2021-06-17 06:28:34
جغرافیای کردستان: موزۀ تاریخ کرد
اسماعیل شمس
یکی از مهمترین مشکلات تاریخ کرد در دورههای باستان و میانه، فقدان روایت کردی از این تاریخ است. اندک روایات تاریخی موجود از این دوران را که تنها شامل برخی سالها و جاهای محدود میشوند، باید در سنگنوشته ها، کتیبهها و کتابهایی خواند که توسط نویسندگان غیر کرد و یا به زبانی غیر از زبان مردم کرد نوشته شده اند. این نوشتهها روزنهای کوچک و البته؛ یکطرفه برای شناخت بخشی از تاریخ کرد فراهم می کنند؛ اما بخش بسیار بزرگی از جغرافیای کردستان را پوشش نمی دهند؛ زیرا مناطقی کوهستانی و حاشیه ای وجود دارند که در طول هزاران سال، تا سدۀ ۱۵ میلادی در هیچ منبعی نام آنها نیامده است و بیرون از دایرۀ تاریخ قرار گرفته اند. هر چند فولکلور و فرهنگ شفاهی قدرتمند کردی توانسته است بخشی از این خلأ را پر کند؛ اما این، نه تنها کافی نیست، بلکه در مواردی اسطوره و افسانه را به جای تاریخ نشانده است که آفت آن بسی بیشتر از بی تاریخی است.
یکی از دغدغههای نگارنده در سالهای اخیر نحوۀ تعامل با این پدیده؛ به ویژه در مناطق بی تاریخ است. با اقتباس از برخی پژوهشهایی که در مورد نواحی مشابه در جای جای جهان صورت گرفته است، به این نتیجه رسیدم که یکی از مهمترین راهکارهای بازسازی «تاریخ نواحی بی تاریخ» یا دارای «تاریخ تحریف شده و ناقص»، شناسایی «جاینامها» یا اعلام جغرافیایی است. برای آزمایش این فرضیه، شناسایی و گردآوری جاینامهای روستای پدری خود را در دستور کار قرار دادم. در طول چند سال با گفتگو و مصاحبۀ حضوری و تلفنی با پیرزنان و پیر مردان روستا به نتیجهای عجیب و شگفت انگیز رسیدم: بیش از دو هزار جاینام باغات، مراتع، چشمهها، کوهها، قلعهها، غارها، راهها و ... را پیدا کردم که بیشتر آنها متعلق به همان روستا بودند و مشابه آنها در جای دیگری نبود. افزون بر آن نام صدها گونۀ گیاهی و جنگلی خودرو، نظام آبیاری، باغداری، کشت آبی و دیم، دامداری، سقزچینی و به طور کلی سیاق معیشت را ضبط کردم که آن هم داستان خود را دارد.
با مطالعه و بررسی نامهایی مانند قەڵا گاوڕا [قلعۀ گاور]، سووڵۆ کافرا[ آبشار کفار] ، کمینگاە، ئەسپەگلێر[محل جمع شدن اسبها] و ... و بررسی تطبیقی آنها با منابع مکتوب به نکات تاریخی مهمی دست یافتم که امیدوارم روزی منتشر شوند. بیشتر نامها در زبان مردم همچنان دارای وجه تسمیه بودند و نسل کهنسال معنایشان را می دانستند یا با توجە بە مشخصات جغرافیایی محل می شد، نام آنها را حدس زد[مانند نارسانه = انارستان]. برخی ها دارای ریشۀ عربی، عبری، فارسی و ترکی و مغولی بودند که آن هم تا حدودی قابل شناسایی بودند. برخی نامها را در اختیار متخصصان زبانهای مختلف باستانی خاورمیانه قرار دادم که نمونه هایی متعلق به این زبانها هم در آنها پیدا گردید. این وام واژههای مختلف از زبانهای دیگر هم که گاه حکایتی همراه آنهاست افقهای تازه ای برای تاریخ این منطقه می گشایند.
با وجود این، صدها نام بودند که تا به امروز، معنایی برای آنها یافت نشده است؛ برای نمونه، میتوان به «هەننەنێ»/نام باغ؛ «هامسان»/نام غار؛ «تاوێرە»/نام کوە؛ «یایشا»/نوبت آبیاری؛ «سەڵوانا»/نام گردنه و ... اشاره کرد که شاید نشان از تاریخی کهن دارند.
یکی از نکات جالب توجه، این است که در هر چند متر، آدم با یک جاینام برخورد می کند. گاه درختان بلوط یک منطقه هم به نامهای مختلف نامگذاری شده اند. برای نمونه، «نەرە خلەرە» نام یک درخت بلوط است و صدها بلوط و درخت و گونه گیاهی همنوع نیز نامهای متفاوتی دارند.
در خلال گفتگویم با دوستان روستاها و شهرهای دیگر متوجه شدم که این قاعده در آنجاها نیز حاکم است و در هر روستا می توان هزاران جاینام خاص را پیدا کرد.
این مقدمۀ مطول را نوشتم تا به سه نکتۀ زیر برسم:
نخست؛ با گردآوری این جاینامها در همه جای کردستان می توان صدها هزار لغت و نام را ثبت کرد که در هیچ فرهنگ لغت و دانشنامه ای وجود ندارند و ثبت آنها به تاریخ و فرهنگ و زبان کردی غنا میبخشد.
دوم؛ با هر جنگل و مرتع و باغی که آتش می گیرد و می سوزد و روستایی که خالی از سکنه می شود، هزاران لغت و جای نام هم دود می شوند و به هوا می روند؛بنابراین نابودی جغرافیا و طبیعت یک منطقه سبب نابودی بخشی از تاریخ و فرهنگ آن می شود.
سوم؛ بیش از نود درصد این جای نامهای قدیمی و اسامی و اصطلاحات خاص را تنها پیرمردان و پیرزنان آن محل می دانند و با وفات این افراد این نامها هم می میرند و بخشی از تاریخ این منطقه نیز به همراه آنها برای همیشه دفن می شود. بنابراین باید هرچه سریعتر این واژگان را گردآوری کرد.
امیدوارم علاقەمندان عاشق و دلسوز کرد دست به کار شوند و با کمک پیران قوم به این مهم همت کنند. باشد که پژوهشگران تاریخ نیز بتوانند به کمک آنها قرائتی جدید از تاریخ کردستان ارائە دهند.
@kurdistanname
2.2K viewsedited 03:28