Get Mystery Box with random crypto!

فلسفه

لوگوی کانال تلگرام philosophy3 — فلسفه ف
لوگوی کانال تلگرام philosophy3 — فلسفه
آدرس کانال: @philosophy3
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 45.84K
توضیحات از کانال

@Hichism0 برای تبلیغ به این آیدی پیام دهید
کانالهای پیشنهادی
@Ingmar_Bergman_7 سینما
@bookcity5 شهرکتاب
@Philosophers2 ادبیات و فلسفه
@audio_books4 کتاب صوتی
@Philosophicalthinking فلسفه خوانی
@TvOnline7 فیلم و سریال

Ratings & Reviews

5.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2023-06-05 09:45:38 ‍ موضوع فلسفه چیست؟

برای این پرسش هیچ پاسخی که همه درباره ان به موافقت رسیده باشند وجود ندارد عقاید متفاوتند: از منتهاالیه' کسانی که فلسفه را ژرف نگری و ژرف اندیشی درباره کل زمان و کل هستی می دانند و آن را شهبانوی علوم و سنگ و تاج سراسر قوس بشری می شمارند; تا منتهاالیه دیگر که کسانی فلسفه را علم دروغینی می شناسانند که از خلط و اشتباه های زبانی بهره برداری می کند و نشانه ناپختگی فکری است و بزودی باید به همراه الاهیات ودیگررشته های گمان پردارانه به موزه عتیقه های عجیب وغریب سپرده شود' همچنانکه علم احکام، نجوم و کیمیاگری در نتیجه پیشرفت پیروزمندانه علوم طبیعی از مدتها پیش روانه آنجا شده اند
شاید بهترین شیوه برخورد با موضوع طرح این پرسش باشد که حوزه رشته دیگر چگونه است؟ مثلا مرزهای حوزه شیمی یا تاریخ یا انسان شناسی را چگونه تعین میکنیم؟‌ روشن به نظر می رسد که موضوع یا حوزه هر دانشی را نوع پرسشهایی معین میکند که ان علم برای پاسخ گفتن به ان ابداع شده است .خود پرسشها به این شرط و تنها به این شرط معقول و قابل فهم اند که بدانیم که کجا باید به جست جوی پاسخها برویم.

#آیزایا_برلین

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
6.1K views06:45
باز کردن / نظر دهید
2023-06-04 23:24:56 ‍ #ولتر داستانی از یک برهمنِ نیک نقل می‌کند که می‌گفت: «ای کاش از مادر زاده نمی‌شدم!»
فیلسوف از او پرسید: «چرا؟» او پاسخ داد: «برای آنکه چهل سال تحصیل کرده ام و اکنون بر من معلوم شده است که تمامِ این روزگار را تلف کرده ام.» او برای ولتر توضیح داد که جواب خیلی از مسائل مربوط به ماهیتِ ماده، قوه‌ی ادراک، و سازوکار مغز را نمی‌داند و از این جهلِ خود در رنج و عذاب است.
ولتر در ادامه می‌گوید: همان روز با پیرزنی که در نزدیکیِ آن برهمنِ نیک زندگی می‌کرد ملاقات کردم و از او پرسیدم از این که نمی‌داند ماده چیست و روح کدام است دلتنگ نیست؟ او از پرسشِ من سر در نیاورد. حتی به قدر کوتاه ترین لحظه از ایامِ زندگیِ‌اش درباره‌ی موضوعاتی که برهمن را به خود مشغول کرده بود نیندیشیده بود. او با انجامِ ساده‌ی مراسمِ آیینی خود را خوشبخت ترین زن ِ عالم می‌دانست.
ولتر در ادامه می‌گوید: از خوشبختیِ این موجودِ حقیر به حیرت افتادم و به سوی برهمن رفتم و پرسیدم: «آیا خجالت نمی‌کشید که خود را چنین بدبخت می‌پندارید در صورتی که در پنجاه قدمیِ شما پیرزنی ضعیف زندگی می‌کند که به هیچ‌چیز نمی‌اندیشد و خوشبخت است؟»
برهمن در جواب گفت: « حق با شماست. هزار مرتبه با خود اندیشیده ام که اگر مانند همسایه ام نادان بودم، خوشبخت می‌بودم، با این حال، میل ندارم چنین خوشبختی ای داشته باشم!»
ولتر می‌گوید :«این جواب ِبرهمن چنان اثری در من کرد که هیچ چیزِ دیگر تا آن موقع نکرده بود.»


#ویل_دورانت
#تاریخ_فلسفه

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
7.0K views20:24
باز کردن / نظر دهید
2023-06-03 19:28:58 ‍ زندگیِ هر یک از ما، از نگاهی کلی، و تنها با در نظر گرفتنِ خطوطِ برجسته‌ی آن، تراژدی‌ای حقیقی است؛ اما هنگامی که باید جزء-جزءِ زندگی گام به گام بررسی شود، صورتِ کمدی به خود می‌گیرد. هر روز کارِ خود را و دغدغه‌ی خود را به همراه می‌آورد؛ هر لحظه فریب و اغفالش را؛ هر هفته میل و هراسش را؛ هر ساعت سرخوردگی‌هایش را؛ چراکه بخت همیشه همچون دیده‌بانی گوش به زنگ آنجاست، تا شرّی به ما رسانَد؛ این‌ها همه صحنه‌های نابِ کمدی هستند. گویی که تقدیر می‌خواهد در مدتِ حیاتِ ما شکنجه را با خنده کامل کند؛ تقدیر همه‌ی رنج‌هایِ تراژدی را واردِ زندگیِ ما می‌کند؛ اما این کار را برایِ آن نمی‌کند که ما دستِ کم شأن و منزلتِ شخصیتِ تراژیک را پیدا کنیم؛ تقدیر‌ ما را به سطحِ جزئیاتِ زندگی، به نقشِ دلقک، فرو می‌کاهد.

#دیدیه_رمون
#شوپنهاور

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
7.4K views16:28
باز کردن / نظر دهید
2023-06-03 09:53:03 ■ پس ما که هستیم؟ اگر می‌خواستیم از واژه‌های قدیمی استفاده کنیم و بگوئیم که ما خدا-گم-کرده، بی‌اعتقاد و فارغ از اخلاق هستیم، باز هم آنطور که باید، خود را معرفی نکرده‌ایم: چون در عین حال و در این وضعیتِ دیررس همه‌ی این سه هستیم. این هم برای آن که شما آقایانِ کنجکاو بتوانید احساساتی که ما را به حرکت در می‌آورند درک کنید. اما نه! اینجا تلخکامی و مرارت و یا شوق آزادِ انسان که باید عدمِ اعتقاد خود را به ایمان، هدف و شهادت تبدیل کند مطرح نیست! ما آبدیده و پوست کلفت شدیم چون با این فکر زیاد کلنجار رفته‌ایم که جریان امور دنیا خدایی و الهی نیست، بدتر از آن از دیدِ انسان، حتی عاقلانه، مهربانانه و یا منصفانه هم نیست؛ می‌دانیم دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم غیر خدایی، غیر اخلاقی و غیر انسانی است، در حالی که مدت‌های مدید آن را به غلط، به دروغ، بر اساس احترامِ خود و یا به عبارتی بر اساس نیازِ خود آن را تعبیر و تفسير کرده‌‌ایم. انسان حیوانی است اهل احترام! اما در عین حال حیوان بی‌اعتماد و بدگمانی است که می‌گوید: دنیا آنچه که خیال کرده‌ایم نمی‌ارزد. این تقریباً مطمئن‌ترین حقیقتی است که بدگمانیِ ما سرانجام بدست آورده است. این بدگمانی چنین فلسفه‌ای هم به بار می‌آورد. ما از گفتنِ اینکه «ارزشِ دنیا کمتر از چیزی است که خیال می‌کردیم» اجتناب می‌کنیم زیرا این موضوع حتی امروز خنده‌آور است که انسان ادعا کند ارزش‌هایی برتر از ارزش‌های دنیای واقعی به وجود آورده است؛ ... این دقیقاً همان خطایی است که ما دیگر مرتکب آن نخواهیم شد، هذیان خودپسندی و نابخردیِ انسان، جنونی که تاکنون هرگز تشخیص داده نشده است. آخرین نمایه‌ی این جنون بدبینیِ عصرِ حاضر است ولی نمایه‌ای قدیمی‌تر و قوی‌ترِ آن در آموزشِ بودا به چشم می‌خورد.

#فردریش_نیچه
#حکمت_شادان
بند 346

.join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
7.1K views06:53
باز کردن / نظر دهید
2023-06-02 09:38:16 ‍ آگاهی تنها در اثرِ فشارِ نیاز به ارتباط توسعه یافته است؛ و در ابتدا فقط برایِ روابطِ فرد با فرد (بخصوص برایِ فرماندهی) ضروری و مفید بوده است و در راستایِ همین فایده، توسعه یافته است. آگاهی چیزی نیست جز یک شبکه‌ی ارتباطی بینِ انسان‌ها و همین خصوصیت، آن را وادار به توسعه کرده است. انسانی که به صورتِ تنها و از راهِ شکار زندگی می‌کرد می‌توانست از آن صرفِ نظر کند. اگر اعمال، افکار، احساسات و حركاتِ ما -لااقل بخشی از آن‌ها- به سطحِ آگاهیِ ما می‌رسند، به خاطرِ ضرورتِ شدیدی است که مدت‌ها بر آنان، این تهدید-شده‌ترینِ حیوانات، تسلط داشته است: انسان نیاز به کمک و حمایت داشته است، نیاز به همنوعِ خود داشته و مجبور بوده است که بتواند این نیازِ خود را بیان کند و خود را قابلِ فهم گرداند؛ و برایِ این کار در درجه‌ی اول لازم بود که آگاهی داشته باشد و خود «بداند» چه چیز کم دارد، «بداند» چه احساسی دارد و به چه چیز فکر می‌کند. زیرا مانندِ هر موجودِ زنده، انسان، تکرار می‌کنم، دائماً فکر می‌کند اما بدان آگاهی ندارد؛ تفکری که آگاهانه می‌شود بخشِ بسیار کوچک و به عبارتی سطحی‌ترین و بدترین بخشِ تفکرِ او را تشکیل می‌دهد...

نظرگاهِ محوریِ واقعیِ من این است: طبیعتِ شعورِ حیوانی باعث می‌شود که دنیایِ قابلِ درکِ ما فقط دنیایِ سطوح و نشانه‌ها باشد، دنیایی کلی و عامیانه؛ و در نتیجه بر آنچه که قابل درک می‌شود لاجرم سطحی، کم‌مایه و نسبتاً احمقانه می‌گردد و مبدل به چیزی کلی، نشانه و رقمی از رَمه می‌گردد، و هر گونه کسبِ آگاهی تباهیِ باطنیِ موضوعِ خود را به دنبال دارد، یعنی نوعی تقلبِ بزرگ و «سطحی‌سازی» و تعمیم؛ به طورِ خلاصه، افزایشِ آگاهی یک خطر است و کسی که در میانِ اروپاییانِ آگاه زندگی می‌کند حتی می‌داند که بیماری است.

همان‌طور که حدس می‌زنید این تقابلِ عاقل و معقول نیست که در این لحظه مرا به خود مشغول داشته: من این تفکیک و تمایز را به نظریه‌پردازانِ معرفت واگذار می‌کنم که هنوز در بندهای دستورِ زبان (این متافیزیکِ توده‌ی مردم) گرفتار هستند. همچنین به طریقِ اولى تقابلِ «شیءِ فی نفسه» و پدیده‌ی آن موردِ نظر نیست؛ زیرا «شناختِ» ما بسیار کمتر از آن است که حتی قادر به انجامِ این تفکیکِ ساده باشیم. در حقیقت ما فاقدِ عضوی برای شناخت و تشخیصِ «حقیقت» هستیم: ما درست به اندازه‌ای «می‌دانیم» (خیال می‌کنیم، تصور می‌کنیم) که برای گله‌ی انسانی و نوعِ بشر مفید است؛ «فایده‌ای» هم که از آن صحبت می‌کنیم هنوز در نهایت چیزی نیست جز یک باور و محصولِ تخيلِ ما و شاید مقدرترین حماقتی که روزی موجبِ نابودیِ ما گردد.

#فردریش_نیچه
#حکمت_شادان
بند 354

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
6.9K views06:38
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 23:16:36 ‍ فلسفه چیست؟

فایده فلسفه:
فواید فلسفه صرف نظر از دانایی، تقویت ذهن است. فیلسوفان کسانی هستند که با پرسش گرفتن روندهای عادی، چشم اندازهای جدیدی بر سبک زندگی و سبک اندیشیدن می گشایند و همین پرسش ها و تردیدهاست که موجب ترقی و پیشرفت انسان می شود. فلسفه بیش از هر چیز روی شیوه و سبک صحیح زندگی درنگ می کند که به مفاهیمی چون اخلاق و عدالت مربوط می شود.

روش فلسفی:
روش فیلسوف این است که مسائل را از چشم اندازی دورتر و وسیع تر و تاریخی تر و به نحوی دقیق تر می بیند. همان مسائلی که مردم عادی، بدیهی می انگارند و در مورد آن سوال نمی کنند. همان سوالاتی که برای کودکان مطرح می شود. دو گونه برخورد با این سوالات کودکانه می شود. اکثر مردم به دلیل نومیدی از پاسخ یا سرزنش و سرکوب دیگران، دست از این سوال ها بر می دارند و به پاسخ های کلیشه ای دل خوش می کنند. آن کس که کماکان کودک می ماند، نهایتاً فیلسوف می شود. او با دقت و تیزبینی، مسئله را از منظری وسیع تر و عمیق تر زیر و رو می کند. فرق فیلسوف با یک انسان معمولی همین است که فیلسوف فراتر از زمان و مکان خود می رود و ارزش ها را به پرسش می گیرد و انسان معمولی محصور در زمان و مکان خود است و پا در جای پای دیگران می گذارد. افلاطون از قول سقراط می گوید زندگی بررسی نشده، ارزش زیستن ندارد.

موضوعات فلسفی:
موضوعات فلسفی عمدتاً شامل مسائلی می شوند که در حوزه مسائل تجربی و منطقی نیستند. مسائل تجربی با رجوع به امر واقع حل می شوند و مسائل منطقی با یافتن رابطه بین اجزا و مولفه های آن مسئله از طریق تفکر منطقی. اما مسائل فلسفی به حوزه سومی از مسائل تعلق دارند که نه پاسخ تجربی و علمی دارند و نه پاسخ منطقی و ریاضی. مثلاً چیستی خوبی یا زیبایی یا عدالت و حق یا ماهیت واقعیت یا ماهیت معرفت، که نه پاسخ تجربی دارد و نه پاسخ منطقی.
زمانی نجوم جزء مسائل فلسفی بود چرا که امکان رصد تجربی مدار سیارات نبود. فیلسوف بر مبنای تصورات خود متافیزیکی خلق می کرد و دایره را کاملترین شکل تلقی می کرد. در حالی که علم تجربی نشان داد این مسیر بیضوی است. بدیت ترتیب نجوم با از دست دادن پیش فض های متافیزیکی اش به یک علم تبدیل شد.

وظایف فلسفه:
علوم یک به یک بارشان را از دوش فلسفه برداشتند و به چند حوزه معین نظیر تحلیل زبان و روشنگری راجع به ارزش هایی مانند خوبی و عدالت و جبر و اختیار محدود ماندند.
مثلاً در فلسفه علم به ما می گویند که مدل سازی همانقدر که به پیشرفت علوم کمک کرده، به ساده سازی و تحریف نیز منجر شده. اساس مدل سازی بر تمثیل و تشبیه است و در این تشبیهات بعضی ویژگی ها برجسته و برخی کمرنگ می شوند. زمانی تلقی مکانیکی از انسان و جامعه داشتند، زمان تلقی بیولوژیک. یکی از وظایف فلسفه، نشان دادن کم و کاستی های مدل های تحقیقاتی است.

#مردان_اندیشه
#برایان_مگی
گفتگو با #آیزایا_برلین
برگردان : عزت الله فولادوند

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
7.7K viewsedited  20:16
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 11:51:01
جهل عامیانه و جهل عالمانه:

#مونتنی در مورد دو نوع جهل صحبت می‌کند: جهل عامیانه که پیش از تحصیل دانش وجود دارد و جهل عالمانه که بعد از کسب دانش گریبان‌گیر انسان می‌شود.
اولی مربوط به کسانی است که اصلا بی‌سوادند و کتاب نمی‌خوانند. دومی جهل کسانی است که کتاب‌های فراوانی را بد خوانده‌اند. این‌ها به قول الکساندر پوپ «آدم‌های بی‌هوش و فاقد بینشی هستند که مغزهای آن‌ها از کتاب‌هایی که بدخوانده‌اند انباشته شده است.»
در دنیا همیشه از این نوع جاهلان باسواد که کتاب‌های فراوانی را بد خوانده‌اند وجود داشته است.
یونانی‌ها برای این آمیزه‌ی علم و ابلهی اصطلاحی داشتند که بتواند به تمام علمایی که کتاب زیاد می‌خوانند ولی بد می‌خوانند در تمام دوره‌ها اطلاق شود و آن‌ها به این‌گونه افراد عالمان جاهل نام داده بودند...

#چگونه_کتاب_بخوانیم
مورتیمر جی آدلر، چارلز لینکلن وٙن دورن‌
ترجمه: محمد صراف تهرانی

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
6.9K viewsedited  08:51
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 10:10:00 #الفبای_فلسفه بخش پانزدهم:نا واقع گرایی درباره خداوند ناواقع گرایان استدلال میکنند که خطاست اگر تصور کنیم خداوند موجودی است که مستقل از آدمیان وجود دارد. وقتی هواداران این قسم ناواقع گرایی مدعی اعتقاد به خداوند میشوند معنایش این نیست که به خداوند بعنوان…
5.5K views07:10
باز کردن / نظر دهید
2023-05-31 23:10:15 #الفبای_فلسفه بخش چهاردهم:برهان قمار باز : شرط بندی پاسکال مقصود برهان شرط بندی این نیست که [وجود خداوند را] مبرهن می سازد، بلکه میخواهد نشان دهد که صلاح قمارباز عاقل در این اینست که بر سر وجود خدا شرط ببندد. این برهان از موضع لاادریون (agnostics) ابتدا…
5.7K views20:10
باز کردن / نظر دهید
2023-05-31 19:29:24 #الفبای_فلسفه بخش سیزدهم:برهانِ مبتنی بر معجزه آیا دعوای اینکه معجزاتی در عالم رخ داده است اصلا ممکن است دلیلی کافی بر اعتقاد به وجود خداوند باشد.؟ ابتدا تعریف معجزه معجزه:نوعی مداخله و تصرف خداوند در سیر طبیعی رخدادها که متضمن نقص《قانون طبیعیِ》پابرجایی…
5.5K views16:29
باز کردن / نظر دهید