Get Mystery Box with random crypto!

اشو

لوگوی کانال تلگرام oshocenterr — اشو ا
لوگوی کانال تلگرام oshocenterr — اشو
آدرس کانال: @oshocenterr
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 2.95K
توضیحات از کانال

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
Admin
@hossein_mysticosm
کانال اختصاصی اشو
مطالب اشو در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 39

2021-06-11 15:30:05 ادامه ...


پایه علم بر تردید استوار است. به همین دلیل هم كل آموزش، به آموزش تردید تبدیل شده است. علم بر تردید تکیه دارد، بدون آن نمی تواند به رشد ادامه هد. دیانت بر اعتماد تکیه دارد. دیانت بدون اعتماد اتفاق نمی افتد. اینها در جهت کاملا متضادند.
یادت باشد، اگر اعتماد را وارد کاری عملی کنی، رشته کار از دستت رفته است. تو نمی توانی به جایی برسی و چیزی کشف کنی. باید به شک کردن آنقدر ادامه دهی تا به چیزی برخورد کنی که دیگر مجبوری آن را بپذیری - اما هنوز با ذره ایی تردید، که از قضا شاید فردا با کشف حقایق جدیدی کنار گذاشته شود. بنابراین فقط در حال حاضر آن یافته را می پذیری. علم هرگز به هیچ حقیقت نهایی دست نمی یابد. کار علم فقط رسیدن به حقایق غیرقطعی و تقریبی است و فقط به طور موقت آن را بعنوان حقیقت می پذیرد - کسی چه میداند؟ شاید فردا پژوهشگران به داده ها و اطلاعات جدیدی دست یافتند. آنچه نیوتن کشف کرد، به دست آلبرت آین اشتاین به زباله دانی تاریخ پرتاب شد و کشفیات او را نیز نفر بعدی به دور خواهد ریخت. دست بالای دست بسیار است، در جهان فیل مست بسیار است. در علم روش شناسی شبهه و تردید حاکم است. به اعتماد احتیاجی نیست. تو فقط وقتی باید اعتماد کنی که امکان تردید وجود نداشته باشد – و تازه به طور غیر قطعی و موقت، و از روی ناچاری! از دست تو چه کاری بر می آید؟ چون دیگر نیازی به تردید نیست. تو از همه جوانب به قضیه نگاه کرده ای و همه تردیدها بر طرف شده اند و نوعی اطمینان به وجود آمده است.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 130 و 131

کانال اشو
@Oshocenterr
236 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-10 15:30:04 ادامه ...


این مسأله مثل قیل و قال دیوانه ای می ماند که دانش او از حساب صفر است. حتی یک مبتدی نیز می داند که اگر از چیزی برداریم حتی اگر به مقدار اندک، از آن چیز کم می شود. و اگر کلش را برداریم، دیگر چیزی باقی نمی ماند. اما این سوترا می گوید که نه تنها یک چیزی، بلکه کلش باقی می ماند. کسانی به منطق جعبه پول آشنایی دارند، مطمئنا این امر را درک نمی کنند. زیرا فهمیدن آن از راه جدیدی صورت می گیرد.
آیا وقتی محبت و عشق خود را به کسی ابزار می دارید از آن کاسته می شود؟ آیا عشق را در کل آن در می یابید یا جزئی از آن را احساس می کنید؟ نه! عشق واژه ای است که در این سوترا به درک آن نیاز است. و این کلمه است که ما باید از آن بهره برگیریم. مقداری از محبت یا عشق را که بر زبان می آورید بقیه اش چه میزان از اصل را تشکیل می دهد. عمل بیرون راندن عشق از درون چیزی از آن نمی کاهد. برعکس با ارائه آن رشد می کند و زیاد می شود، و با نثار آن به دیگران، به درون شما عيمق تر فرو می رود. هرچقدر آزادانه آن را بیرون بفرستید سرمایه اش در درون شما بیشتر می شود. کسی که بدون شرط كل عشق و محبت را به دیگران آزادانه ارائه می کند صاحب عشق مطلق می شود.


ادامه دارد ...

اشو
ضربان قلب حقیقت مطلق
ص 17 و 18

کانال اشو
@Oshocenterr
79 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-10 15:30:04 ادامه ...


اگر توجه کرده باشید، بچه های کوچک بسیار زود یاد می گیرند. اگر بچه ای در محیط چند زبانه بزرگ شود، همه آن زبانهای را فرا می گیرد. او زبان مادری می آموزد. زبانی را که پدر به آن تکلم می کند، می آموزد و زبان همسایه ها را هم می آموزد - چه بسا سه، چهار یا پنج زبان را به راحتی، بدون هیچ مشکلی یاد بگیرد. اما تو یک زبان را که یاد گرفتی، فراگیری زبان دوم بسیار مشکل می شود، چون تو از موضع عالمانه با آن برخورد می کنی. ضرب المثلی هست که می گوید به سگ نمی توان شیرین کاری های تازه یاد داد. این حقیقت دارد. اما چه چیز باعث پیری سگ می شود؟ سن جسمانی که باعث پیری نیست.
چون سقراط در سنین بسیار بالا، حتی به هنگام مرگ، در حال آموختن است. بودا تا لحظه مرگ به آموختن ادامه می دهد. پس چه چیزی سگ را پیر می کند؟ دانش سگ را پیر می کند.
بودا جوان می ماند، همینطور کریشنا. ما حتی یک مجسمه نداریم که محض نمونه بودا یا کریشنا را پیر به تصویر کشیده باشد. نه اینکه آنها هرگز به پیری نرسیدند! کریشنا هشتاد سال عمر کرد و خیلی هم پیر شد، اما چیزی در او برای همیشه جوان و کودک وار باقی ماند. او همیشه از موضع نادانی عمل می کرد. بنابراین در وهله اول وقتی می گویم مثل یک کودک باش، منظورم این است که تمام و یکپارچه باش. و دوم اینکه یک یادگیرنده باقی بمان. از موضع ندانستن عمل کن. این همان معصومیت است: عمل کردن از روی ندانستن. و سوم اینکه، کودک دارای این خصلت ذاتی است که اعتماد می کند و گرنه نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. وقتی کودک به دنیا می آید، به مادرش اعتماد می کند و به شیری که می مکد اعتماد دارد، مطمئن است که آن شیر برایش مفید و مغذی است. چشم بسته به رو به راه بودن همه چیز اطمینان دارد. اعتماد او مطلق است؛ درباره هیچ چیز شکی وجود ندارد. او از چیزی نمی ترسد. اعتماد او به قدری زیاد است که مادر به وحشت می افتد - چون ممکن است کودک با یک مار بازی کند. اعتماد چنان راسخ است که ممکن است دستش را در آتش فرو کند. او ترسی نمی شناسد. این خصلت سوم کودک است. اگر بتوانی اعتماد را بشناسی، اگر از تو راه های اعتماد کردن را بیاموزی، فقط آن وقت خواهی دانست که الوهیت چیست، فقط آنگاه به این درک می رسی که حقیقت چیست. باید آن را فهمید.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 129 و 130

کانال اشو
@Oshocenterr
82 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-09 15:30:01 ادامه ...


دوم اینکه، کودک معصوم است. او از روی ندانم کاری عمل می کند. او هرگز از روی دانش دست به کار نمی شود، چون دانشی ندارد. تو همیشه از روی علم به کاری دست می زنی. دانش یعنی گذشته، دانش یعنی کهنه و منقول. دانش یعنی چیزی که آن را جمع آوری کرده ای. و هر موقعیتی تازه است، هیچ دانشی شامل حال آن نیست. من از مهندسی و فن آوری سخن نمی گویم – در آنجا گذشته مصداق دارد، زیرا دستگاه، دستگاه است. اما هنگامی که در جو انسانی عملی از تو سر می زند، وقتی با موجودات زنده ارتباط برقرار می کنی، هیچ موقعیتی تکرار موقعیت دیگر نیست. هر موقعیت منحصر به فرد است. اگر می خواهی در آن موقعیت درست عمل کنی، باید در حالتی از نادانی دست به آن کار بزنی - مثل یک بچه. دانش خود را به کار نگیر، هر چه میدانی فراموش کن. با تازه، تازه برخورد کن. از کهنه برای پاسخ به نو مدد نگیر. اگر با تکیه بر کهنه پاسخ دادی، موقعیت را از دست خواهی داد : بین تو و اتفافات پیرامونت هیچ پلی وجود ندارد. تو همیشه عقبی، تو همیشه از قطار جا می مانی.
مردم بارها و بارها خواب قطار را می بینند و همیشه هم از آن جا می مانند. در رويا هول هولکی اسبابها را برداشته و دوان دوان خود را به ایستگاه می رسانند و درست وقتی به ایستگاه می رسند که قطار حرکت کرده است. این رویا به کرات برای میلیونها نفر از مردم اتفاق می افتد. این یکی از رایج ترین رویاهاست. چرا این رویا بارها و بارها به سراغ میلون ها نفر از اهالی سیاره زمین می آید؟ چون دارند زندگی را از دست می دهند. آنها همیشه از زندگی عقب اند. همیشه شکافی وجود دارد. آنها سعی خود را می کنند، اما پل هرگز ساخته نمی شود. آنها نمی توانند تبادل افکار کنند، نمی توانند به کاری دل بدهند، چیز مانع است. آن چیست؟ آن مانع، دانش است.
من به تو جهل می آموزم. و وقتی می گویم مثل یک کودک باش، منظور این است که همیشه در حال آموختن باش. هرگز عالم نشو. دانش پدیده ای مرده است و آموختن فرآیندی زنده یاد گیرنده باید این را به خاطر داشته باشد – او نمیتواند از موضع دانش عمل کند.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 129

کانال اشو
@Oshocenterr
77 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-08 15:30:02 ادامه ...


زندگی عاری از کنترل می تواند پر از انضباط باشد، اما نه انضباطی که از بیرون اعمال می شود. این نگرش موضعی نیست که آن را از بیرون اخذ کنی. این انضباط از تجربه های درونی خود تو نشأت می گیرد، از رویارویی با همه امکانات وجودت. این انضباط از درک ناشی می شود. تو خشمگین شده ای و چیزهایی از آن دستگیرت شده است. همین درک، انضباط به همراه می آورد. این به غیر از کنترل است. کنترل نفرت انگیز و خصمانه است. انضباط زیباست. واژه «Discipline» (انضباط) اصولا یعنی ظرفیت یادگیری و واژه «Disciple» (شاگرد) هم از همین خانواده است. معنای آن کنترل نیست، آن توانایی یادگیری است. یک انسان منضبط کسی است که از تجربه های زندگی درس می گیرد، کسی که بدون واهمه وارد هر رشته یا کاری می شود، کسی که بی گدار به آب می زند و به تفحص و ماجراجویی می پردازد. کسی که همیشه آماده است تا به شب تاریک ناشناخته ها قدم بگذارد. کسی که به شناخته دو دستی می چسبد، همیشه آماده است تا مرتکب خطا شود، به چاله بیفتد و استهزای دیگران را بشنود. فقط کسانی که به اندازه کافی شهامت دارند که دیگران آنها را احمق بخوانند، قادرند زندگی کنند، عشق بورزند، بشناسند و باشند.
بلوغ از تجربه های روز افزون و عمیق تر زندگی حاصل می شود، نه با اجتناب از زندگی. تو با احتراز جستن از زندگی، کودکان می مانی. و یک نکته دیگر: «وقتی می گویم مثل یک کودک باش، منظورم کودکانه نیست. بچه باید بچه باشد، وگرنه تجربه بزرگ کودکی را از دست میدهد. اما چه جوان باشی، چه پیر، کودکانه بودن فقط نشان می دهد که تو رشد نکرده ای، مانند کودک بودن پدیده ای کاملا متفاوت است». معنای آن چیست؟ اول اینکه، کودک همواره یکپارچه است. او دست به هر کاری که می زند، کاملا جذب آن می شود. او هرگز پراکنده نیست. اگر در کنار ساحل دارد صدف جمع می کند، هر چیز دیگری کاملا از آگاهی او محو می شود. بنابراین تمام فکر و ذکرش متوجه جمع کردن صدف و ساحل دریاست. همه توجهش معطوف به این کار است. او کاملا مستغرق در آن است. این تمامیت و یکپارچگی یکی از اصول اولیه کودک وار بودن است. این همان تمرکز است، شور است، کلیت است.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 128

کانال اشو
@Oshocenterr
202 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-07 15:30:03 ادامه ...


تو با همسرت معاشقه می کنی، ولی هیچگاه با تمام وجود در آن غرق نمی شوی. این می توانست واقعا تو را از غم و اندوه برهاند، تو را به غایت لذت برساند و تو می توانستی در آن حل شوی. اما اگر تا به حال به خشم خود مجال بروز نداده باشی، هرگز در خشم خود حل نشده باشی، چطور می توانی اجازه دهی که عشق تو را در خود حل کند؟ و این بارها اتفاق افتاده و تعجب تو را برانگیخته است که عاشقی معشوقش را به قتل رسانده است، چرا که او به عشقش فرصت بروز می دهد و ناگهان خشم بر او غلبه می کند. این واقعیتی پذیرفته شده است که عاشقی معشوقش را کشته و یا به دست خود خفه کرده است. او قاتل نیست، اجتماع مسئول است. او فقط زیاد از حد جرأت به خرج داده و در عشق زیاده روی کرده است. وقتی افراط به خرج میدهی، وحشی می شوی، چون تمدن تو در سطح جای دارد. بعد خشم تو به غلیان در می آید. همه عواطف درونت به غلیان در می آید و تو به حالتی نزدیک به جنون می رسی.
تو برای پرهیز از آن جنون به شکلی بسیار سطحی معاشقه می کنی. این معاشقه تو هیچگاه پدیده ایی عظیم و خارق العاده نیست. بله، مردم که می گویند فقط مثل عطسه است، راست می گویند : این کار تنش ها و کشش ها را بر طرف می کند و تو را از دست انرژیی که بر روی تو سنگینی می کرد، می رهاند. اما تصویر واقعی معاشقه باید تو را به عالم خلسه ببرد - نه مثل عطسه، نه فقط یک رهش (Release) بلکه یک تحقق است، یک آزادسازی است. تا وقتی که یک معاشقه را بصورت یک آزادسازی، یک خلسه، یک سامادهی نشناخته ای، عشق را هم نشناخته ای. و این در صورتی امکان پذیر است که تو کاذب و ساختگی نباشی. ای کاش که تو در هر کاری واقعی رفتار کنی. کاش به خشم، خنده و گریه ات مجال بروز بدهی، کاش در را به روی همه عواطف و احساسات درونت باز بگذاری. ای کاش هرگز به زور جلویشان نمی ایستادی - ای کاش هیچ هیجانی را در خودت نگه نمی داشتی، کاش هرگز کنترلشان نمی کردی -ای کاش زندگی عاری از کنترل داشتی. و یادت باشد منظور من از عاری از کنترل، هرزگی و ولنگاری نیست.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 127 و 128

کانال اشو
@Oshocenterr
259 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-06 15:30:01 ادامه ...


فردیش نیچه می گفت : «انسان قادر نیست بدون دروغ زندگی کند» در مورد نود و نه درصد از مردم حق با اوست. چرا انسان نمی تواند بدون دروغ زندگی کند؟ چون دروغ مثل ضربه گیر عمل می کند. دروغ یک نوع روغن کاری است. در حالی که نزدیک است از عصبانیت منفجر شوی، به همسرت می گویی «دوستت دارم». بیان خشم یعنی افتادن به دردسر. اما یادت باشد، تا وقتی خشمت را بیان نکنی، هرگز نمی دانی چطور عشقت را ابراز کنی. کسی که نمی تواند خشمگین باشد، همینطور نمی تواند دوست بدارد، چون اجباراً خشمش را چنان سرکوب می کند که دیگر قادر به ابراز هیچ عاطفه دیگری نیست. چرا؟ چون در درون وجودت همه چیز به هم پیوسته است؛ از هم جدا نیست. بین خشم و عشق را که آب بندی نکرده اند. اینها همه با هم اند، در هم آمیخته اند. انرژی همگی یکی است. اگر خشم را فرو نشاندی، باید عشق را هم سرکوب کنی. اگر ابراز عشق کردی، در کمال تعجب می بینی که دیگ خشم نیز در درونت به جوش می آید. با همه را سرکوب کن و یا منتظر بروز هر نوع عاطفه ای باش. باید این معادله ساده وحدت سازمند درونت را خوب درک کنی. یا هیجان گر باش یا سرکوب گر. گزینه چهار جوابی نیست که بخواهی عشق را انتخاب کنی و بقیه را سرکوب کنی. و گرنه عشق تو ساختگی است، چون هیچ شور و حرارتی نخواهد داشت و از کیفیت گرمی و صمیمیت برخوردار نخواهد بود. فقط آداست؛ یک پدیده سطحی است. و تو همیشه از عمیق تر وارد شدن به آن واهمه خواهی داشت.
مردم همیشه وانمود می کنند عاشقند، زیرا از آنها انتظار می رود عاشق باشند. آنها به فرزندانشان عشق می ورزند، به همسر و دوستشان هم عشق می ورزند، چون این جزو همان وظایفی است که از آنها انتظار انجامش را دارند. آنها هم طبق وظیفه عمل می کنند.
هیچ شادی و سروری در این اعمال و حرکات نیست. وارد منزل که می شوی، دستی به سر بچه ات می کشی، چون تو پدری. همه از تو توقع دارند که وظیفه پدری را به جا بیاوری. اما هیچ شعف و نشاطی در آن نیست - سرد و بی روح است و کودک هرگز قادر نخواهد بود ترا ببخشد، زیرا نوازش سرد و بی روح سر نفرت انگیز است، خصمانه است و کودک احساس شرمندگی می کند. تو هم احساس شرمندگی می کنی.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 126 و 127

کانال اشو
@Oshocenterr
407 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-05 15:30:01 ادامه ...


همه سیاستمدارند. تو لبخند می زنی. به همسرت می گویی «دوستت دارم» تا دهانش بسته باشد. و یا به شوهرت می گویی «بدون تو می میرم، تو تنها مرد دنیای منی، تو عمر منی» چون او این توقع را از تو دارد، نه به این خاطر که تو چنین احساسی داری. اگر واقعا اینطور احساس می کنی، این زیبایی است، گل سرخ واقعی است. اگر فقط تظاهر می کنی، داری غرور مردانه ی او را نوازش می دهی، و بادش میزنی تا از طریق او به مطامع خودت برسی. آنوقت این ابراز احساسات تو یک گل مصنوعی است - یک گل پلاستیکی.
و تو در زیر فشار این همه چیزهای پلاستیکی و مصنوعی داری له می شوی - مشکل این نیست. عده ای خشکه مذهبی مدام بیخ گوش تو می خوانند: « از دنیا دست بشوی» بگذار این را به تو بگویم که دنیا به هیچ وجه مسئله ساز نیست. از ریاکاری دست بشوی! مشکل این است. تصنعی رفتار کردن را کنار بگذار - اشكال اینجاست! هیچ احتیاجی نیست از خانواده ات چشم بپوشی، بلکه از همه آن خویشاوندان دروغینی که به دست خودت درست کرده ای، چشم بپوش، صادق باش! واقعی و اصیل باش! گاه واقعی بودن و صداقت داشتن بسیار خطرناک است. این کار بی دردسر و راحتی نیست. غیر واقعی و غیر صادق بودن بی زحمت و راحت است. این یک حقه است. یک استراتژی برای حفاظت از خویش است. یک پوشش زرهی است. اما آن موقع حقیقتی را که در روحت داشتی، از دست می دهی. تو هرگز نخواهی دانست که خدا چیست، چون خدا را فقط در دورن می توان شناخت. ابتدا در درون و بعد در بیرون. چه او از همه چیز به تو، به وجودت، نزدیک تر است. اگر خدای درون را از دست بدهی، چطور می توانی خدا را در کریشنا، در مسیح، در بودا ببینی؟ با عقل جور در نمی آید! اگر نتوانی خدا را در خودت ببینی، در مسیح هم نمی توانی ببینی و تویی که مدام پیرامونت را با دروغ به هم می بافی، چطور می توانی خدا را در درونت ببینی؟ و چنان لایه ضخیمی از دروغ بافته ای که تقریبا در ورود به درون را گم کرده ای. تو در جنگلی از دورغ گم شده ای.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 125 و 126

کانال اشو
@Oshocenterr
120 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-04 15:30:05 ادامه ...


کودک صفت بودن هیچ اشکالی ندارد. چون به تو یاد داده اند که تا کودک صفتی اشتباه است، تو شروع کرده ای به تقلید و اخذ نگرشها و رفتارها از دیگران. تو از همان کودکی سعی کردی بالغ باشی، و بچه چطور میتواند بالغ باشد؟ بچه بچه است؛ باید اطوارها و طرز فکر بچگانه داشته باشد. اما این مجاز نیست، این است که بچه های کوچک دیپلمات می شوند، وانمود کردن را یاد می گیرند، رفتار کردن به شیوه های ساختگی و ریاکارانه را می آموزند و از همان آغاز دروغگو از آب در می آیند و این دروغ به رشد خود ادامه می دهد... و بعد روزی جستجو برای حقیقت را شروع می کنی: لا به لای کتابها را زیر و رو میکنی، در حالی که جای حقیقت در کتاب نیست؛ جای آن در وجود توست. وجود تو همان کتاب مقدس واقعی است. ودا، قرآن، انجیل همه در آگاهی تو جای دارند! تو همه ی آنچه را که لازم داری با خود حمل می کنی - این عطیه ای از جانب خداست. همه به همراه حقیقتی که در وجودشان به ودیعت گذارده شده، به دنیا نمی آیند. زندگی حقیقت است. اما تو یاد گرفتی که دروغ بگویی.
همه دروغ ها را بریز دور! شجاع باش! بی شک احساس می کنی که ترس شدیدی دارد به تو دست میدهد، چون هر وقت شخصیت را کنار می گذاری، کودک صفتی تو، که هرگز مجال بروز نیافته است، رخ می نماید. و تو به وحشت می افتی: «چی؟ در این شرایط دارم بچه می شوم؟ آن هم وقتی که همه مرا به اسم استاد دانشگاه و یا دکتر مهندس می شناسند؟ منی که دکترای فلسفه دارم، قرار است بچگانه رفتار کنم؟» ترس نمی گذارد آب خوش از گلویت پایین برود - ترس از نظرات و آراء مردم؛ ترس از اینکه مردم چه فکر خواهند کرد. همین ترس بود که تو را از همان آغاز به تباهی کشاند. همین ترس سمی مهلک برای تو بوده است : «مادرم چه فکری می کند؟ پدرم چه فکری می کند؟ مردم – معلم ها، اجتماع - چه فکر می کنند؟» و طفل معصوم شروع می کند به حیله گری و دودوزه بازی. او ذات اصلی اش را نشان نمی دهد، چون می داند که دیگران تحویلش نمی گیرند، بنابراین یک نمای ظاهری، یک استتار، برای خود خلق می کند. او همان را که مردم دوست دارند ببینند، از خود نشان می دهد. این دیپلماسی است، سیاست بازی است - این سم است!


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 125

کانال اشو
@Oshocenterr
205 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-06-03 15:30:01 ادامه ...


انسان همواره خودش و دیگران را فریب داده است. اگر اخذ کردی و از بیرون پذیرفتی، قلابی و کاذب خواهی بود. من هیچوقت نگفتم چیزی را اخذ یا اقباس کنی، باش! گرفتن خودش مانع از بودن است و تنها راه برای بودن این است که از صفر شروع کنی. از آنجا که پدر و مادرت در کودکی به تو اجازه ندادند خودت باشی، همیشه جایی با بن بست روبرو شده ای. سن عقلی مردم به اصطلاح عادی چیزی بیش از ده تا سیزده نیست؛ حتی به چهارده نمی رسد! و شاید هفتاد یا هشتاد ساله باشی، اما سن عقلیات در جایی پیش از رسیدن به بلوغ جنسی گیر کرده باشد. لحظه ای که شخص از نظر جنسی بالغ می شود - بین سیزده یا چهارده سالگی - دیگر برای همیشه مهر و موم است. از آن به بعد به کاذب تر شدن هر چه بیشتر ادامه می دهد. تقلب باید تقلب های دیگری را پوشش بدهد، دروغ باید از دروغ پشتیبانی کند و این داستان همین طور ادامه دارد. تو فقط به تلی از عادات و صفات بیهوده بدل می شوید و این همان شخصیت (Personality) است. باید نقاب شخصیت را کنار گذاشت، که فقط از این راه فردیت رخ می نماید. اینها دو مفهوم کاملا متفاوتند. شخصیت فقط ویترین فروشگاه است - غرفه نمایشگاه! - واقعیت نیست.
فردیت (Individuality) واقعیت توست، به نمایش کاری ندارد می توان تا هر عمقی از وجود تو را حفر کرد و باز به مزه واحدی رسید. از بودا نقل است که «می توانی از هر نظر مرا بچشی و به طعم واحدی برسی، درست همانطور که اقیانوس را از هر جایش که بچشی، آن را شور می یابی» فردیت یک کل واحد است، سازمند و تشکل یافته است. شخصیت، شیزوفرنیکا است. در مرکز یک چیز است و در پیرامون چیزی دیگر، و این دو هرگز با هم تلاقی ندارند؛ نه تنها با هم فرق دارند، بلکه به کلی مخالف هم بوده و در نزاعی دائمی با یکدیگر به سر می برند.
بنابراین نخستین چیزی که باید درک کنی، این است که هرگز موضع بالغانه و سنجیده ای اختیار نکنی؛ یا بالغ باش یا نابالغ. اگر نابالغی، بالغ شو - تو با نابالغ بودنت امکان رشد داری. پس بگذار نابالغ بودن تو همانجا که هست، باشد. ساختگی نباش، مزورانه عمل نکن. اگر کودک صفتی، باش - چه اشکالی دارد؟ وجودت را شقه شقه نکن؛ تو با نفاقی که در خودت ایجاد می کنی، زمینه جنونی ریشه دار را فراهم می کنی. فقط خودت باش.


ادامه دارد ...

اشو
بلوغ
ص 124 و 125

کانال اشو
@Oshocenterr
203 views12:30
باز کردن / نظر دهید