Get Mystery Box with random crypto!

راهیانه

لوگوی کانال تلگرام raahiane — راهیانه ر
لوگوی کانال تلگرام raahiane — راهیانه
آدرس کانال: @raahiane
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.62K
توضیحات از کانال

دوباره می‌نویسم.. چون زمزمه‌هایی در "راه"ی که زندگی است. زمزمه‌هایی از جنس ادای دِین به مردمانم. ایده‌نوشت‌های دانشجویی که جامعه‌شناسی می‌خواند.

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 7

2022-05-14 14:49:10 اگر چه با استخوان ِ خویش!
(درخشش ایرانی از پس ابرهای سیاه)

ایران، سرزمین ِ غریبی است. "آن"ی دارد. چنان دارا و غنی است که حتی در سخت‌ترین دوره‌های تاریخ‌اش، از دل سنگ ِ سخت هم جوانه می‌زند. حتی در این روزها که شیوه‌ی فاجعه‌بار حکمرانی‌ حاکمان‌اش، آسمان ِ دل ِ ساکنانش را سخت دلگیر کرده و گلوهایشان را بغض و خشم می‌فشارد، باز هم از درخشش بازنمی‌ایستد! پرنده‌ای که با بال‌های شکسته، باز هم نغمه‌هایش هوش از سر می‌برد. فرهنگ و جامعه و مردمانی که در تنهاترین و بی‌پناه‌ترین دوره‌های زندگی جمعی‌شان، باز هم از آفریدن ِ زیبایی‌ها بازنمی‌ایستند. معجزه‌ای است این!

هفته‌ی قبل، در موزه رایتبرگ (Rietberg) زوریخ، نمایشگاهی بزرگ برگزار شده‌بود با عنوان «به نام ِ تصویر: نمایش جسم در هنرهای اسلامی و مسیحی». ایده‌ی اصلی نمایشگاه این بود که نشان دهد این کلیشه‌ی رایج که در فرهنگ جوامع مسلمان، نمایش جسم همواره ممنوع بوده، چقدر نادرست است. گل سرسبد ِ نمایشگاه و قلب آن از نظر من، آثار نقاشی و نگارگری ایرانی بودند. ما با تیم چهل و چند نفره‌ای از اساتید و پژوهشگران دانشگاه زوریخ به دیدن ِ نمایشگاه رفتیم. خالق و مجری اصلی نمایشگاه، برای همراهی این تیم آمد و اثر به اثر توضیح می‌داد. حسِ افتخار من از توضیحات ِ همراه با ستایش و حیرت او از هنر ِ ایران، قابل توصیف نبود. وقتی هم در پایان بازدید، سؤالی در مورد یکی از آثار کردم و فهمید ایرانی هستم، به زبان ِ فارسی ِ با لهجه‌ی آلمانی، با شادمانی پرسید: شما ایرانی هستید؟! و بعد، توضیح داد که چندین سال است در حال یادگیری زبان فارسی است و عاشق فرهنگ و هنر ایران است.

امروز، دوستی سوییسی بر روی گروه ِ واتساپی اساتید و دانشجویان دانشگاه آگهی فرستاد که شروع ِ «هشتمین جشنواره‌ی ِ فیلم‌های ایرانی» در زوریخ را اعلام می‌کرد. با خوشحالی و شگفتی، به سراغ فیلم‌ها رفتم. جشنواره‌ای مخصوص فیلم‌های کوتاه و مستند ایرانی. در کمتر از بیست دقیقه، بیش از سی نفر از اساتید و دانشجویان نوشتند که حتماً برای دیدن فیلم‌ها می‌روند. از من می‌خواستند که کمک کنم تا از بین فیلم‌ها، "بهترین‌ها"یشان را معرفی کنم. اما مشکلی وجود داشت: تقریباً تمامی ِ کارگردانان و فیلم‌ها، از نسل ِ جدید ِ جوان ِ فیلمساز ایرانی هستند! من تنها دو یا سه فیلم از آنها را دیده‌بودم و حتی نام ِ این‌همه کارگردان ِ جوان ایرانی را نمی‌دانستم! چقدر این ندانستن و نشناختن و اعتراف به آن شیرین بود! اینهمه کارگردان جوان و موضوعات ِ جذاب و نگاه انتقادی، از ایرانی که تازه در دوران ِ ناخوش‌احوالی‌اش به سر می‌برد.. گفتم که من هم مثل شما، برای دیدن تمام فیلم‌ها می‌روم. با افتخار!

امروز آگهی انتشار ِشماره‌ی جدید مجله‌ی «مردم‌نامه» را دیدم. مجله‌ای مستقل با تیمی داوطلب که چندین سال است با همت ِ (دکتر) داریوش رحمانیان و جمعی از دانشجویان و پژوهشگران رشته‌ی تاریخ، در ایران منتشر می‌شود. نمونه‌ای از یک کار ِ پیگیر ِ متعهدانه‌ی علمی ِ مستقل از هر بودجه‌ی دولتی و حکومتی. نهادی فرهنگی که نمونه‌ای از رویش‌های ِ چشمگیر ِ مستقل ِ فرهنگ و هنر ایران، در یکی از ناخوش‌احوال‌ترین دوره‌های این سرزمین است. به عناوین مقالات نگاه کردم و غرق شادمانی و شگفتی شدم: «تاریخ شنیدن: مردم و موسیقی کلاسیک ایرانی در دوره رضاشاه»، «گفتمان مصلحان اجتماعی دهه چهل درباره تن‌فروشی»، «رفتگران شهرداری اصفهان: زمانه و زندگی و مطالبات آن‌ها» و ... . مجله و نهادی که دارد یکی از مترقی‌ترین و به روزترین نگاه‌ها به تاریخ در جهان ِ امروز یعنی تاریخ از پایین و تاریخ ِ مردم را در ایران نمایندگی می‌کند.

و تمام ِ این‌ها فقط در یک هفته! و همه بی ذره‌ای سهم ِ دولت و حاکمیت! خودانگیخته و مستقل! در ایرانی که فرهنگ و هنرش، بانی کارکشته‌ای در میان حکمرانان ندارد. در دوران ِ بی‌پناهی مردم و فرهنگ و ادب و هنر. آیا جز این است که این، غنای ِ فرهنگی ما و درخشش داشته‌های ما و همت ِ عالی ِ خود ِ خود ِ جامعه (علیرغم تمام ِ فشارها و سنگ‌اندازی‌ها و نابخردی‌های سیستم ِ رسمی) است؟ ثمره‌ی عمرهایی که در نسل‌های قبل و در این دوران ِ غربت ِ فرهنگ و هنر، همچنان با وقف ِ ذره‌ذره‌ی وجودشان، درخشش ِ ایران را حتی در چنین روزهای ناخوش‌احوالی رقم زده‌اند؟ نه! برای این فرهنگ و برای سرزمین و برای این جامعه‌ باید جنگید. نوبت ِ ماست. کمترین ادای ِ دین ِ به سرزمینی که مرا و هزاران مثل مرا در جهان سربلند کرد. "هزار جان گرامی فدای جانانه"!

#روشنا|#هنر
ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane
2.1K viewsedited  11:49
باز کردن / نظر دهید
2022-05-13 23:45:09 دیدار جمعی از فعالان مدنی با خانواده های معلمان در بند


روز پنجشنبه 22 اردیبهشت جمعی از فعالان سیاسی- اجتماعی با حضور در منزل رسول بداقی معلم عضو کانون صنفی معلمان که اخیرا به دلایل نامشخص توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در بند امنیتی 209 زندان اوین نگهداری میشود، حضور یافتند تا ضمن ابراز همدردی با خانواده او اعتراض خود را نسبت به این گونه برخوردهای امنیتی و عدم پاسخگویی به مطالبات برحق معلمان اعلام نمایند.در این جلسه که خانواده های دو معلم زندانی دیگر دربند محمد حبیبی و جعفر ابراهیمی نیز حضور داشتند ابوالفضل قدیانی فعال سیاسی ضمن آرزوی موفقیت معلمان در پیگیری مطالبات خود بر ضرورت تداوم اعتراض و مقاومت در برابر سیاست های اقتدارگرا تاکید کرد. همچنین احسان شریعتی فعال فرهنگی حاضر در جلسه با آرزوی سلامتی معلمان دربند با اشاره به اصالت جنبش معلمان، این جنبش را یکی از الگوهای جنبش های اجتماعی در مطالبه گری مدنی دانست.

در ادامه جلسه فیروزه صابر فعال مدنی خاطر نشان ساخت که جنبش معلمان و شورای هماهنگی به عنوان یکی از سازمان های جامعه مدنی نقش ارزنده ای در ارتقای جامعه مدنی و تقویت حوزه عمومی دارد و این جنبش سهم بسزایی در رشد اعارضات خشونت پرهیز داشته است. مینو مرتاضی فعال حوزه زنان و از دیگر حاضران در جلسه گفت: "از مسيولين انتظار مي رود اعتراض مدني معلمان كه در چارچوب مشي پرهيز از خشونت بيان مي شود برسميت بشناسند .معلماني كه دغدغه نياز هاي ابتدايي زيست را داشته باشند يقبنا نخواهند توانست نسل پويا و كنجكاو و توسعه گرا تربيت كنند".صدیقه وسمقی متفکر اسلام شناس در این جلسه ضمن اشاره به اینکه حق اعتراض از حقوق اساسی هر شهروند ایرانی است و هیچ کس به هیچ عنوان نمیتواند این حق را از معلمان و دیگر اصناف و گروههای معترض منع کند برای خانواده های زندانی آرزوی صبر و استواری در برابر مصایب کنونی کرد. کیوان صمیمی دیگر فعال سیاسی حاضر در جلسه با اشاره به خاطرات خود از معلمان دربند و سوابق هم بندی با آنها تاکید کرد که حاکمیت در برابر جنبش معلمان با مدیریت و سازماندهی قوی، سازمان شبکه ای گسترده و مشی خشونت پرهیز به طور قطع ناچار است سر تعظیم فرود آورد و دیر یا زود به خواست های آنها پاسخ مناسب دهد. در پایان جلسه سعید مدنی فعال سیاسی و اجتماعی ضمن سخنانی به خاطراتش از هم سلولی با رسول بداقی در زندان رجایی شهر اشاره و تاکید کرد امروز جنبش معلمان یکی از نیروهای موثر در صف مقدم جبهه دمکراسی خواهی قرار دارد و در شرایطی که حاکمیت در انبوه بحران های خود ساخته اینچنین مردم ایران را در رنج و سختی معیشت و زندگی قرار داده است، تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی رشد جنبش های اجتماعی و تقویت نیروهایی است که پشتیبان جامعه ایران برای حرکت به سوی دمکراسی و عدالت هستند. در این جلسه همسران معلمان زندانی ضمن تشکر از حضور حاضران تاکید کردند که همچون گذشته پشتیبان فعالیت های عدالت طلبانه معلمان هستند و در کنار همسران خود مقاوم و پایدار خواهند ماند.

#دیدار
#فعالان_مدنی
#جنبش_صنفی_معلمان
#اعتراضات_سراسری_معلمان

@Dr_ehsanshariati
357 views20:45
باز کردن / نظر دهید
2022-05-13 00:37:57
چپ کردن کامیون حمل روغن در دزفول و حفاظت محموله توسط مردم

روز پنجشنبه در جاده سیاه‌منصور-دزفول یک ماشین حمل روغن چپ کرد و با اینکه از صبح صف‌های طولانی خرید روغن بوده، کسی یک روغن هم برنمی‌دارد تا ماشین جدید بیاید.

این مردمِ شریف....

_
اصلاحات نیوز
@Eslahatnews
378 views21:37
باز کردن / نظر دهید
2022-05-12 14:41:04 دچار ِ تو،
نمیکَنَد،
دل از
هوای تو....
429 viewsedited  11:41
باز کردن / نظر دهید
2022-05-12 11:02:08
مجموعه سخنرانی‌های سمینار شریعتی: دیروز، امروز، فردا (۱۰)


مجموعه‌ی دوم/ پانل شریعتی و جامعه‌شناسی
مدیر پانل: سید حسین سراج زاده

۴/ سخنران: سارا شریعتی
• عنوان سخنرانی: شریعتی جامعه‌شناس
(همراه با جمع‌بندی مدیر پانل)


#شریعتی_دیروز_امروز_فردا
#سی‌امین_یادمان
#چهل_پنجمین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#جامعه‌_شناسی
#سارا_شریعتی

@Shariati_SCF
412 views08:02
باز کردن / نظر دهید
2022-05-11 13:22:41 راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه pinned « ضعیف‌کُشی (سؤالات ِ عوامانه‌ی یک اقتصادناخوانده‌ از مدافعان «دانشگاهی» گرانی‌ها) [بخش اول از دو بخش] این روزها که سیل ِ گرانی‌ها دارد هستی ِ مردم را می‌برد، مجدداً عده ای از دانشگاهیان و نخبگان، برای توجیه ِ به ظاهر علمی این وضعیت به میدان آمده‌اند.…»
10:22
باز کردن / نظر دهید
2022-05-11 13:01:46 ضعیف‌کُشی
(سؤالات ِ عوامانه‌ی یک اقتصادناخوانده‌ از مدافعان «دانشگاهی» گرانی‌ها)
[بخش دوم و پایانی]

4- اصلاً قبول! چرا با همین وضعیت ِ فعلی، خصوصی‌سازی ِ واقعی انجام نمی‌شود تا نه آقازاده‌ها و مرتبط‌ها و پارتی‌دارها و قرارگاه‌های فلان و بهمان پروژه‌های بزرگ را قورت ندهند و با ایجاد اشتغال نه برای شرکت‌های خصولتی، که برای شرکت‌های خصوصی واقعی و کارآفرینان، لااقل دخل جامعه بیشتر شود و مردم کار و اشتغال داشته‌باشند؟ خواهید گفت: اینکه عالی است، اما گوش حاکمان به این حرف‌ها بدهکار نیست.

5- عزیزان! اصلاً این‌ها هیچ، لااقل چرا نظام ِ بیمه‌ی تأمین اجتماعی و سایر بیمه‌ها و سیاست‌های حمایتی و آموزش رایگان از مدرسه تا دانشگاه برای اقشار ضعیف تقویت نمی‌شود تا در این شرایط، مردم پول دوا و درمان و آموزش فرزندان‌شان را ندهند؟ چرا تأمین اجتماعی عملاً ورشکسته است و بزرگترین بدهکارش همچنان دولت‌ و حاکمیت است؟ چرا هر روز قانون جدیدی برای خوردن از پول کارگر بیچاره در صندوق تأمین اجتماعی تصویب می‌شود؟ خواهید گفت: اینها که عالی است، اما انجام نمی‌شود.

6- باشد، اصلاً اینها هم هیچ، لااقل مالیات گرفتن مضاعف و فشار را از اقشار ِ بالاتر جامعه و وکیل و وزیر و آقازاده‌ها و اساتید دانشگاه و پزشکان ِ با درآمد میلیاردی و کارخانه‌داران و دلال‌ها و صادرکننده و واردکننده‌های کلان و بازاری‌ها شروع کنید! به افزایش حقوقهای مکرر و مالیات ندادنهای بخشی از این اقشار اعتراض کنید. شفافیت مالی به وجود بیاورید تا به جای معلم ِ با چند میلیون حقوق و کارمند و کارگر ِ زیر خط فقر، آنها در اولویت ِ تأمین این کسری منابع قرار بگیرند. اما این کار را هم نمی‌کنید. چرا؟ چون خودتان از همین اقشار هستید. چون دوست و همکار و خانواده و اطرافیان‌تان هستند. چون صدا دارند. چون دسترسی و سازماندهی و صنف و اعتبار و زبان ِ نوشتن و اعتراض و منزلت اجتماعی بالا دارند. چون داد و فریاد فلان دکتر و فلان بازاری و فلان استاد دانشگاه شنیده می‌شود اما صدای ناله‌ی ساندویچی منیریه و بقال اسلامشهر و رفتگر دهدشتی و کارگر همدانی و معلم مریوانی به هیچ‌کجا نمی‌رسد.

پس چه می‌ماند؟ دیوار ِ چی کسی از همه کوتاه‌تر است؟ همین مردم. همین بی‌صدا مانده‌ها. همین‌ها که با بزن و بکوب در خیابان و کلمات ِ انگلیسی و پیچیده در جلسات ِ رسمی، می‌شود خفه‌شان کرد. همان‌ها که جزو آدم نیستند. اصلاً همه‌ی این کارها را هم کردید، نان ِ ما هم بریده‌شد، کی، چه زمانی، در چه مرحله‌ای ما ثمره‌ی این سیاست‌های شما را خواهیم دید؟ کی بچه‌های ما، زندگی آسان‌تری خواهند داشت؟ کی این گرانی‌ها، برای ما هم فایده‌ای دارد؟ چه تاریخی؟ خواهید گفت: دست ِ ما نیست. هر وقت این سیاست‌ها «کامل» اجرا شود. و کی کامل اجرا می‌شود؟ وقت ِ گل نی. هیچ وقت!

می‌دانید جناب طبیبیان و سرزعیم، ما آدم‌های عوام و بیسواد و اقتصادناخوانده، برای این کار ِ شما اصطلاحی داریم: «ضعیف‌کشی». و شما و دوستان‌تان، "نظریه‌پردازان ِ ضعیف‌کُشی" هستید.

پانوشت: برای آنکه ببینید ما «عوام ِبیصدا»، می‌دانیم "چرا" بی‌صدا مانده‌ایم، کتاب ِ «نظام ِ نااجتماعی» دکتر یاسر باقری را مطالعه بفرمایید.

ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane
#نخبگان_علیه_جامعه|#ضعیف_کشی
561 viewsedited  10:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-11 13:01:46 ضعیف‌کُشی
(سؤالات ِ عوامانه‌ی یک اقتصادناخوانده‌ از مدافعان «دانشگاهی» گرانی‌ها)
[بخش اول از دو بخش]

این روزها که سیل ِ گرانی‌ها دارد هستی ِ مردم را می‌برد، مجدداً عده ای از دانشگاهیان و نخبگان، برای توجیه ِ به ظاهر علمی این وضعیت به میدان آمده‌اند. آنان مشاوران ِ همواره‌ی این سیاست‌ها، در دولت‌ها و دوره‌های مختلف بوده‌اند: چه دولت ِ روحانی و گران کردن ِ سوخت باشد و چه رها سازی قیمت‌ها در دوره‌ی رییسی. کسانی که بیش از سه دهه است که مدافعان و مشوقان چنین سیاست‌هایی هستند. آنان ایجاد ِ این سیل ِ خانمان‌برانداز ِ گرانی‌ها را «علمی» می‌دانند و منتقدان ِ این سیاست‌ها را «عوام‌فریب» و حرف‌هایشان را «غیر علمی» می‌خوانند و منتقدین را به «انصاف» و «مدارا» دعوت میکنند. مدعی هستند منتقدان با خواندن یکی دو کتاب «غیرعلمی» و «عوامانه» به سیاست‌های «علمی» دولت و حاکمیت و آنان حمله کرده اند و راهکاری هم برای وضعیت موجود ندارند. نمونه‌ی آن، این متن ِ دکتر محمد طبیبیان است.

من، به عنوان ِ یکی از همان «عوام‌فریب»های بیسواد ِ اقتصادناخوانده‌ ی بی انصاف، به عنوان یکی از همان «مردم»، چند سؤال ساده از جناب طبیبیان و علی سرزعیم و سایر مدافعان ِ «عالم» این رهاسازی ِ قیمت‌ها، با زبانی ساده و قابل فهم برای ما «عوام» دارم:

1- مگر مسأله کمبود منابع مالی حکومت برای اداره کشور نیست؟ چرا سایر کارهایی که باعث تغییر این وضعیت و تزریق منابع به کشور می‌شود در اولویت قرار نمی‌گیرد و در سیاست‌های پیشنهادی شما و دوستان‌تان در اولویت نیست؟ چیزهایی مثل تغییر سیاست‌ خارجی و تنش‌زدایی و برقراری ارتباط مؤثر و دوستانه با جهان؟ سیاست‌هایی که خواست ِ غالب اقشار ملت است؟ آیا با این کار، سرمایه‌گذاری‌های خارجی و بین‌المللی افزایش چشمگیر پیدا نمی‌کند و باز نیازی به شکستن کمر مردم با این قیمت‌ها هست؟ می‌فرمایید که: این‌ها را هم که ما می‌خواهیم، اما اینکه نمی‌شود و حضرات نمی‌کنند.

2- مگر مسأله کمبود منابع مالی برای حکمرانی و اتلاف منابع نیست؟ چرا این منابع از طریق ِ گرفتن ِ حفره‌های بودجه و عدم اختصاص پول به نهادهای بی‌خاصیت و کم‌خاصیت برای جامعه و مردم و خرج نکردن از جیب مردم برای سیاست‌ها و کارهایی که غالب مردم با آن مخالف‌اند، جور نمی‌شود؟ چرا این همه نهاد و بنیاد و سازمان که پول مردم را برای کارهای بیهوده‌ی هدر می‌دهند، جمع نشوند تا کار به گرانی ِ نان مردم نرسد؟ میفرمایید: این را که هر عقل سلیمی می‌خواهد، اما حضرات گوش نمی‌کنند و واقع‌بینانه نیست.

3- بسیار خوب، از آن دو مورد گذشتیم. چرا نظام مالیاتی کشور اصلاح نمی‌شود تا آستان‌ها و بنیادها و شرکت‌های بزرگ و نهادهای فلان و بهمان که در همین وضعیت درآمدهای چند هزار میلیاردی دارند، از دادن ِ مالیات فرار نکنند؟ چرا انضباط سخت‌گیرانه در هزینه‌کردن پول مردم در این آستان‌ها و بنیادها و قرارگاه‌ها و نهادهای فلان و بهمان در دستور کار جدی قرار نگیرد؟ خواهید گفت: ما که اصلاً به دنبال همین هستیم. اما فعلاً که نشده و نمی‌شود.

[ادامه دارد ]

ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane
#نخبگان_علیه_جامعه|#خیانت_نخبگانی
466 viewsedited  10:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-10 13:29:18
یکی از موقعیتهای عجیب تجربه زندگی در سوییس، مواجهه با صحنه های کار کردن و اشتغال داشتن افراد ِ مسن و گاه بسیار مسن در سطح شهر است: از کارهای اداری تا فروشگاه ها و کارهای سخت تر. گاه زنان و مردان ِ حدود هفتاد ساله و بیشتری را میبینم که همچنان برای کسب درآمد، کار میکنند. سن بازنشستگی در سوییس برای مردان، ۶۵ و برای زنان، ۶۴ سال است اما این وضعیت نشان میدهد احتمالن حتی در سوییس، درآمد بازنشستگی برای گذران زندگی برخی اقشار جامعه کافی نیست.

امروز صبح، این پیرمرد حدود ۸۰ ساله را دیدم که به سختی قدم برمیداشت و از نردبانی که به همراه داشت به سختی بالا میرفت تا تابلوهای راهنمایی را با دستمال و مایعی که به همراه داشت تمیز کند. هر لحظه احساس میکردم ممکن است از نردبان بیفتد.

@raahiane
#آنسوی_حیرت/#خارج|#شبح
397 views10:29
باز کردن / نظر دهید
2022-05-09 08:38:19 یارانۀ کشاورزی در اقتصادهای آزاد و صنعتی

توزیع یارانه به‌ویژه یارانۀ کالایی چه در سمت تولید و چه در سمت مصرف به‌عنوان یکی از مصداق‌های بارز مداخلۀ دولت در مکانیسم بازار شناخته می‌شود. طی سال‌های اخیر این مسئله در ایران به‌گونه‌ای بازنمایی می‌شود که گویی ایران تنها کشوری است که چنین یارانه‌هایی می‌پردازد و مدام تکرار می‌شود که هیچ کشوری در دنیای امروز به‌ویژه به بخش تولید یارانه نمی‌دهد و تمام یارانه‌ها صرفاً به‌صورت نقدی به افراد داده می‌شود. فضای سیاست‌گذاری کشور نیز پر شده از چنین گزاره‌هایی؛ بحثی درگرفته با عنوان یارانۀ پنهان، و «حذف» آن به‌عنوان حل‌المسائل اقتصاد و سیاست معرفی می‌شود، بدون اینکه کوچک‌ترین مطالعه‌ای در زمینۀ ارزیابی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن انجام شده باشد! در این متن کوتاه که داده‌های آن برگرفته از آژانس بین‌المللی انرژی، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، و سایت کوچک‌سازی دولت فدرال گرفته شده، آماری از یارانۀ بخش کشاورزی در جهان ارائه شده است.

در آمریکا در سال ۲۰۱۹ حدود ۲۴ میلیارد دلار یارانه به بخش کشاورزی (منهای شیلات و دامپروری) اختصاص یافته است. این رقم تقریباً ۱.۳ برابر کل یارانۀ نفت و مشتقات نفتی در ایران است. در تدوین بودجۀ سال ۲۰۱۹ آمریکا بحثی در گرفت مبنی بر هدفمندکردن یارانه‌های کشاورزی. معیار پیشنهادی این بود که یارانه صرفاً به کشاورزانی اختصاص یابد که درآمد سالانۀ آن‌ها کمتر از ۵۰۰ هزار دلار است. برآورد دولت این بود که با اعمال این محدودیت حدود ۶ میلیارد دلار صرفه‌جویی می‌شود. جالب این است که در سال ۲۰۱۶ میانگین درآمد خانوارهای کشاورز حدود ۱۱۸ هزار دلار، و ۴۲ درصد بیش از میانگین درآمد خانوارهای آمریکایی بوده است. با این وجود، با پیشنهاد دولت مبنی بر کاهش رقم یارانه‌ها و حذف کشاورزان پردرآمد موافقت نشد و یارانه‌ها در سال ۲۰۱۹ نسبت به سال قبل از آن حدود ۲۰ درصد نیز افزایش یافت.

براساس آمارها، از مجموع یارانۀ بخش کشاورزی در جهان، سهم کشورهای OECD حدود ۲.۵ برابر کشورهای درحال‌توسعه و نوظهور است. در کشورهای OECD به‌طور میانگین بیش از ۳۰ درصد درآمد ناخالص کشاورزان از طریق یارانه تأمین می‌شود؛ یارانۀ بیمه‌ای، تضمین قیمت محصولات، یارانۀ تسهیلات، و ... این نسبت در کشورهایی نظیر نروژ و ایسلند بالای ۵۰ درصد و در کرۀ جنوبی، سوییس، و ژاپن بالای ۴۵ درصد است. یک سؤال مهم این است که چرا کشورهایی که تحت عنوان «صنعتی» شناخته می‌شوند چنین سطحی از یارانه را به بخش کشاورزی اختصاص می‌دهند؟ این موضوع دستکم با بسیاری از آنچه در نظریه‌های توسعه‌ای گفته می‌شود، همخوانی ندارد.

نگاهی به چین هم بد نیست. در سال‌های اخیر مدام این گزاره تکرار شده که ایران تقریباً معادل چین به بخش نفت و مشتقات آن یارانه می‌دهد. براساس داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی، کل یارانۀ نفت و مشتقات نفتی (بنزین و گازوییل و ...) ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۱۸ میلیارد دلار بوده است؛ جایگاه پنجم بعد از کشورهای هند، اندونزی، عربستان، و چین. چین با جمعیتی ۱۶ برابر جمعیت ایران، تقریباً ۳۰ برابر ایران تولید ناخالص داخلی دارد و یارانه‌ای که به بخش کشاورزی اختصاص می‌دهد نزدیک به ۲۲۰ برابر یارانۀ بخش کشاورزی در ایران است! یارانۀ کشاورزی در چین به‌تنهایی بیش از ۱۲ برابر یارانۀ نفت و مشتقات نفتی و حدود ۳ برابر کل یارانۀ انرژی (نفت و برق و گاز) در ایران است.

پی‌نوشت: در اینکه نظام یارانه در ایران ایرادهای اساسی دارد تردیدی نیست، اما بازنمایی مسئلۀ یارانه به‌نحوی که گویی تنها ایران است که چنین نظام یارانه‌ای دارد، بسیار فریبنده است. نشستن تکنیسین‌ها و مهندسان اقتصادی به‌جای اقتصاددانان، جایگزین‌شدن عدد و رقم‌های حسابداری به‌جای ارزیابی و تحلیل اقتصادی و اجتماعی، و ساده‌سازی سیاست‌گذاری، به‌تعبیر کلاوس اوفه؛ جامعه‌شناس آلمانی، تنها به تداوم و تشدید حکومت‌ناپذیری و ناکارآمدی هرچه‌بیشتر نظام حکمرانی می‌انجامد.
@omidi_reza
365 views05:38
باز کردن / نظر دهید