2022-08-26 18:31:18
«حزب و گمراهیهای سیاسی» (احمد کسروی)
یک تاریخچه (تکهی سه از سه)
با آن كوششها و جانفشانیها كه پیشروان آزادی بكار بردند ، مشروطه در ایران پیش نرفت و ناانجام ماند. و این بدو علت بود : یكی آنكه
توده آماده نبود و یک كوششهای پرزوری میخواست كه توده را آماده گرداند. اساساً مردم معنی مشروطه را ندانستند تا برای پذیرفتن آن آماده گردند. در آن روز كسان جانفشانی میخواست كه بمیان توده افتاده معنی درست مشروطه را بمردم بفهمانند و توده را آمادهی آن گردانند.
فرق مشروطه با استبداد تنها در بودن و نبودن قانون و یا در شكل حكومت نیست. یک فرق بزرگ در شایستگی و ناشایستگی توده است. در حكومت مشروطه مردم آزادند و كسی نمیتواند بآنان فرمان راند و یا بسرشان كوبد. ولی از آنسوی یكایك مردم وظایفی در قبال كشور بگردن دارند كه باید آن را انجام دهند. یك توده هنگامی كه شورش كرده و با پادشاه مستبد خود به نبرد برخاسته در واقع بآن پادشاه چنین گفته : «تو دست بردار ما خودمان كشور را راه خواهیم برد» و آنوقت خودشان یك پیمانی باهم بستهاند كه دست بیكدیگر داده كشور را راه برند و آن را نگه دارند.
در حقیقت معنی شورش اینست. ولی در ایران این معنی را كمتر فهمیدند ، و اینست كه شایستگی در توده پیدا نشد ، و این خود علتی برای ناانجام ماندن آن كوششها گردید. علت دیگر نیز دخالت بیگانگان در كارهای ایران بود كه ناگزیر مایهی اختلال میگردید و از پیشرفت مانع میشد.
در نتیجهی اینها كمكم جنبش آزادیخواهی مبدل به هوچیگری و هیاهو گردید. آن جانفشانیها و دلسوزیها رفته سودجوییها و دستهبندیها جای آن را گرفت. ده سال در ایران جز هرج و مرج نبود تا شاه پیشین (رضاشاه) برخاست و این نیز بجای هرج و مرج ، دیكتاتوری و استبداد را برقرار گردانید.
كنون كه آن پادشاه رفته و شما میخواهید بكوششهایی برخیزید كار بسیار بزرگ و بسیار سودمند آنست كه دست بهم دهید و آن كوششهای ناانجام مانده را بانجام رسانید.
باینمعنی كه یک حزبی برپا كنید كه از یكسو معنی درست مشروطه را بهمهی مردم بفهماند و با عقیدههای پراكندهای كه بضد آن درمیان توده پیدا شده مبارزه كند ، و رویهمرفته توده را برای حكومت آزادْ شایسته و آماده گرداند ، از یكسو نیز از بازگشتن استبداد یا دیكتاتوری جلوگیری كند.
این خود بهترین وسیلهایست كه شما یك جمعیت صالحی پدید آورید و مردان غیرتمند و علاقهمند را از هر سوی كشور با خود همدست گردانید و یک مایهی امیدی برای توده باشید.
مشروطه چون در ایران بشكل ناقص مجری گشت و چندان نتیجهای از آن بدست نیامد در دیدهها خوار شد ، و امروز شما میبینید یك دسته هنوز هم با آن دشمنی مینمایند و از ریشخند و توهین بازنمیایستند. و از آنسوی دستههایی از جوانان مشروطه را كهنه شده میپندارند و دلسردی از خود نشان میدهند.
اینها همه از دانسته نبودن معنی درست مشروطه است. اینان نمیدانند كه حكومت ملی یا سررشتهداری توده كه معنی مشروطه است بهترین طرز حكومتهاست. نمیدانند كه اگر در ایران مشروطه مجری شده بود امروز این كشور با كشورهای متحدهی آمریكا همسنگ شمرده میشد.
هر مردمی باید باساس حكومت كشور خود علاقهمند باشند و از روی عقیده آن را مجری دارند. امروز این اختلال بزرگیست كه ایرانیان باساس حكومت خود علاقه ندارند و هر دستهای تمایلات دیگری از خود نشان میدهند.
از این بدتر آنست كه آن كسانی كه دشمنی با مشروطه میكنند شما چون با آنان گفتگو كنید خواهید دید اساساً دربند كشور و توده نیستند و هیچ گونه وظیفهای برای خود در قبال كشور
نمیشناسند و زندگانی را بیش از این نمیدانند كه بخورند و بخوابند و پولاندوزی كنند و با خوشی روز گزارند. حقیقتاً باید گفت بدرجهی پست حیوانی تنزل كردهاند.
اینان چندان تیرهدرونند كه فرقی میانهی استقلال كشور و آزادی زندگانی با زیردستی بیگانگان و بندگی آنان نمیگزارند و اینست چون گفتگو از كوشش دربارهی كشور میشود با صد گستاخی بیپروایی میكنند و این گفتگوها را بیهوده میشمارند.
از اینسوی جوانان كه دلسردی از مشروطه نشان میدهند اگر بپرسید خواهید دید علتی برای این كار نیست و اگر بگویید چه ایرادی بمشروطه دارید بیش از این نخواهند گفت كه مشروطه كهنه شده.
اینها دردهای كوچكی نیست. اكنون كه شما میخواهید نیازمندیهای كشور را بدیده گرفته برای چارهسازی بآنها دست بهم دهید اینك یكی از آن نیازمندیها را من بشما نشان دادم.
بدینسان سخنان خود را بپایان رسانیدم ، و چون گفتگوهایی شد چنین قرار دادیم كه یك جمعیتی پدید آوریم كه در گام نخست بموضوع مشروطه و نشر معنی آن درمیان توده پردازد و خود هوادار آن بوده باستواری بنیادش كوشد. نیز به نشستهای خود ادامه دهیم كه در دیگر زمینهها نیز گفتگو رود.
714 views15:31