Get Mystery Box with random crypto!

کردستان نامه

لوگوی کانال تلگرام kurdistanname — کردستان نامه ک
لوگوی کانال تلگرام kurdistanname — کردستان نامه
آدرس کانال: @kurdistanname
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 4.05K
توضیحات از کانال

کردستان نامه کانالی است با مدیریت اسماعیل شمس، دکترای تاریخ ، هدف کانال، تولید دانش آکادمیک و تخصصی در حوزه مطالعات کردی و به ویژه تاریخ کردستان و کرد است.
ارتباط با ادمین:
@Esmail_shams
esmailshams54@gmail.com

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

3

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-05-23 21:28:37 بازخوانی متون تاریخی/ میر رواندز به روایت تاریخ ذوالقرنین

اسماعیل شمس

توضیح کردستان نامه :

بازخوانی روایات مربوط به کرد و کردستان در متون تاریخی فارسی و عربی نقش مهمی درگسترش فهم تاریخی امروز ما دارد. سالهاست عینیت گرایان و ذهنیت گرایان بر سر میزان نقش مورخ در ساختن روایت تاریخ یا جهت دهی به آن مناقشه می کنند؛ اما هنگامی که به برخی روایات مورخان نظیر همین روایت ذیل نگاه می کنیم، به خوبی متوجه می شویم که روایت تاریخ بیشتر از آن که انعکاس واقعیت در ذهن و قلم مورخ باشد، زاده گفتمان قدرت و ذهنیات و پیشداوری های مورخ از اوبژه یا موضوع تاریخ او است. مورخ ما گاه چنان ذهنیت غالب خود و گفتمان قدرت زمانه اش را در قالب کلمات و جملاتی خاص به خواننده القا می کند که واقعیت ماجرا در آن حذف و هضم می شود. با وجود این، باز هم باید این روایات را که نوعی سند و مدرک تاریخی است، خواند و بر پایه روشهای هرمنوتیکی، تحلیل محتوا و نظریات مختلف تاریخنگارانه تحلیل کرد.

ذكر جسارت مير رواندوز و كيفيت شكست مشاراليه از فرّ طالع خسرو فيروز و سعى جانفشانان دولت نصرت اندوز [در سال ۱۲۴۷ق/١٨٣٢م]

رواندوز لقب طايفه [اى]از اكراد است كه در كوهستانات كردستان روم[عثمانی]، ميانه كركوك و وان سكنى دارند[منظور طایفه روند(روادی) است که رواندز به نام آنها (دز روند نامگذاری شده است] و به سبب"شرارت ذاتى" كه خاصه جماعت اكراد است، همواره با همسايگان بناى اذيت و آزار می گذارند[و] به طريق طايفه بابان هروقت از زمان، مصلحت وقت را ملاحظه می نمايند و با يكى از دولتين ايران و روم ابواب خدمت و صداقت می گشايند.با هريك از اين دو دولت عظمى كه رايگان می شوند[صلح می کنند]، با ديگرى بر سر خيانت و طغيان می روند. تا طوايف بلباس صاحب قوّه و قدرت بودند، طايفه رواندوز اقدام به جسارت و خسارتى نمی نمودند. از قرارى كه به كرّات نگارش يافت، نوّاب نايب السلطنه[عباس میرزا] بر اضمحلال طوايف بلباس كمر بسته، روى ايشان را از مزاحمت سرحدّات آذربايجان برتافت. پس از استيصال آن جماعت، طايفه رواندوز رفته رفته زبردست شدند و مزاحم همسايگان بلند و پست آمدند. شاه مراد بيك نامى از رؤساى آن طايفه، رتبه مهترى حاصل كرد و پس از اندك زمانى به مير رواندوز نام
برآورد و وقتى از اوقات، معتمد و پيشكشى به خدمت نوّاب نايب السلطنة العليه فرستاد و در باب ايالت ولايات كوى وحرير زبان به استدعا برگشاد. امناى آن حضرت استشمام رايحه صداقتى از عريضه و فرستاده او نمودند و از تفويض حكومت كوى و حرير بر مراتب تسلط او در آن حدّ افزودند. چندى رهنورد وادى ارادت و خدمت بود وبه هيچ وجه من الوجوه خلافى با همسايگان اطراف نمی نمود. در بدايت اين سال فرّخ مآل[۱۲۴۷قمری] كه موكب فيروز وليعهدى را از دارالملك آذربايجان دور ديد، على الغفله بر سر بلوك لاهيجان مكرى ساوجبلاغ تاخته، قاصد مال و حال مردم گرديد. بعد از وصول اين خبر به داراى دادگر، فرمان قضا جريان به افتخار "خسرو خان والى كردستان" در باب تنبيه و تدمير آن "ضلالت بنيان" صادر فرمود و نوّاب وليعهد دوران نيز از دارالملك خراسان مسرعى به آذربايجان فرستاده، محمد خان
سرهنگ فوج تبريزى[محمدخان زنگنه امیر نظام] را با جمعى از پياده و سوار به دفع او نامزد نمود.مأمورين در اواخر شهر ذى حجّة الحرام سنه يك هزار و دويست و چهل و هفت به يكديگر ملحق شدند و تا بنگاه شاهمراد بيك مزبور تاخته، قاصد خرابى بلوكات آن حدود آمدند. مشاراليه نيز جمعيّتى زياد از "اكراد بدنهاد" آماده برداشت و با تهوّرى تمام رو به مدافعه لشكر فيروزى فرجام گذاشت. در جايى كه قريب به سقناقات[قلعه ها] آن طايفه است، تلاقى فريقين دست داد و تيغهاى هندى ميلاد از خيل "اكراد بدنهاد" بناى شررافشانى نهاد. كردان رواندوز در ابتدا خيرگى كردند و از فرط تهوّر و بی باكى خود را به سواره لشكر فيروز زدند و جلادتى به عمل آوردند. سربازان آتش دست از مهره هاى آتشين پی درپى شعله ها افروختند و خرمن هستى آن "بی دينان" را از آتش قهر و انتقام سوختند. از اقبال بی زوال خسرو دشمن مآل،قشون نصرت نمون را فتحى نمايان نصيب شد و احمال و اثقال آن طايفه، غازيان مظفّر را كسيب آمد. معادل يك هزار نفرمتجاوز از شررافشانى سربازان صاعقه بار از صدر زين بر زمين ريختند و جمعى نيز دستگير گشته، بقيّة السيف به دامان فرار آويختند. در اواخر شهر محرم الحرام سنه يك هزار و دويست و چهل و هشت، در دار الخلافه طهران اين خبر به عرض شاهنشاهى رسيد و محمد خان سرهنگ در ازاى اين خدمت، مورد التفاتى بی نهايت گرديد.طايفه رواندوز پس از وقوع اين صدمه عافيت سوز در سقناقات خويش پاى به دامان احتياط كشيدند تا بالاخره از صدمات سرعسكران آل عثمان، بالمرّه ضايع و گمنام گرديدند[اشاره به قتل میرمحمد رواندز و سقوط امارت سوران].

منبع: تاریخ ذوالقرنین،جلد سوم، صفحه ٨۰۲-٨۰۳

https://t.me/kurdistanname
29 viewsedited  18:28
باز کردن / نظر دهید
2022-05-06 19:21:34 تاریخ کرد و کردستان؛ از ایوبیان تا اردلان

اسماعیل شمس

شاید این پرسش پیش بیاید که پیوند تاریخ ایوبیان با اردلان چیست؛ می دانیم که ایوبیان بر بخش غربی جغرافیای جهان اسلام آن روز و تقریبا بخشی از ترکیه و ۱۵ کشور عربی امروز حکومت می کردند، اما قلمرو اصلی فرمانروایی اردلان تنها جغرافیای کوچکی در استان های کردستان و کرمانشاه و بخشی از اقلیم کردستان امروزی بود. از نظر زمانی هم اردلانها دست کم دو قرن پس از ایوبیان به قدرت رسیدند. پرسش، این است که با وجود این همه تفاوت زمانی و مکانی، چه پیوندی میان این دو سلسله می تواند وجود داشته باشد؟ پیوند ایوبیان و اردلان را شرف خان بدلیسی با زیرکی هرچه تمام و بینش ژرف مورخانه خود بهتر از هر کسی توضیح داده است. شرف خان کتاب خود را به چهار صحیفه تقسیم کرده است. صحیفه اول در " در ذکر ولات کردستان که علم سلطنت برافراشته اند و مورخان ایشان را داخل سلاطین کرده و آن مشتمل بر پنج فصل[مروانیان، حسنویه، فضلویه، لر کوچک وایوبیان] است". صحیفه دوم در ذکر عظمای حکام کردستان که اگر چه استقلالا دعوای سلطنت و اراده عروج نکرده اند، اما در بعضی اوقات خطبه و سکه به نام خود نموده اند و آن نیز مشتمل بر پنج فصل" و " فصل اول در ذکر حکام اردلان" است.

چنانکه ملاحظه می کنید شرف خان آخرین فصل صحیفه اول کتاب خود را ایوبیان و نخستین فصل صحیفه دوم آن را اردلان قرار داده است. چینش این فصل بندی به تنهایی گویای همه چیز هست و البته پرسش دیگری را به دنبال خود می آورد که چرا و چگونه مسیر تاریخ کرد و کردستان از ایوبیان به اردلان رسید و دیدگاه شرف خان در این باره چیست؟ او ماهیت و محتوای تاریخ ایوبیان و اردلان و شباهتها و تفاوتهای آنها و نسبت هر دو را با تاریخ کرد و کردستان چگونه تحلیل کرده است؟ پاسخ به این پرسشها و پرسشهایی نظیر آن، همان محتوایی است که در این دوره از کلاس شرح شرفنامه ارائه خواهد شد. عجالتا به این نکته اشاره می شود که ایوبیان آخرین سلسله کردی بود که نه تنها توانست بخش زیادی از قلمرو کردستان را که تحت سیطره کامل ترکمانان سلجوقی درآمده بود، از آنان بازپس گیرد و طوایف کرد را دوباره در آنجا اسکان دهد، بلکه با تسخیر کلیت جهان عربی رجال و طوایف کرد را به طرز گسترده و بی سابقه ای در آن مستقر کرد و برای نخستین بار همه دنیای عرب را تحت سلطه کردی و رجال کرد قرار داد. ایوبیان آخرین قدرت مستقل و فراگیر سیاسی و فرهنگی کردی بود که در دوره ای نیم قرنه توانست ترک و عرب و دیگر اقوام جهان اسلامی را زیر چتر خود گرد آورد.

آنچه که موازنه قدرت در جهان اسلام را به ضرر کردها تغییر داد، زلزله ناشی از حمله ویرانگر مغول بود که تاکنون کمتر به آن توجه شده است. حمله مغول و تحولات ناشی از آن، نخست؛ خلافت عربی عباسی را برانداخت و با حذف اعراب از سیاست که گاه عامل تعادل قدرت بین کرد و ترک بودند، کفه ترازو به نفع ترکان سنگین تر شد. دوم؛ حذف خلافت سبب تضعیف مذهب سنت و قدرت گیری تشیع وجریانهای صوفی نزدیک به آن در میان بخشی از کردان گردید. در نهایت؛ حمله مغول اسباب انقراض شاخه کردستانی سلسله ایوبیان را فراهم آورد و هژمونی ترکی- مغولی بار دیگر در عالم اسلامی و کردستان تثبیت گردید.

اهمیت حکومت اردلان دراین است که نخستین حکومت کوچک کردی است که در کردستان مغول زده و ویران شده سر برآورد. این موضوع به ظاهر کوچک از نظر تاریخی بسیار ارزشمند است، زیرا سنگ بنای آینده ای جدید را گذاشت که از هر نظر با گذشته متفاوت بود. با وجود این، ظهور دو دولت عثمانی و صفوی بر پایه هویت مذهبی و آغاز جنگ میان آنها در سرزمین کردستان، حکومت اردلان را در مسیر متفاوت و تازه ای قرار داد که باید در ظرف تاریخی خود مورد بررسی قرار گیرد. انتخاب استراتژیک اردلانها در آن زمان و نحوه تعامل آنها با دیگر امارات کردی در دنیای دوگانه صفوی و عثمانی به اندازه ای مهم بود که تٲثیرات و پیامدهای آن تا به امروز نیز همچنان دیده می شود. این پرسش که چرا در کردستان پسا مغولی نه تجربه دولتهای کرد در سده های چهارم و پنجم تکرار شد و نه تجربه دولت ایوبیان ؛ پرسشی است که پاسخ آن را بهتر از همه جا در شرفنامه می توان یافت.

با توجه به برخی بدفهمی های موجود درباره تاریخ ایوبیان و اردلان که بیشتر ناشی از عدم مطالعه آن در چارچوب آکادمیک و انتقادی و بین الاذهانی است، باز خوانی و مطالعه علمی آن و درک این دوره تاریخی در قالب کلاسهای درسی بسیار ضروری است.

کسانی که علاقه مند به مشارکت در کلاس شرفنامه هستند، در آدرس زیر ثبت نام نمایند.

https://education.cgie.org.ir/fa/page/bahar1401_11

https://t.me/kurdistanname
3.0K viewsedited  16:21
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 22:01:51 فایل کامل شماره جدید نشریه ژین با مقالاتی وزین به زبانهای کردی، فارسی و عربی از استادان و تاریخدانان برجسته کرد

ژین به مدیریت استاد صدیق صالح و سردبیری آقای حسین حسن کریم در سلیمانیه منتشر می شود. با سپاس از استاد رفیق صالح برای ارسال فایل پی دی اف شماره جدید ژین

دەقی تەواوی بابەتەکانی ژمارەی تازەی گۆڤاری ژین لەم فایلە بخوێنن. زۆر سپاس بۆ مامۆستا ڕەفێق ساڵح بەرپرسی بنکەی ژین بۆ ناردنی ئەم فایلە

https://t.me/kurdistanname
1.2K viewsedited  19:01
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 12:15:59 فرمانروایان و مردم کرد عید فطر را در هزار سال پیش چگونه برگزار می کردند؟

اسماعیل شمس

همه می دانیم که مردم کرد در گذشته برای عید نوروز دل به دشت و دمن می زدند و کسی در خانه نمی ماند. با وجود این، آگاهی چندانی از نحوه برگزاری عید فطر در گذشته های دور وجود ندارد. می دانیم که در کردستان آداب و اصطلاحات رمضان تا حدود زیادی صبغه کردی یافته است؛ برای نمونه به این عید، «جشن رمضان» می گویند و برای تبریک آن اصطلاح «پیروز» را به کار می برند و در آن از یکدیگر «گردن آزادی» یا حلالیت می طلبند. حتی سحری و افطار آن را هم به شکل کردی درآورده و آن را به ترتیب به صورت «پارشێو/ پارشەو» و «وەربانگ/ بەربانگ» نامگذاری کرده اند.

در مطالعاتی که درباره تاریخ سلسله های کردی در سده های چهارم و پنجم قمری داشتم، متوجه این موضوع شدم که مردم کرد در عید فطر هم، مانند نوروز در خانه نمی ماندند و حتی نماز عید را هم خارج از شهر و روستا و در دل طبیعت برگزار می کردند و پس از شادی و تفریح، عصرگاهان به خانه باز می گشتند.

ابن ازرق فارقی(وفات: 577ق/ 1181م) نویسندۀ کتاب تاریخ میافارقین در ذیل وقایع سیاسی عید فطر سال 384ق/994م می نویسد که در این سال، امیر ابوعلی حسن بن مروان کردی، فرمانروای مروانیان به مرکزیت میافارقین در دیاربکر، طبق سنت هر سال، همراه با وزیرش «مم» و بزرگان شهر بهترین لباسها و زیورآلات خود را پوشیدند و برای خروج از شهر میافارقین آماده شدند. رسم بود که فرمانروا و مردم، صبح روز عید برای نماز و تفریح و شادی از دروازه های شهر بیرون می رفتند و در پایان روز برمی گشتند.

همین قاعده در قلمرو دولت کرد روادی به مرکزیت تبریز و دولت شدادی به مرکزیت گنجه هم برقرار بود. قطران شاعر امیران این دو دولت بارها به عید فطر و به تعبیر او «عید روزه گشای» اشاره کرده است. برای نمونه، او در قصیده ای در مدح ابونصر مملان روادی می نویسد: خجسته بادت فرخنده عید روزه گشای/ به خرمی بگذاری هزار عید چنین. او در جای دیگری خطاب به ابوالیسر، سپهدار دولت شدادیان می گوید: خجسته بادت نوروز و عید روزه گشای/ به نام تو همه آفاق راست کرده خُطب. قطران همچنین در مدح لشکری فرمانروای شدادی عید فطر را با عید نوروز(جشن دهقان) مقایسه می کند و می نویسد: چو بر خسروان عجم جشن دهقان/ تو را باد فرخنده این عید تازی. قطران همین مقایسه را هم در مدح امیر مملان روادی انجام می دهد و به او توصیه می کند که آداب هر دو عید باستانی و دینی را به جای آورد: خجسته بادت نوروز و روزه و هموار/ هزار روزه و نوروز بگذراند ایدون/ یکی به توبه و طاعت به عهد پیغمبر/ یکی به رامش و رادی به رسم افریدون.
او در مدح امیر ابوالهیجا منوچهر بن وهسودان روادی نیز از تعبیر «جشن» برای عید فطر استفاده می کند و می نویسد: عید تازی باد، فرخ بر شه پیروزبخت/ تا هزاران جشن، عید تازی و دهقان کند.
مراسم عید در اشعار قطران نیز شامل طبیعت گردی و رفتن به باغ و بوستان و برگزاری جشنهای شادی و سرور است.

نتیجه آن که عید فطر یا جشن روزه گشای در فرهنگ کهن مردم کرد و هزار سال پیش از این، به شکل جشنی بومی درآمده بود و بدون هیچ تعارضی با جشنهای ملی و باستانی همانند نوروز برگزار می شد.

[این یاداشت بازنشر شده است]

جشن رمضان بر همه روزه داران پیروز باد.

https://t.me/kurdistanname
346 viewsedited  09:15
باز کردن / نظر دهید
2022-04-25 12:51:35
‍ ‍ کلاس شرح شرفنامه[تاریخ کرد و کردستان]

مدرس: اسماعیل شمس

به اطلاع علاقمندان به شرکت در دوره‎ های آموزشی مرکز دائرة ‎المعارف بزرگ اسلامی می رساند که دوره جدید کلاس های شرح شرفنامه به مدت ۱۲ جلسه از ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ به صورت مجازی سه شنبه های هر هفته ساعت ٣٠: ۲۱ - ۲۰ برگزار می شود.

کلاس، رایگان است و مدرس از شرکت کنندگان وجهی دریافت نمی کند. البته پژوهشکده مبلغ یکصد هزار تومان بابت صدور گواهی دوره و هزینه های برگزاری کلاس اعم از اینترنت،امور اجرایی و غیره از داوطلبان دریافت خواهد کرد.

علاقه مندان می توانند برای ثبت نام به آدرس تارنمای
 https://education.cgie.org.ir/fa/page/bahar1401_11 
مراجعه نمایند

برای نصب نرم افزار لازم و كسب اطلاع از نحوه شركت در كلاسهاى مجازى به آدرس تارنماى زير مراجعه كنيد:

meeting.cgie.org.ir

اطلاعات مورد نياز جهت ورود به كلاس، شامل لينك، كاربرى و رمز عبور از طريق واتس آپ براى داوطلبان ارسال خواهد شد.

  برای کسب اطلاعات بیشتر در ساعات اداری با واحد آموزش به شماره تلفن 22297626 ، داخلی377 و شماره 09122179672 تماس حاصل فرمایید.

@kurdistanname
865 viewsedited  09:51
باز کردن / نظر دهید
2022-04-14 22:10:15 در دام تاریخ گرفتار نشویم(بخش پایانی).

اسماعیل شمس

در دو بخش گذشته بر این مطلب تٲکید شد که گذشته گرایی و تبدیل تاریخ به ایدئولوژی به یکی از بحرانهای کنونی جامعه کردستان تبدیل شده است. برخی گروه ها و افراد با هر اندازه دانش تاریخی و گاه با استناد به یک تک سند و منبع هر روز خوراکی تازه برای ایدئولوژی های وارداتی خویش فراهم می کنند و هیچ ابایی از قربانی کردن مبانی بنیادین علم مدرن و بی توجهی به اخلاق علمی و تخصص ندارند. آفتهای این وضعیت به ویژه تفرقه افکنی در میان مردم و تولید نفرت و خشونت و مشغول کردن آنها به گذشته به جای تمرکز بر مشکلات کنونی و آینده عیان تر از آن است که برایش شاهد و مدرک آورده شود. در این یادداشت با استناد به کتاب قوی سیاه و شرح و توضیح برخی مطالب آن به آسیب شناسی بیشتر گذشته گرایی می پردازم و نشان می دهم که چگونه تاریخ با بازی پیچیده خود نه تنها غیر متخصصان، بلکه گاه متخصصان و پژوهشگران تاریخ را هم به دام خود می اندازد و اگر از زندان آن بیرون نیاییم چه بسا با تحلیلهای تاریخی خویش جامعه و سرزمین خود را به سوی پرتگاه هدایت کنیم.

کتاب "قوی سیاه"، اثر نسیم نیکلاس طالب، نویسنده لبنانی آمریکایی و استاد انستیتوی پلی تکنیک دانشگاه نیویورک است که اولین بار در سال ۲۰۰۷ منتشر شده است. کتاب قوی سیاه نه کتابی تاریخی است و نه نویسنده آن تحصیلکرده تاریخ است، اما بی گمان یکی از مهم ترین کتابهای اثرگذار بر تفکر تاریخی در ۱۵ سال گذشته بوده است. پیام کلیدی کتاب قوی سیاه نشان دادن پیامدهای مخرب اسیر شدن تفکر در چارچوبهای کلیشه ای تاریخی است.طالب سال ها در این باره تحقیق کرده که انسان ها چگونه به خودشان می قبولانند که بیشتر از آنچه واقعا می دانند، اطلاعات دارند. او در این کتاب، همه چیز را درباره ناشناخته ها و چیزهایی که نمی دانیم، توضیح می دهد. در دیباچه کتاب، درباب علت انتخاب عنوان قوی سیاه برای کتاب آمده است که پیش از کشف استرالیا، مردم دنیای کهن بی چون و چرا باور داشتند که هر قویی سفید است،چون دانش و تجربه محدود آنها این گزاره را تٲیید می کرد. مشاهده اولین قوی سیاه در استرالیای تازه کشف شده، گزاره ای را که سالها همگان به آن باور داشتند، بی اعتبار کرد.

به باور طالب، منطق قوی سیاه موجب می شود تا نادانسته های ما نقشی بس بزرگ تر از دانسته های ما داشته باشند. از آنجا که احتمال کشف قوی سیاه کم بوده و یا حتی در مخیله مردم نگنجیده است، با پیدا شدن سر و کله آن، چون امکان تکذیب نبود، برخی به دنبال شواهد و دلایلی رفتند تا برای همه توجیه کنند که از ابتدا می دانستیم قوی سیاه هم وجود دارد. نویسنده به همین سبب با تٱکید می گوید که در این کتاب شیوه زشت " گردآوری گزینشی شواهد تٲیید کننده" را به کار نبسته است؛ زیرا این شیوه انباشتن شواهد برای فریفتن عوام و غیر متخصصان است و نزد اهل فن کاری ساده لوحانه است. هرکس دنبال شواهد و مستندات باشد، ، بی گمان می تواند به اندازه مورد نیاز برای فریب خودش و همگنانش پیدا کند. شالوده فکری قوی سیاه نقد آن ساختار بی قاعده ای است که با تمرکز و دقیق شدن و باریک شدن بر دانسته های اندکی که دارد از جهان ناشناخته ها و نامتعارف ها و نامحتمل ها غفلت می کند و با این کار، خود و جامعه را به بیراهه می برد و گرفتار جدایی و نفرت و خشونت می کند.

طالب در فصل اول کتاب خود با عنوان کار آموزی یک شکاک تجربی، از "تاریخ و مثلث تیرگی" می گوید. به باور او ذهن آدمی در برداشت از تاریخ از سه بیماری [مثلث تیرگی] رنج می برد:
۱. توهم درک یا دانایی
۲. تحریف پس‌گرایانه
۳. قائل شدن اعتباری بیش از اندازه برای اطلاعات و شواهد مربوط به رویدادها.
بیماری بزرگ ما این است که در جایی که نشسته ایم همه جهان را از گذشته تا امروز تحلیل می کنیم و به خیال خویش در کمند و دام خود صید می کنیم. افزون بر این، با گرفتار شدن در دام تحریف پس گرایانه این گونه فکر می کنیم که حوادث آنگونه که ما می پنداریم رخ داده و پشت سر هم و مرتبط به هم بوده اند؛ در حالی که هرگز چنین نبوده است. طالب در توضیح این مثلث تیرگی می گوید: به راستی هیچ کس نمی داند که در گذشته واقعا چه خبر بوده و آن موقعیت پیشینی چگونه به پس از خود و امروز رسیده است. به باور او "تاریخ نمی‌خزد، می‌جهد." ذهن ما ماشین توجیه شگفتی است که می تواند از هر سند تاریخی معنای مورد نظر خود را بیافریند. "آدمی در خودفریبی دستی بس چابک دارد" و با اعتبار بیش از اندازه بخشیدن به کشفیات خویش هر روز بیش از پیش در خودفریبی و فریب دیگران غرق می شود.

چنانکه گفته شد این مطالب شرح بخشی از مطالب کتاب قوی سیاه بودند، اما نیک روشن است که انگار بحران بزرگ تاریخ گرایی را در جامعه ما توضیح می دهند. امیدوارم کمی به خود آییم و حوزه پیچیده تاریخ را این گونه ساده نگیریم.


https://t.me/kurdistanname
2.4K viewsedited  19:10
باز کردن / نظر دهید
2022-04-09 21:27:29 ‍ دەستنووسە کوردییەکانی کتێبی الأمثال و الحکایات

سوداد ڕەسووڵ

پوختە

دەستنووسە کوردییەکانی کتێبی( الأمثال و الحکایات) کە لە کتێبخانەی ناسیۆنالی فەرەنسی دۆزراونەتەوە، وەک کۆمەڵە دەستنووسێکی تازە دۆزراوەی نوێی پەخشانی کوردی بە زاری کوردیی ناوەندی، لە نێوەندی ڕۆشنبیری کوردیدا بە ڕووداوێکی گرنگ وەسفی کرا، چونکە دەقەکان بە ژمارە زۆرن (پێنج بەرگ دەبێت، ژمارەی لاپەڕەکانی ٣٠٤٣ لاپەڕەیە) و بە مێژووی نووسینیان کۆنن، گوایە لە ساڵی ١٨١٢ نووسراون، ئەمە لە کاتێکدا لە سەرەتای سەدەی نۆزدەم دەقی پەخشان بەم زارە کوردییە زۆر کەم و دەگمەن بووە. نووسەری ئەم دەقانە هێشتا دیار نییە، بەڵام ئەوەی زیاتر جێگەی سەرنجە دەقەکانی ئەم دەستنووسانە، بە زمانێکی کوردی نووسراون کە لەو سەردەمە هیچ زارێکی کوردی ئەم تایبەتمەندییە زمانییانەی تێدا نەبووە: کۆمەڵێک پێکهاتەی ڕێزمانی و وشەی جیاوازی چەند زارێکی کوردی لەگەڵ یەک تێکەڵ کراون، وەک بڵێی نووسەرەکەی هەوڵی داوە لەم ڕێیەوە لە نێو زارە کوردییەکان زمانێکی هاوبەشی کوردی پێک بێنێت. ئەگەر لە ڕووی زارناسیی کوردییەوە سەرنجی ئەم دەقانە بدەین، بۆمان ڕوون دەبێتەوە کە ئەم جۆرە بزاڤە بۆ زمانی کوردی، دیاردەیەکی نوێیە و پێویستییەکی ناسیۆنالیزمی کوردی بووە بۆ زمان و نەتەوە، کە ئەم هەوڵانەش دەگەڕێنەوە بۆ سەرەتاکانی سەدەی بیستەم، بە هیچ شێوەیەک ناگەڕێنەوە بۆ سەرەتای سەدەی نۆزدەم، چونکە لەو سەردەمە لە نێو نووسەر و شاعیرانی کورد ئەم هەوڵانە لە ئارادا نەبووە. لەم توێژینەوەیەدا هەوڵ دراوە ئەم دەقانە لەگەڵ چەند دەقێکی دیکەی پەخشانی کوردی بەراورد بکرێن کە هاوسەردەم بوون، لەم بەراوردە ڕوون بێتەوە ئەم دەقانە بەپێی فۆرم و شێوازی نووسینیان وا پێدەچی لە نیوەی دووەمی سەدەی بیستەم نووسرابن نەک لە سەرەتای سەدەی نۆزدەم.

توضیح کردستان نامه:

[انتشار کتاب الامثال و الحکایات با تصحیح دلشاد هیوا و سنا حسن شامل چندهزار صفحه نثر کردی موجی از شور و خوشحالی را در میان اهل ادب و فرهنگ کردستان برانگیخت. گویا این مجموعه در سال ۱٨۱۲ میلادی در دانشگاه الازهر مصر به کوشش جمعی از علما و طلاب کرد آن دانشگاه تهیه شده و بخشهایی از آن توسط چند مترجم ناشناس به عربی ترجمه و بعدها به فرانسه منتقل گردیده است.
سوداد رسول دانشجوی رشته زبان شناسی دانشگاه ساینس در مالزی در پژوهشی که بر روی برخی از نمونه های نثر این مجموعه انجام داده به این نتیجه رسیده است که این نثر متعلق به اوایل قرن بیستم و دوران اوج گیری ناسیونالیسم کردی است و نمی تواند در ابتدای قرن نوزدهم نوشته شده باشد. مجهول ماندن نام نویسندگان و مترجمان هم بر حدس و ظن های موجود در این زمینه افزوده است.
کردستان نامه ضمن تشکر از آقای سوداد رسول برای ارسال این مقاله به کردستان نامه همزمان با انتشار آن در نشریه رامان خوانندگان گرامی را به مطالعه آن دعوت می کند.]

https://t.me/kurdistanname
3.5K views18:27
باز کردن / نظر دهید
2022-03-31 21:03:19 نوروز و پیوند آن با سقوط آخرین پادشاه ماد، توسط فریدون یا کوروش؟

اسماعیل شمس

پس از انتشار چند یادداشت درباره نوروز در کردستان نامه شماری از خوانندگان با طرح پرسش بالا دیدگاه برخی نویسندگان را مطرح کردند که گویا نوروز جشن شکست مادها توسط کوروش است و هخامنشیان آن را در سرزمین ماد و میان مادی ها ترویج و حاکم کرده اند. این فرضیه که مدتی است در برخی محافل مطرح می شود بر این اساس استوار است که ضحاک یا آژیدهاک ، همان آستیاگس یا ایشتوویگو، آخرین پادشاه ماد است و هخامنشیان با تحریف شخصیت او و ماردوش خواندن و ظالم بودنش سبب شدند که هویت واقعی او مستور بماند و شکست او را به مثابه یک جشن در میان مادی ها و کردهای بعدی رواج دادند.

برای پاسخ به این ابهام، باید پرسش دیگری را مطرح کرد و آن این که آیا سلسله پیشدادیان موجود در شاهنامه و افسانه ها که ضحاک هم یکی ازپادشاهان آن است، همان سلسله ماد تاریخی است؟ برخی پژوهشگران به این پرسش پاسخ مثبت داده و با منطبق دانستن هوشنگ با دیاکو، کیخسرو با کیاکسار یا هووخشتره و آستیاگس با آژیدهاک یا ضحاک معتقدند که می توان تاریخ ماد را بر پایه پیشدادیان بازسازی کرد. برخی هم پیشدادیان را تنها محصول افسانه و داستان می دانند و هیچ نسبتی میان آنها و تاریخ ماد نمی بینند. نگارنده صلاحیت تخصصی برای قضاوت قطعی در این باره ندارد، اما بر این باور است که به رغم تفاوتهای بسیار زیاد هوشنگ و کیخسرو و آژیدهاک با شاهان ماد برخی شباهتها هم میان آنها وجود دارد.

افسانه به این سبب که فاقد مرزبندی زمانی، مکانی و انسانی است، نمی تواند تاریخ باشد، اما می توان گفت که مردم در طول زمان به برخی رخداها بال و پر داده و مکان و زمان و انسان های سازنده رخداد را در هم آمیخته اند، بنابراین تاریخ خصلت افسانه ای و اسطوره ای یافته و از ماهیت واقعی خود دور شده است. با بررسی تطبیقی افسانه و تاریخ می توان برخی شباهتها میان آخرین پادشاه ماد و ضحاک و همچنین فریدون و کوروش یافت، اما با وجود این، هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که بتوان جشن نوروز را جشن پیروزی کوروش برآخرین پادشاه ماد دانست؛ ضمن این که هیچ یک از منابع معاصر آخرین شاه ماد، نام او را آژیدهاک یا ضحاک ننوشته اند.

آن ضحاک یا آژیدهاکی که فریدون افسانه ای یا کوروش تاریخی بر او پیروز شد و او را در کوه دماوند به بند کشید آن ضحاکی نیست که در میراث شفاهی کرد وجود دارد و نوروز جشن پیروزی بر اوست. همچنین در فرهنگ شفاهی کرد، کاوه برجسته شده و فریدون نقش حاشیه ای و فرعی دارد. این موضوع، یعنی وجود چند ضحاک افسانه ای را منابع تاریخی هم تٲیید کرده و شاهان یمن، بابل، آشور و ...به عنوان ضحاک معرفی شده اند. ضحاک افسانه ای در میان کردان کسی است که کردها را قتل عام و آنان از دست او به کوهها فرار کرده و در کوهستان پناه گرفته اند، اما در آغاز فصل بهار از کوه پایین آمده و با به آتش کشیدن کاخ ظلمش، انتقام گرفته و به پادشاهی او پایان داده اند؛ به این ترتیب حتی اگر فرضیه انطباق فریدون بر کوروش و ضحاک یا آژیدهاک بر آستیاگس مادی پذیرفته شود، ضحاک افسانه ای کردها که پیروزی بر او مبنای جشن نوروز و نماد آزادی مردم کرد شده است، کاملا متفاوت از ضحاک فرضی (آخرین پادشاه ماد) است.

برخی آشورشناسان غربی با بررسی تطبیقی داستان ضحاک و سقوط آشور بر این باور هستند که جشن نوروز، سالگرد پیروزی هووخشتره(کیاکسار) یا همان کیخسرو موجود در میراث شفاهی بر پادشاه آشور و سقوط این سلسله ستمگر به دست اوست؛ برای نمونه لیورانی از آشور شناسان مشهور معاصر معتقد است این باور کردان که جشن نوروز را جشن پیروزی کاوه بر ضحاک می دانند، در این واقعیت تاریخی ریشه دارد ؛ زیرا طبق تقویم بابلی سقوط آشور در روز 21 مارس 612 پیش از میلاد و دقیقاً منطبق با نوروز است. از آنجا که آشوریان تهاجم خود به زاگرس را معمولاً با پایان فصل سرما آغاز می کردند ، مردم کوهستان نیز با آغاز بهار و بیرون آمدن از پناهگاههای زمستانی، انقلاب خود را بر ضد خشن ترین و ستمکارترین امپراتوری زمانه شروع کردند تا مانع حملۀ دوبارۀ آنان شوند. برای لیورانی، نکته قابل تأمل برای تطبیق این افسانه با سقوط آشور توسط زاگرس نشینان، این است که سالنامه های نینوا که سقوط آشور را در 21 مارس 612 پیش از میلاد[نوروز] دانسته اند در 1923م/1302ش منتشر شده اند؛ در حالی که افسانه مرگ ضحاک به دست کاوه در نوروز از قرنها پیش در میان مردم وجود داشته و در منابع تاریخی هم آمده است.

جشن نوروز که با حرکت انفرادی مشعل به دستان کرد آغاز و با اجتماع بعدی آنها و روشن کردن آتشی بزرگ و جشن و پایکوبی در اطراف آن خاتمه می یابد، بیش از هر چیز نماد و یادآور وحدت طوایف پراکنده ماد علیه آشور به رهبری هووخشتره است که با به آتش کشیدن کاخ آخرین شاه آشور به سقوط این سلسله انجامید.

@kurdistanname
5.0K viewsedited  18:03
باز کردن / نظر دهید
2022-03-25 12:57:11 ‍ نەورۆز لە ئایینی یارساندا

نیعمەت زەحمەتکێش

[توضیح کردستان نامه]:

یکی از زیباییهای نوروز در کردستان، تنوع و تکثر آیینهای برگزاری آن در نواحی مختلف است. یکی از این آیین های خاص، نوروز یارسان است که جزئیات آن در یادداشت پیوست به زبان کردی و به قلم جناب آقای نعمت زحمتکش از بزرگان یارسان شرح داده شده است. نوروز یارسان در چارچوب تقویم گرمسیری تعریف می شود که بهار آن در اول بهمن ماه آغاز می شود. جشن نوروز در میان یارسان نماد پیروزی کاوه بر ضحاک است که ماجرای آن در کلام های آنان به تفصیل شرح داده شده است. کردستان نامه ضمن تشکر از جناب آقای نعمت زحمت کش برای نگارش این یادداشت، خوانندگان را به مطالعه آن دعوت می کند.

https://t.me/kurdistanname
4.5K views09:57
باز کردن / نظر دهید
2022-03-22 10:56:39 نوروز کردستان/ نوروز مردم

اسماعیل شمس

جشن نوروز امروزه در جغرافیای وسیعی از افغانستان تا آناتولی برگزار می شود و آنچنانکه اسناد و منابع تاریخی نشان می دهند از چند هزار سال پیش هم برگزار شده است. متون تاریخی به ما می گویند که تا سقوط دولت ساسانیان به دست اعراب مسلمان، دولتمردان هر ساله جشن نوروز را برگزار و از برگزاری آن توسط مردم پشتیبانی می کردند. با آمدن اسلام و در دوران خلافت راشدین و اموی جشن نوروز حکومتی قدغن شد و باورمندان آن در میان مردم هم در خفا و دور از چشم حکومتیان برگزارش می کردند. این وضعیت دیری نپایید و در زمان خلافت عباسیان و انتقال پایتخت آنان به بغداد، در نزدیکی تیسفون مرکز دولت ساسانیان، نوروز از حاشیه به متن آمد و توسط خلفای عباسی، به ویژه از مٲمون به بعد برگزار گردید.

در سده های بعد، نوروز نه تنها توسط خلفای عباسی، بلکه همه حکومتهای عرب، ترک، دیلمی و ... که در قلمرو سابق ساسانیان روی کار آمدند، با وجود تفاوت در ملیت و زبان برگزار می شد. فرمانروایان، نوروز را با آداب و رسوم خاصی جشن می گرفتند که شرح آن در منابع تاریخی هر دوره آمده است. دهها شاعر عرب در وصف نوروز برای فرمانروایان شعر گفته اند. برای نمونه، متنبی شاعر عرب در سده چهارم قمری وقتی برای دیدار عضدالدوله به فارس رفته بود، احیای نوروز باستانی را در دوران اسلامی این گونه توصیف می کند:
جاء نیروزنا و انت مراده
و ورت بالذی اراد زناده
نحن فی ارض فارس فی سرور
ذا الصباح الذی نری میلاده
عظمته ملوک الفرس حتی
کل ایام عامه حساده
ترجمه:
نوروز ما از راه رسید در حالی که تو[عضدالدوله] مقصود و خواسته او بودی و به مقصود خود هم نائل شد. ما در سرزمین فارس از صبح که با تولد نوروز، سرور و شادی هم متولد شده است، در سرور و شادی هستیم. پادشاهان پارس نوروز را چنان گرامی داشته اند که در طول سال بقیه روزها به آن غبطه می خوردند.

به رغم اشتراکات زیادی که میان جشن های نوروزی در جغرافیای آن که منطبق بر جغرافیای ساسانی و البته ماد کهن است، وجود دارد، نوروز کردستان در طول تاریخ یک ویژگی مهم و برجسته داشته که همانا مردمی بودن آن است. در کردستان گفتمان مسلط حاکم بر نوروز همواره گفتمان مردم بوده و حکومتها و ادیان و مذاهب و اندیشه ها و ایدئولوژیهای مختلف هیچ گاه نتوانسته اند صبغه مردمی بودن را از آن بگیرند. شاعران کرد هم که نخستین راویان جشن نوروز در کردستان بوده اند، نوروز مردم را به زبان کردی نقل کرده اند و اثری از ذکر نوروز فرمانروایان در شعر آنان نیست؛ برای نمونه خانی می گوید:

واتا کە دەبوو بە ڕۆژی سەر ساڵ
هەر کەس دەرئەچوون نە دەست و بەر پاڵ
کیژ و کۆڕ و لاو و کۆنە ساڵان
باپیر و نەنک لە گەڵ مناڵان
جێژنی هەرە زل بوو جێژنی نەورۆز
تا پێوە بنووسێ جێژنی پیرۆز
تاکی نەدەماوەیە نە ناو ماڵ
دەیدا لە دەر و لە چۆڵگە بای باڵ

نوروز در افسانه ها و داستانهای کردی هم صبغه ای مردمی و ضد ظلم دارد. مشهورترین افسانه ای که نوروز کردستان به آن پیوند خورده، افسانه کاوه و ضحاک است؛ پادشاه ظالمی که نوروز یادبود نابودی اوست.
شاعران کرد هم ، حتی آنهایی که پیش از ظهور ناسیونالیسم کردی بوده و گرایش سیاسی هم نداشته اند، نوروز را به آزادی و رهایی پیوند داده اند و همین مفهوم است که باز هم به نوروز کردی ویژگی خاصی می بخشد؛ برای نمونه عبدالرحیم تاوگوزی متخلص به معدومی و مشهور به مولوی درباره آغاز بهار و نوروز می گوید:

ئاماوە وەهار، وەهاری شادی

بۆی عەتری نەسیم غۆنچەی ئازادی

خێڵخانەی خەفەت باربەنیش کەردەن

مەینەت ڕوو نیان وە ماوای مەردەن

مردم کرد در طول هزار سال گذشته در غیاب قدرت کردی همه شمول و همانند ساز، همواره خود متولی برگزاری نوروز بوده و آن را در هر ناحیه ای به خواست و سلیقه خویش برگزار کرده اند؛ بنابراین نوروز کردی به رغم حضور همیشگی و عمومی آتش و دیگر جنبه های عام آن مانند هەڵپەڕکێ و برگزاری در طبیعت وفضای آزاد، نه در خانه و محیط بسته، دارای تنوع و کثرت خاص خویش بوده است. به رغم این تکثر، نوروز کردی همواره در برابر تحریفاتی که گاه و بیگاه متوجه آن شده ایستادگی کرده و به سبب مردمی بودن موفق بوده است. به موازات آن هرچند در طول تاریخ، مردم کرد همانند دیگر مردم خاورمیانه تحت امر خلافتهای عربی و ترکی و حکومتهای شیعی و سنی بوده اند، اما در حوزه نوروز راه خود را رفته و جشنهای آن را به همان سبک و سنت تاریخی خویش برگزار کرده اند. نکته مهم آن است که جشن نوروز وجه مشترک مسلمانان و ایزدیان و یارسان و دیگر پیروان مذاهب کردستان است و تفاوت چندانی در کلیات آن وجود ندارد. از این نظر هم شاید بتوان گفت نوروز کردی کمترین تٱثیر را از آداب و رسوم خاص حکومتهایی که در طول تاریخ پس از اسلام روی کار آمده اند، پذیرفته و بیشترین شباهت را با نوروز باستانی دارد.

[ادامه دارد...]

@kurdistanname
4.9K viewsedited  07:56
باز کردن / نظر دهید