Get Mystery Box with random crypto!

راهیانه

لوگوی کانال تلگرام raahiane — راهیانه ر
لوگوی کانال تلگرام raahiane — راهیانه
آدرس کانال: @raahiane
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.62K
توضیحات از کانال

دوباره می‌نویسم.. چون زمزمه‌هایی در "راه"ی که زندگی است. زمزمه‌هایی از جنس ادای دِین به مردمانم. ایده‌نوشت‌های دانشجویی که جامعه‌شناسی می‌خواند.

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 8

2022-05-08 20:33:26 راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه pinned « جامعه‌ی زخمی، علمای ساکت (آیا علمای ادیان همیشه و همه‌جا در برابر رنج‌های جامعه ساکتند؟) [بخش اول از دو بخش] نان که گران می‌شود، دین کجاست؟ سفره‌ی مردم که کوچکتر می‌شود، دین کجاست؟ کمر ِ مردم که زیر گرانی‌ها می‌شکند، دین کجاست؟ مهاجران ِ مسلمان ِ…»
17:33
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 20:15:44
498 views17:15
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 20:15:36 جامعه‌ی زخمی، علمای ساکت
(آیا علمای ادیان همیشه و همه‌جا در برابر رنج‌های جامعه ساکتند؟)

[بخش دوم و پایانی]

حالا بیایید فکر کنیم که روحانیون مسلمان، فراتر از دعوای تاریخی ِ بی‌معنای ِ شیعه و سنی، فراتر از دعواهای سیاسی ِ تمام ناشدنی ِ سیاستمداران ِ زیاده‌خواه و کوته‌اندیش کشورهایشان، از مصر و مراکش و تونس تا ایران و پاکستان و افغانستان و هند و مالزی و اندونزی و تاجیکستان، کنار هم بنشینند؛ این بار نه راجع به دعواهای هزار سال قبل، که درباره‌ی انسان ِ مسلمان ِ امروز و دردهایش، از استبداد، نان و اقتصاد و فرهنگ و محیط زیست و زنان و جنگ و نابرابری‌های کمرشکن همفکری کنند، مطلب بنویسند، فریاد بزنند، اعلام موضع کنند، مواضع سیاستمداران ِ جاه‌طلب‌شان را به چالش بکشند. و در کنار ِ مردم‌ بیصدایشان بایستند.

می‌دانم؛ خواهید گفت: بزک نمیر بهار میاد! می‌دانم که محال می‌نماید. اما شاید فراموش کرده باشیم که همین شصت سال قبل، چنین علمای سنی و شیعه و چنین نهادی را داشته‌ایم: طالقانی و موسی صدر و برادران زنجانی و علمای اهل سنت‌ی چون شیخ محمود شلتوت ِ مصری ِ سنی و نهادی چون «مؤتمر شعوب المسلمین»؛ نهادی که بی‌اجازه‌ی حکومت‌ها، به ابتکار این علما، در کشورهای مختلف اسلامی تشکیل جلسه می‌داد و می‌توانست نقطه‌ی عطفی برای تولید نسلی دیگر از علمای آزاده‌ی مدافع مردم و منتقد قدرت در کشورهای اسلامی باشد.

امروز اما، دین و علما، رنج ِ هر روزه‌ مردم جاندار کوچه و خبابان را می‌بینند و حس می‌کنند و تنهایشان گذاشته‌اند. آن نسل ِ از علمای آزاده‌ی در کنار ِ مردم ِ بی‌صدا و بی‌قدرت ایستاده، غایب به نظر می‌رسند. دین، خوراک ِ قدرتمندان شده‌است و ابزار ِ توجیه ِ ستم‌‌های ریز و درشت. چنان آرزوهایی، ناممکن به نظر می‌رسد. کو چنین علمایی، چنین نهادهایی و چنین آزادگی‌هایی.. اما رهایی در همین است: خیال ما، نباید مثل خود ِ ما به بند کشیده شود. ناممکن را بخواهیم.

تصاویر:
1. طالقانی در جمع علمای اهل سنت در کنفرانس غیر دولتی «ملت‌های اسلامی»، 1340 در فلسطین.
2. جدولی از شرکت طالقانی در کنفرانس‌های غیردولتی برای نزدیک کردن (تقریب) سنی‌ها و شیعیان حول مسائل مشترک ِ امروز جوامع اسلامی (گردآوری اطلاعات و تنظیم جدول و خطاهای احتمالی اش از من است).

ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane
#تقریب|#تقریب_اجتماعی|#پاره_ی_تن|#جامعه‌شناسی_دین
4.4K viewsedited  17:15
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 20:06:38 جامعه‌ی زخمی، علمای ساکت
(آیا علمای ادیان همیشه و همه‌جا در برابر رنج‌های جامعه ساکتند؟)

[بخش اول از دو بخش]

نان که گران می‌شود، دین کجاست؟ سفره‌ی مردم که کوچکتر می‌شود، دین کجاست؟ کمر ِ مردم که زیر گرانی‌ها می‌شکند، دین کجاست؟ مهاجران ِ مسلمان ِ افغانستانی سیه‌روزتر می‌شوند، دین کجاست؟ به عنوان کسی که سال‌هاست در حوزه جامعه‌شناسی ِ روحانیت، خوانده و نوشته‌ام، همیشه در چنین مواقعی، به دنبال جواب این سؤال‌ می‌گردم: کجاست روحانیت ِ شیعه؟ چه موضعی می‌گیرد؟ کجا می‌ایستد؟ چه می‌کند؟

در روزگار حکومت ِ بخشی از روحانیون ِ شیعه، به نام دین، کمر ِ جامعه دارد می‌شکند. چه در اقتصاد، چه در فرهنگ، چه در محیط زیست و چه در آزادی‌های اجتماعی. حاکمان، هر چه از دین و اعتقادات و باورهای دینی و سنتی را می‌بینند و می‌یابند و می‌جویند، به میدان می‌آورند و برای تداوم این وضع، خرج می‌کنند. و جامعه، صدایی جدی از غالب حوزویان نمی‌شنود. اینطور است که جامعه، سکوت ِ حوزه و حوزویان را به رضایت آنان تعبیر می‌کند. و پیامدهای این سکوت یا همراهی، چقدر برای دین و حوزویان و نهاد دین سنگین خواهد بود.

اما نه در تاریخ ما همیشه اینطور بوده و نه در قسمت‌های دیگری از جهان این‌گونه است: هستند و بوده‌اند روحانیون ادیانی که در سخت‌ترین دوره‌ها، در کنار ِ جامعه‌شان و حتی مستضعفین ِ سایر جوامع ایستاده‌اند. به آنان صدا داده‌اند. آنان را نمایندگان ِ بیصدای خداوند دانسته‌اند و برایشان از جان و مال و هستی و اعتبار و دانش خود مایه گذاشته‌اند. نمونه‌اش، بسیاری از حوزویان شرافتمند عصر مشروطه، روحانیون ِ معتقد به الهیات رهایی‌بخش امریکای جنوبی و روحانیون ِ مسیحی مخالف ِ آپارتاید در افریقای جنوبی.

اخیراً با راهنمایی دوست محقق برزیلی‌ام، با نهادی با عنوان «انجمن نزدیکی (تقریب) روحانیون جهان سوم» (The Ecumenical Association of Third World Theologians) آشنا شدم. این نهاد در سال 1354 شمسی تأسیس شده. روحانیون سه فرقه‌ی معمولاً در تضاد ِ کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس از کشورهای جهان سوم این نهاد را ساخته‌اند. بانیان اصلی‌اش هم روحانیون مسیحی امریکای جنوبی (الهیات رهایی‌بخش) بوده‌اند که بعد از مبارزه با استبداد حاکم بر کشورهای خودشان و ارائه‌ی قرائتی از مسیحیت که با استعمار ِ خارجی و استبداد داخلی مخالف باشد، در کنار ِ مستضعف‌ترین انسان‌های جامعه‌ی خودشان ایستادند. در قدم بعدی، تلاش کردند با ساختن این نهاد، همین ایده‌های ضد استعماری، ضد استبدادی و مدافع فقرا و مستضعفین را در سایر کشورهای جهان سوم تقویت کنند.

جمع اولیه‌ی پایه‌گذار این نهاد، بیست و دو نفر از روحانیون مسیحی بودند: هفت نفر از افریقا، هفت نفر از آسیا، هفت نفر از امریکای لاتین، یک نفر از سیاهیان ایالات متحده امریکا. آن‌ها چهار هدف اصلی و مشخص را برای خودشان انتخاب کردند: اول، ارائه‌ی تفسیرهایی متفاوت از انجیل و تورات که این بار نه توسط کشورهای استعمارگر، که توسط جوامع جهان سوم تولید می‌شود. دوم، فراهم کردن زمینه برای گفتگو کردن و تبادل متن‌هایی در مورد این تفسیرهای جهان سومی از دین؛ سوم، فراهم کردن زمینه برای برقرار کردن ارتباط هر چه بیشتر میان برداشت‌های دینی و تحلیل‌های اجتماعی؛ و در نهایت، [و شاید مهمتر از همه] اقدام جمعی برای مشارکت در جنبش‌های معطوف به عمل برای ایجاد تغییرات واقعی در زندگی انسان‌های تحت ستم.

آن‌ها تمام تلاش‌شان را کرده‌اند تا چه در اداره این نهاد و چه در برقراری ارتباطات و چه در تولید متون و پژوهش‌ها، از الهیات ِ تولیدشده‌ی غربی فاصله بگیرند و خودشان به عنوان جوامع غیرغربی، امکان ِ تعامل فکری میان خودشان را بدون واسطه‌ی جوامع غربی ایجاد کنند.

آن‌ها سالهاست که مجله‌ای با عنوان «صداها» (Voices) را منتشر می‌کنند. این مجله از سال 1999 آغاز به کار کرده و تا کنون (2022)، 28 شماره از آن منتشر شده‌است. - همچنین کتاب‌های متعددی در قالب مجموعه مقالات، در موضوعات مختلف، از نسبت دین و محیط زیست تا دین و مسائل زنان و نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی را منتشر کرده‌اند. بیش از سی کشور جهان و چهار قاره‌ی غیراروپایی و غیرامریکای شمالی (آسیا، آفریقا، اقیانوسیه و امریکای جنوبی و مرکزی) از میان روحانیون مسیحی، عضو فعال دارند.

[ادامه دارد ]
3.3K viewsedited  17:06
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 09:50:34
دومینوی یارانه آرد و قیمت ساندویچ

در پی حذف یارانه آرد صنعتی، قیمت نان باگت با افزایش روبرو شد. افزایشی که به صورت دومینووار، تاثیرات خودش را در قیمت ساندویچ‌ها هم نشان داد.

اکوایران در این گزارش، با مراجعه به میدان محمدیه تهران، تغییرات قیمت ساندویچ و وضعیت این صنف و مشتریانش را بررسی می‌کند.

میدان محمدیه در قلب بازار بزرگ تهران، محل عبور کارگران و کاسبان زیادی در طول روز است که ساندویچ‌های آن به ارزانی ‌شهرت دارد.


@ecoiran_webtv
365 views06:50
باز کردن / نظر دهید
2022-05-05 12:48:31
مراسم هزار دف در پالنگانِ کردستان زیباترین جشن عید فطر در جهان نیست؟
(فیلم از مراسم دیروز است)
@jalaeipour
111 views09:48
باز کردن / نظر دهید
2022-05-05 01:38:57 پناه ِ جهان

مرگ ِ ما، تجربه‌ای غریب است. پرسشی همچنان بی‌پاسخ‌مانده. دالانی تاریک. اما امشب، داشتم نه به تجربه‌ی مرگ ِ خویشتن، که به تجربه‌ی مرگ ِ پدران و مادران فکر می‌کردم. طبیعتاً مرگ ِ نزدیکان، بر حسب میزان نزدیکی و دوری و نوع رابطه و شیوه‌ و زمان رخ دادن، بر ما اثر می‌گذارذ. اما به نظرم، مرگ ِ مادر یا پدر، تجربه‌ی زیستن ِ ما را به قبل و بعد از خود تقسیم می‌کند. چرا اینطور است؟

پدر و مادر، نخستین موجوداتی هستند که ما، بلافاصله پس از تولد، احساس ِ امنیت را در این فضای جدید با آن‌ها تجربه کرده‌ایم. غیاب ِ آن‌ها برای ما، تا سال‌های سال و تمام دوران شیرخواری و طفولیت و حتی نوجوانی، حسّ ناامنی تولید می‌کرده و بالعکس، بودن‌شان، غالباً منبع آرامش و نقطه‌ی اتکا بوده‌است. این حسّ امنیت، پس از استقلال نسبی ما هم حتی در ناخودآگاه‌مان ادامه پیدا می‌کند. گویی ما در پس‌زمینه‌ی ذهن‌مان، از وجود ِ آن‌ها، ولو از دور، ولو با فاصله، حس امنیت می‌گیریم.

حالا، مرگ ِ هر کدام از آن‌ها یا هر دو، این حسّ امنیت ِ سابقه‌دار و بنیادین را از ما می‌گیرد. گویی ستون‌های نامرئی ِ جهان ِ ما، فرو می‌ریزند. پس طبیعی است که مرگ ِ آن‌ها، در هر سنی از عمر ما یا آنان، جهان را برای ما از جایی امن، به محلی ناامن تبدیل کند. حسّی عمیق از تجربه‌ی تنهایی و بی‌پناهی.

پانوشت: از آن‌ها که این تجربه‌ی سخت ِ وجودی را از سر گذرانده‌اند و دل‌شان از خواندن این متن، لرزیده‌است، عذرخواهی می‌کنم. آن‌ها هم که مثل من، همچنان این ستون‌های نامرئی ِ امنیت ِ جهان‌شان را دارند، شاید با خواندن این جملات بدیهی، یک لحظه باز قدردان ِ این حضورهای جایگزین‌ناپذیرشان باشند و در اولین دیدار، بوسه‌ای شود بر دست و پیشانی‌ ِمادر و پدرشان.

#گفتگوهای_تنهایی|#مرگ

راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane
214 viewsedited  22:38
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 10:03:19
موفقیت نخبه افغانستانی در رفع نیاز آزمایشگاه‌های ایران؛


آقای زمان ابراهیمی متولد افغانستان پس از تحصیل در دانشگاه‌های معتبر کشور به همراه چند تن از اساتید خود، یک شرکت دانش بنیان و آزمایشگاه فوق تخصصی پاتوژی را تاسیس کرده است که در آن خدمات مختلفی در زمینه های؛ انعقاد، پایش داروها، هماتولوژی، ایمیونولوژی، هورمون شناسی، کنترل و تضمین کیفیت، بیوشیمی، پاتولوژی، ژنتیک و پیوند ارائه می‌دهد و نیاز کشورمان را در زمینه تحلیل دقیق و سریع نمونه‌های آزمایشگاهی در سراسر کشور مرتفع ساخته است.

منبع

@diaran_ir
diaran.ir
138 views07:03
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 16:59:14 راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه pinned a photo
13:59
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 16:41:36
مشغول خواندن کتاب "آغاز ِ همه چیز" هستم. به این بخش رسیدم که به نظرم به موقعیت جوامعی چون ما، افغانستان و تمامی این منطقه ی هم سرنوشت مرتبط است (نقل به مضمون):

"عصر روشنگری، عصر بحث کردن بود. روشنگری، ریشه در «گفتگو» داشت. بیشتر این گفتگوها، در کافه ها و سالن‌ها اتفاق می‌افتاد. حتی بسیاری از متون کلاسیک دوره روشنگری، به شکل گفتگویی نوشته می‌شدند. بیشتر آن‌ها، سبکی ساده، قابل فهم، شفاف داشتند که انگار در درون یک اتاق بزرگ ِ پر از گفتگو نوشته شده بود.
حتی آرمان‌های اصلی انقلاب فرانسه- آزادی، برابری و برادری- از دل یک سری گفتگوهای فراوان و طولانی و پر فراز و نشیب در جامعه شکل گرفت."


ما، ناگزیر از شکل دادن گفتگوییم. مدرنیته، زاده ی گفتگوی اجتماعی است. گفتگو، نه با همراهان. با مخالفان: با طرفداران استبداد دینی، با طالب، با "دیگری"!

هر دیواری که مانع گفتگو شود، ضد مدرنیته است. از دل خشم و فحش و متلک و کینه، مدرنیته متولد نمیشود: جنگ میزاید و آتش و خون و ویرانی.

اگر دلداده ی آبادانی فردای این منطقه ایم، بغضهایمان را فرودهیم، گفتگو را دوباره و صدباره آغاز کنیم: با کسانی که -هنوز- ما را نمیفهمند.

#هادی_خانیکی
206 viewsedited  13:41
باز کردن / نظر دهید