حقوق انسانی دیگر داشتن «میهن» است. بی‌میهنی ریشه همۀ فلاکت‌هاست. حقوق بشر مطلقاً بسته به خاک است؛ تاریخ موهوم بودن مفاهیم و نگرش‌های جهان‌میهن و ضدمیهنی را نشان داده است.

کسی که می‌خواهد بهروزی، رفاه و حقوق مردم یک کشور را تأمین کند، اول باید درک کند واحد بهروزی میهن است ــ نه اینکه میهن را «برساختی» تصادفی، الله‌بختکی، ارتجاعی و بی‌اهمیت جلوه دهد و در عوض تا می‌تواند گسل‌های درون مرز را تحریک کند. البته ریشۀ این نگرش طمع است؛ طمع برای جلب هوادار: چپ نو با تعریف انواع شکاف و اقلیت و با متضاد نشان دادن منافع شهروندان، دنبال جبران شکست ایده‌های اقتصادی‌اش است.

نسبت میهن با شهروند، مانند نسبت سلامتی با فرد است. فرد تا وقتی سلامتی دارد متوجه نیست چه نعمت بزرگی دارد. وقتی «یک» میهن باشد و «دو» ملت، تازه معلوم می‌شود در نبود میهن همۀ حقوق دیگر، حتی حق زنده ماندن، پوچ می‌شود؛ چنان‌که بی‌میهنی نسلی از یهودیان را خاکستر کرد. بهتر است همان اهمیتی که چپ‌ها برای «میهن فلسطینیان» قائلند، برای نفس میهن هم قائل باشند، و هر گونه میهن‌دوستی را با عناوین «شووینیسم»، «فاشیسم» و «نژادپرستی» تضعیف نکنند. بهتر است همزمان که از میهن فلسطینیان دفاع می‌کنند، مراقب افکار ضدمیهنی خود هم باشند و دست از گسل‌سازی‌های مصنوعی بردارند و بپذیرند بازی با میهن بازی با سرنوشت است.

مهدی تدینی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
32.4K viewsمهدی تدینی, edited  18:43
باز کردن / نظر دهید
2023-10-13 17:21:26 «بورکراسی ـــ جلسۀ سوم»

فایل صوتی جلسۀ سوم خوانش و شرح کتاب «بوروکراسی»، اثر لودویگ فون میزس.

در این جلسه به بررسی مکانیسم بازار پرداختیم؛ بررسی کردیم که در نظم اقتصاد بازار آزاد «حاکمان» چه کسانی‌اند و امتیاز ویژۀ نظم کاپیتالیستی چیست... و در نهایت با مفهوم دموکراسی اقتصادی آشنا شدیم. و البته کمی هم خارج از بحث کتاب به این پرسش پرداختیم که آیا مصرف کالاها نتیجۀ نیاز کاذب و «ذائقه‌سازی تبلیغاتی» است؟ (صفحات ۵۹ تا ۶۴ کتاب)

برای دیدن فایل تصویری بنگرید به این پست: «بوروکراسی ـــ جلسۀ سوم»

فایل صوتی جلسات پیشین: جلسۀ اول | جلسۀ دوم
#گفتار_لایو #بوروکراسی #لیبرالیسم

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
15.9K viewsمهدی تدینی, edited  14:21
باز کردن / نظر دهید
2023-10-13 17:21:26
«بورکراسی ـــ جلسۀ سوم»

فایل نصویری جلسۀ سوم خوانش و شرح کتاب «بوروکراسی»، اثر لودویگ فون میزس.

در این جلسه به بررسی مکانیسم بازار پرداختیم؛ بررسی کردیم که در نظم اقتصاد بازار آزاد «حاکمان» چه کسانی‌اند و امتیاز ویژۀ نظم کاپیتالیستی چیست... و در نهایت با مفهوم دموکراسی اقتصادی آشنا شدیم. و البته کمی هم خارج از بحث کتاب به این پرسش پرداختیم که آیا مصرف کالاها نتیجۀ نیاز کاذب و «ذائقه‌سازی تبلیغاتی» است؟ (صفحات ۵۹ تا ۶۴ کتاب)

برای شنیدن فایل صوتی بنگرید به این پست: «بوروکراسی ـــ جلسۀ سوم»

فایل تصویری جلسات پیشین: جلسۀ اول | جلسۀ دوم

#گفتار_لایو #بوروکراسی #لیبرالیسم

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
15.3K viewsمهدی تدینی, edited  14:21
باز کردن / نظر دهید
2023-10-06 14:47:39 «بوروکراسی ـــ جلسۀ دوم»

فایل صوتی جلسۀ دوم خوانش و شرح کتاب «بوروکراسی»، اثر لودویگ فون میزس.

در این جلسه فصل «درآمدِ» کتاب را بررسی می‌کنیم. صفحات ۳۵ تا ۵۸.

برای دیدن فایل تصویری بنگرید به این پست: «بوروکراسی ـــ جلسۀ دوم»

فایل صوتی جلسۀ اول: «بوروکراسی ــ جلسۀ اول»

#گفتار_لایو #بوروکراسی #لیبرالیسم

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
15.6K viewsمهدی تدینی, edited  11:47
باز کردن / نظر دهید